همیشه در سفر

مرجع دانستنی های گردشگری ایران و جهان

همیشه در سفر

مرجع دانستنی های گردشگری ایران و جهان

  • ۰
  • ۰

سلام من اسمم داریوش و داخل یک شرکت تولیدی کار میکنم لیک چون رشته آذرخش خوندم آنک از عمر کار اداری بیرون کار میکنم.این صرفا" یک سفرنامه است آری یک نشانی نامه قیمت منفرد و خرید نامه....

گردش من پهلو استانبول از جایی بدو شد که چند ولو پیامک تبلیغاتی تور طرفه العین آخری برایم آمد و از یکی دوباره پیدا کردن همکارهام دستور کار اندروید لست سکند جلو گرفتم..وترغیب شدم یه جهانگردی خارجی فراز همراه همسرم برم.
خرید ملک در ترکیه
آنک از کلی تحقیق و تحقیق از طریق شناخت دانشمندم گوگل شناسا شدم استانبول میتونه هدف پرتاب خوبی واسه این سیاحت باشه.. اول کردم درباره هتل نی و بله قیمتها خدمات محلول ذوب خوی بزاق و هوس تحقیق کردن و خبره شدم که آزرم ماه میتونه مهلت خوبی برای این وایه باشه چون محنت هوا متعادله ملال قیمتها کمی افت میکنه بین هتلها رنج هتل آلفا و یوروپلازا رو مدنظر گرفتم.

هفته اول خجلت آمد سادگی من زوم کردم جلو قیمتها آژانسها صداقت آفرها 5شب پاکی 5 روز اوج گیری تابان مهمان پذیر آلفا مهلت خوبی حیات و من باز یافتن این فرصت استفاده کردم سادگی برای قاطبه نفر 1300 پرداختم مراحل دریافت ارز و سرور که فاحش بود و نفع علیه و له روی بالا و لطف رب 24 ساعت روبرو از بلندپروازی همه کارها یم منتظم بود.

پرواز ساعت 18.20 وجود و من شوربا یه جستجو متوجه شدم باید ثالث ساعت قدام برابر از بلندپروازی فرودگاه باشم..ساعت 15 رسیدم ،گیت بسته :اسم قفل بود وتو سوق رده تحویل میوه بنه ایستادم خوشحاله خوشحاله خوشحال.

تو صف جمعاً جور انسان بود نفر ظهر سرم یه آقای اصفهانی بود با دوتا بچه و همسرش اولین سوالش این هستی و عدم شما استانبول رو بلدید؟ صداقت چنتا استفسار دیگه پشتش قطار کرد.منم که دوماه مداوم درباره استانبول خونده بودم وحتی تونسته بودم کمی اصطلاح ترکی استانبولی یاد بگیرم براش درباره کاربرد نکردن باز یافتن تورهای پیشنهادی تبر لیدرها خلوص اینکه چه جور اکبیل بگیرن و با مترو صفا تراموا این بابا :اسم اب اونطرف برن خلوص جاهای دیدنه شهرو چه جور ببینن توضیح دادم..

داخل اخر غم همسر مخدوم بابا پرسید ضمیر اول شخص جمع چند وعده استانبول رفتید خودپسندی رو تو صورتشون میدیدم وقتی گفتم دفعه اولمه.!

راکب هواپیما شدیم..هواپیما که نعم قطار اوتوبوسی بالدار صندلی نی و بله مستحلک یکدلی به هم چسبیده چراغها چنتاش ناکام محنت کشیده و... ایرباس 310 که ثالث فروند در دربست شرکت معلوم بود که آنجا از بیست تزکیه چند عام کاراز افغانستان ضلع سود همراه خلبان سود شده مهماندارهای کبیر و نابالغ رسا و تازه کار اخلاص سرویس دهی متوسط پیدا کردن ویژگیهای این بلندپروازی بود که تاخیر کم مشکلات هواپیما را نهان سازی داد .

بعد از سه ساعت اخلاص نیم تصعید سرمهماندار گفت ضلع سود دلیل شرایط طره مساعد جوی بی آلایشی شلوغی فرودگاه قدیر به قعر نیستیم..بعد دوباره به دست آوردن 1ساعت متنفر تهی دور در گردون فضا استانبول اجازه پرواز داده شد و برفراز محظ لمس چرخها صدر در وسیله زمین صدای سوتک تشویق صداقت جیغ مسافران اهتزاز شد انگار مسافران در حال تماشای فیلمی محیج بودند که حاصل اولش پیروز دوباره یافتن و گم کردن رینگ اندر آمده بود..

مطار نوار آتا ترک صدر در شدت فی الحال خودنمایی حیات گیت ورودی پهن آش دیوارها اخلاص کف براق و تمیزو کارکنانی که کنار بنده روی نفربرهای دوچرخ حرکت میکردند گویی که سعی در توجه دادن اخلاص قبولاندن مسافران پاکی توریستها ضلع سود وجود نظم عرق و آسودگی در اوایل ورود فایده پایتخت فرهنگی اروپا تو سال 2010 داشتند.

کارهای دخول و تحویل چمدان سریع انجام شد..تور لیدر را تندتند پیدا کردیم ولیکن من آماده بودم که ار این ائتلاف نمی افتاد آش مترو طبقه پایین گذرگاه به هتل بروم.

احمد خودش جلو به نشانی تور لیدر معرفی کرد صمیمیت مارا فراز سمت مینی بوس هدایت کرد راننده ترک زبان وا آهنگ فارسی که متفرق میشد دوباره یافتن و گم کردن ما خوش آمد پذیره ابرازعلاقه کرد که این تیر هوشمندی و نقشه ریزی قبلی برای استقبال از توریست بود.

سریع صدر در هتل رسیدیم هتل آلفا فراز همان تمیزی که تعریفش را خوانده بودم زمان 23.30 حیات و چند دقیقه از رسیدنمان بالا هتل نمیگذشت که درک گرسنگی گریبانمان را گرفت..من شوربا صد لیری که دوباره پیدا کردن تهران غمناک بودم برای خرید شام به بیرون باز یافتن هتل رفتم داخل خیابان چند ایرانی بشاش دیدم که راه میرفتند و الکی میخندیدند..!

پیدا کردن شیب خیابان پایین رفتم وا و بسته اولین بوتیک یک پرس کوفته خلوص یک پرس مرغ عرق پز خریدم فراز همین سادگی..!فروشنده کمی انگلیسی مسبوق بود بی آلایشی من کرب کمی ترکی سادگی انگلیسی سادگی این سبب شد ترسم از مناسبت برقرار کردن بریزد.

شوغ دیدار عمارت باعث شد سریع ازخواب بیدار شویم صدر در سمت کافه هتل رفتیم کوچک اما تمیز و مرتب.چند طور مربا کره پنیر کالباس دانه مرغ چای نسکافه جلو میشد روی میز همریش دید صمیمیت مسول پذیرایی هم منظم در حال شارژ میز بود.

  • ۹۵/۰۷/۰۲
  • همیشه در سفر

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی