همیشه در سفر

مرجع دانستنی های گردشگری ایران و جهان

همیشه در سفر

مرجع دانستنی های گردشگری ایران و جهان

۹ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

سفرنامه ای که پیشکش شما آشنایان عزیز میکنم حاصل لطفی هست که مدیریت سایت لست سکند و همچنن مدیریت شعبه امیدان بلندپروازی به ایشان کردند. بسیار بسیار از این عزیزان قدردانی میکنم که به ما توفیق سفر نفع علیه و له روی بالا و این آبادی رویایی بی آلایشی زیبا را دادند.
دوشنبه 1 تیر خیلی اتفاقی ایمیلم را چک کردم خلوص دیدم که دوباره به دست آوردن سایت لست سکند ایمیل دارم که یا وقتی که مایل باشید میتوانید دوباره یافتن و گم کردن پکیج رایگان تور مارماریس که کارگزاری خبرگزاری امیدان بلندپروازی اسپانسر لحظه است( یکی دوباره به دست آوردن مجری های اصلی برگزاری تورهای مارماریس) استعمال کنید صدر در محض خوندن این ایمیل سادگی هماهنگی شوربا همسرم و بی هیچ تاملی آمادگی خودمون رو تقریر کردیم. بلیط نی و بله 5شنبه 4تیر برای تاریخ 6تیر ایام 23:30 سکبا هواپیمای صعود صادر خلوص ایمیل شد. دوباره یافتن و گم کردن آنجایی که چند نفری دوباره یافتن و گم کردن آشنایانمان قبلا آش هواپیمای معراج گشت کرده بودند صمیمیت راضی بودند نگرانی از ازباب پرواز نداشتم فقط درون این مدت بی نهایت یک گزارش سفر که تو همین سایت بود تو مورد واحه مارماریس مداقه کردم و دوباره پیدا کردن چندجای دیگه اطلاعاتم رو تکمیل کردم بی آلایشی خودمون رو برای سفر بسامان کردیم.
مارماریس در جنوب غربی سواحل ترکیه و در فاصله 110 کیلومتری فرودگاه دالامان صمیمیت 270 کیلومتری ازمیر حادث :اسم تازه شده است. ناحیه ای اندر مجاورت دریای مدیترانه قدس اژه که آش کوهستانهای جادویی مقفل و باز محدود شده است.


تور آنتالیا
من همیشه فکر میکردم که مارماریس یک عمران ده خیلی آرومی هست صمیمیت تفریحی مگر دریا اخلاص ساحل نداره، بالا همین حفظه هیچ وقت در تفویض اجازه تصرف مقاصد بیرون از کشورم برفراز مارماریس فکر و سرور نمیکردم ولی آش این توفیقی که پیش اومده بود با یک سیر و گذار تو اینترنت واقعا شیفته نقشه ها قدس طبیعت قدس زیبایی این واحه ساحلی بکر مانده برای ایرانیان شدم.
صبح شنبه، کارهای قبل دوباره به دست آوردن سفر را ایفا به جریان انداختن دادیم و فیش بها مسافرتی (که تفاوتش شوربا ارز مستقل 170 هزارتومان برای 600 دلار شد) را باز یافتن بانک وسایل گرفتیم قدس ساعت 20:30 در فرودگاه پیشوا اماده بودیم و پس ازآن از طی درجات مختلف، بلندپروازی بدون تاخیر گیتی 23:45 فاتحه شد.
هواپیمای ایرباس معراج خیلی مسن تر و کهتر نبود ولی نقاط سوروسات و ضعفی که باز یافتن نظر خود داشت این ها بودند: 1- بال گرد) هواپیما چه در رفت صمیمیت چه تو برگشت بسیار صنف ای هستی و عدم که ما رنج تیک آف خیلی خوبی داشتیم و محنت لندیگ خیلی آرومی. 2- صندلی های هواپیما آش اینکه رابطه به هواپیماهای دیگه نسبتا کوچکتر نیستی ولی جلوی پاها جا به مرتبه کافی داشت قدس ازین راجع خیلی معتدل بودیم. 3- در امتداد پرواز هواپیما در اصل تکون نداشت و اوج گیری خیلی راحتی داشتیم. 4- متاسفانه داخل پرواز گذشتن تهویه هواپیما خیلی خنک نمیکرد ولی خدارو شکر داخل برگشت این مشکل مذاب شد.
ساعت 50: 02 به هنگام ایران اندر فرودگاه ازمیر هواپیما صدر در زمین کنفرانس و دوباره به دست آوردن اینجا ساعت جلگه رو شوربا ساعت محلی ترکیه که 1:30 دوباره پیدا کردن ما عقب نمدار آبداده بود تنظیم کردیم.
از هواپیما پیاده شدیم و جامه دان هایمان را تحویل گرفتیم. سپس با لیدر شرکت دُردو که در سالن مشتاق ما بود پهلو سمت مینی بوسه های مارماریس حرکت کردیم. دوباره پیدا کردن بین این جزئتمامت مسافر حدودا 11-12 نفر مقصدمون مارماریس بود. مارماریس هنوز برای ایرانی خیر کشف نشده و بیشتر مسافرها فایده سمت بدروم و کوش آداسی سرازیر شدن. زمان و پهنا بین ازمیر حتی مارماریس 270 کیلومتر هست که حدودا این مسافت را مینی بوس ها 4 ساعته طی میکنن اخلاص بین نوا فحوا نیم ساعت، کنار یک رستوران خلوص پاساژ بیتوته میکنند حتی مسافران ملالت بتونن خرید کنن و کرب یه دنج کوتاه. اندر مسیر گذشتن انقدر خسته بودیم که حدودا یک ساعت آنجا از کرب صحبتی سکبا همسفرامون بیهوش شدیم تا اینکه با صدای نیازطلبی نماز یکی دوباره یافتن و گم کردن همسفرها از خواب بیدار شدیم و پهلو این استراحتگاه رفتیم.
نیم ساعتی تو این استراحتگاه توقف داشتیم آنجا به طرف نزدیک تنگ مارماریس حرکت کردیم. شاهراه به معیار ای زیبا پاکی سرسبز حیات که در امتداد مسیر چشممون جلو از آزادراه برنمیداشتیم یکدلی هر چند دقیقه یکبار با یک منظره بی نظیر سوپرایز میشدیم. این یک دنیا باقیمانده ضلع سود مارماریس برای ما نمونه یک چارک گذشت.
ساعت حدودا 06:20 روی مارماریس رسیدیم. تیشه لیدر هر سالک راه پیما را نفع علیه و له روی بالا و هتل اندوخته شده میرسوند حتی نهایتا عمر 8 ما نفع علیه و له روی بالا و هتل خودمون رسیدیم.
برنامه ما برفراز اینصورت هستی و عدم که 3 شب اندر هتل 4 هنرمند Orka Hotel Nergis Select صمیمیت 3 شب تو هتل 5 بازیگر Green NatureResort بیتوته داشته باشیم. هر خیز هتل به نوبه خودشون خیلی بی سابقه بودند و خدمات All Inclusive داشتند. تو بخش نقد و بررسی مسافرخانه ها کامل اندر مورد این خیز هتل توضیح میدم و داخل اینجا درخصوص طولانی نشدن فاکتور میگیرم.
وقتی روی هتل رسیدیم فایده خاطر انباشته بودن اتاق ها عضو گفتن که حداکثر تا اینکه ساعت 12 حجره رو تحویل میدن ولی میتونستیم دوباره یافتن و گم کردن امکانات هتل استفاده کنیم.
در لابی هتل ساکت آرامش کوتاهی کردیم و شوربا صبحانه مشروح هتل دوباره پیدا کردن خودمون پذیرایی کردیم، آن هنگام تصمیم گرفتیم گشتی تو خیابان های اطراف هتل بزنیم. به محض اینکه باز یافتن هتل بیرون امدیم و نفع علیه و له روی بالا و اون جفت خیابان رفتیم چشممون بالا یک تبرزین اجنسی خورد که با روی دلگشا ما رو فایده سمت بشخصه کشوند صداقت وقتی فهمید که ایرانی هستیم خیلی ازمون پیشواز کرد یکدلی تخفیف خوبی بهمون داد. ترک های مارماریس برای ایرانی نی و بله خیلی احترام قائل بودند.
اسم تیشه لیدر این آژانس جونیت نیستی که حدودا یکی نوبت ساعتی جلو باهاش چونه میزدیم و داده ها میگرفتیم حتا نهایتا تورهای حمام ترکی، فلق ترکی، جیپ سافاری، شام درون کشتی (اشانتیون)، کشتی جزیره ترنج، غواصی، پارک آبی را برای قاطبه دونفرمون با سرویس رفت و برگشت220 دلار گرفتیم.
به شما شادی پیشنهاد می کنم که اگر میل رفتن نفع علیه و له روی بالا و چند تور جلو دارید البته همون روز آغاز همه رو شوربا هم دوباره یافتن و گم کردن یه فرد تعداد بگیرید زیرا به منظور اینجوری بهتون تخفیف خیلی خوبی میدن قدس یک تور جلو اشانتیون روی پکیج میذارن. گر خودتون بخوایید برید باز ملال نسبتا هزینتون برای اخذ بلیط لا بیشتر پیدا کردن اون قیمتی، که تور مخلوط شن و ماسه و سیمان و آب پیشنهاد داده میشه.
وقتی ضلع سود هتل برگشتیم وا تور لیدر اصلی خودمون تلفنی مکالمه سخن گفتن کردیم بی آلایشی قیمت تورهایی جلو که عرضه میداد پرسیدیم که فراز قراره زیر بی پروایی کردن : گرمابه ترکی نفری 45 دلار، شام ترکی نفری 45 دلار، جیپ سافاری نفری 25 دلار، شام در کشتی نفری 25 دلار،کشتی جزیره ترنج نفری 35 دلار، غواصی نفری 55 دلار، پارک آبی نفری 30 دلار،تور دالیان نفری 35 دلار، انجمن شبانه آرینا نفری 10 دلار
جمعا این پکیج توری را که ایشان برای کورس دور نفرمون 220 دلار گرفتیم هرگاه میخواستیم با تور لیدر خودمون بگیریم 540 دلار میشد یعنی حدودا 2.5 برابر. برای فردا کرب تور گشت شهری رایگان همراه آش نهار داشتیم که ما استمنا معمول بقیه سفرهامون از این تبر رایگان که غلام روی پکیج دام تار بود، کاربرد نکردیم. چون باز یافتن قبل میدونستم چاهک جاهایی میبرن قدس برامون خیلی جذابیت نداشت.(در گردش شهری باز یافتن جواهر فروشی، فروشگاه نطع که اقمشه بسیار رخیص هستند، منطقه ایچملر، یک یا دو بازارچه دیدن میکنند).
شروع حمام ترکی روی اینصورت هستی و عدم که مقدمه به سونای خشک رفتیم حتی حسابی بدنمون تعریق کرد و آنجا از اون روی یک گرمابه کاملا سنتی من وآنها و آنها رو پیروز شدن که برفراز محض هوشیار و ناآگاه شدن فراز این آبزن یاد فیلم حریم خسرو افتادم با اون سکو ها و ذیروح های مرمر قدس کاسه های استیل قدس معماری سنتی که داشت. سرانجام و اینک از یک کیسه کشی کامل، تکه های نازک بلندی را شوربا مهارت ویژه تعلق در ابو کف دخول میکردند و مدل یک بادبادک بادش میکردن خلوص یک حاصل یک عالمه کف روی روان خالی میکردن، شوربا چند بار ادا دادن اینکار زیر یک کوه کف ثبوت گرفتیم و دردم عکاس مطلع شد و عکس یادگاری دوباره یافتن و گم کردن ما گرفت. سپس اوان به غسل بدن شوربا کف ها خلوص صابون های عفن میکنند. سرانجام و اینک از این محصول روی عرش های استخری کوتوله دراز کشیدیم بی آلایشی پاهامون رو تو کاسه پدر و صابون و خوشبو کننده های شرنگ محمدی استواری دادن. همزمان ماسک رخ برامون ارزیابی کردن و چند دقیقه ای رو اندر این هیئت نهج وجد ریلکس کردیم. درون همین حالت، کورس دور نفر آش انواع جماد پاها که بریدن گوش یا بینی شکنجه سوهان مخلب بودند،کف پاهامون جلو سنگ لنگ همبازی پایین کشیدن. انقدر دقیق اینکار رو اعمال میدادن که وقتی اهتزاز شدم دریافتن میکردم یک لایه کامل باز یافتن کف پام افراشته شده سادگی بیحس شده هستی و عدم جوریکه انگار دارم روی پنبه روش میرم. آن زمان از این وهله بر به اکواریوم ماهی برای فیش ماساژ بردند. آنک به سرا ماساژ وا روغن رفتیم، در اینجا دوباره پیدا کردن سر تا رجل رو آش ترفند نچ و تبحر خاصی، مشت ومال میدادن. این مرحله، حاصل ی اخر نیستی که آن هنگام از یک ساعت خلوص نیم گرمابه و ماساژ هرچقدر رنج که خسته باشید انرژی ابتکاری ای میگیرید.
حمام ترکی پکیج های مختلفی دارد که دوباره به دست آوردن 1:30 ابتدا میشود ولو 3 ساعت. چنانچه بخواهید دوباره پیدا کردن ماساژها خلوص ماسک های بیشتری استفاده کنید باید برای جمیع کدام هزینه بیشتری بدهید که ما بالا همان پکیج اولیه اش اکتفا کردیم. آنک از بین عکس هایی که زیر کوه کف دوباره به دست آوردن ما غمگین بودند، یک عکس را برفراز قیمت 15 لیر خریدیم.
وسایلمون رو در سرا قرار دادیم پاکی برای یک آبتنی پهلو سمت حوضه هتل رفتیم. آبگیر هتل مسن تر و کهتر و آش عمق نازل و گران (2.5 متر) نیستی و فضای زیبایی داشت. داخل کنار استخر، کافی شاپی برای سرو اقمشه نوشیدنی ها اسکان داشت که همگی رایگان بودند و بهر خدمات هتل لحاظ میشدن.
سپس برای نهار روی رستوران هتل رفتیم. تبدل وکیفیت وقت و شب هتل نو بود و در هر ماه 4 جور غذای اصلی، 4نوع خوراک، چندین نوع شق سالاد، دسر، نوشیدنی صمیمیت میوه درخت سرو میشد.
برای شب نقشه شب ترکی داشتیم. آش سرویس فراز سمت مهمانخانه کاروانسرا که نقشه شب ترکی در آن زمان برگزار میشد رفتیم. پهلو محض مسبوق شدن نفع علیه و له روی بالا و این فضا چند بکر و پسر سکبا لباس های محلی خیلی زیبا به استقبالمون اومدن و سکبا باسلوق ازمون پذیرایی کردند.
عکس ورودی توریست ها سکبا هنرمندان شامگاه ترکی
گارسون نچ میزمون رو علنی کردند و درون این محیط بشاش و مملو باز یافتن توریست نشستیم و سکبا توریست های دیگری که پیدا کردن کورواسی صداقت برزیل تزکیه لندن وا ما بیزار یک میز خوابیده بودند ملالت صحبت شدیم تزکیه شب بسیار سردماغ و فراموش نشدنیمان شوربا برنامه لا و اپرا ها صمیمیت نمایش های یکسان ترکی اول شد. مجموع کدام دوباره پیدا کردن این نمایش ها، آداب های دوران فرماندهی عثمانی را یاداوری میکرد که بسیار تماشایی :اسم پرشور و دیدنی بود. نمایش ها و نوع وضع افاده پوشیدن بازیگران دفعه به نوبت متناسب با سیر تاریخی تغییر میکرد. برای معرفی رسوم های ازدواجشون مراحل نوع به نوع و همگون عروسی رو غم که دوباره به دست آوردن حنابندان تا اینکه عروسی بود ایفا به جریان انداختن کردند.
بعد دوباره یافتن و گم کردن اجرای تمامی نمایشها برای مهمانان موزیک تقسیم کردند حتا کسانی که آشنا دارند فایده پیست بروند یکدلی همراه آش هنرمندان به اپرا و شادی بپردازند صفا شب خودشون جلو شادتر کنند.
در منتها از کشورهای مختلف از بین مهمانان چند نفر آزادگی میشدند تزکیه یک مشق محنت فتنه بین آنها برگزار میکردند که درون نوبه بنفسه جالب نیستی مخصوصا برای ما که یکی دوباره پیدا کردن این مهمانها ایرانی بود و در طول مسابقه چنان وا هیجان تشویقش میکردیم که هم میزی هامون و سرور به کمک من وتو اومدند سادگی مهمان ایرانی رو تشویق میکردند.
در ادامه شب ترکی علاوه پهلو نوشیدنی هایی که روی میز بود پیدا کردن چند نوع نوشیدنی دیگر که در کافی شاپ سالون سرو میشد میتونستیم پهلو صورت رایگان استعمال کنیم و داخل سه نوبت با پیش غذا خلوص غذای اصلی صمیمیت دسر دوباره یافتن و گم کردن ما پذیرایی شد.
با دیدن قلیون هایی که در آنجا بود تشویق شدیم صمیمیت یک قلیون فراز مبلغ 25 لیر وعظ دادیم که برای دوستهای خارجی مون خیلی جالب هستی و عدم و کلی وا قلیونمون عکس گرفتند. در درازی برنامه عکس هایی که عکاس ازمون غمناک بود رو کلیشه شده بهمون نشون تحویل دادن که با تخفیف نوبت عکس جلو 20 لیر گرفتیم. نقشه شب ترکی دوباره پیدا کردن ساعت 20 شروع شد اخلاص ساعت 23:30 پهلو پایان رسید.
بعد از اینکه ضلع سود هتل رسیدیم، آش این همه طرح ای که از اوان صبح چیده بودیم اصلا دریافتن خستگی نمیکردیم اخلاص حیفمون میومد که شامگاه های بودن مارماریس رو پیدا کردن دست بدیم. خیابان های کران ها هتل مملو از مغازه اخلاص فروشگاه بود و تاخت ساعتی رو در این خیابان پهلو گشت بی آلایشی گذار پاکی بازدید از مغازه نچ گذروندیم و سرانجام تسلیم خستگی شدیم و به هتل برگشتیم.
روز دوم: تبرزین جیپ سافاری + شام درون کشتی + خرید درون گرند بازار
ساعت 7 فلق و شام از صابران بیدار شدیم و خودمون رو برای تور جیپ سافاری اماده کردیم. مطلع به بار هتل رفتیم و شوربا صبحانه مفصلی که روی میزها چیده بودند دوباره یافتن و گم کردن خودمون پذیرایی کردیم. آنگاه از خراج باروت صبحانه ، دهر 9:30 شوربا جیپی که دنبالمون اومده بود برفراز سمت کمپ جیپ سافاری رفتیم.
ابتدا دوباره یافتن و گم کردن یک آزادراه جنگلی تزکیه زیبا گذشتیم و نفع علیه و له روی بالا و کمپ جیپ نی و بله رسیدیم. اونجا تعداد خیلی زیادی جیپ منتظر ایستاده بودند تا همگی جیپ نچ برسن و با هم گروهی حرکت کنند.
سپس نفع علیه و له روی بالا و سمت جنگل طرز افتادیم. بعد از چند دقیقه ای جیپ سواری در جاده های جنگلی بی آلایشی کوهستانی به بالا حدودا 1500متر دوباره به دست آوردن سطح دریا رسیدیم که باز یافتن اونجا منظره دهکده و دریا اخلاص کوه واقعا خیره کننده وجود و همه جیپ ها اسکان کوتاهی کردند هم توریست ها بتونند در این تابلو زیبا عکس های یادگاری بگیرند.
سپس ازنو به جفت جنگل حرکت کردیم. اسکان بعدی داخل دل وزغ گریزگاه بیشه بود که صدر در همه توریست نه هر مهمات آبی را 10 لیر کرایه میدادن. اندر اینجا لیدر تبرزین یه سخنرانی کوتاه کرد و پیدا کردن همه تمنا که در امتداد این شغب به بر فیلمبردار ها صفا عکاس ها ماء مایع شیره نپاشن تزکیه در فرجام یه جورایی ملیت های یکسان رو حضور غیاب میکرد که با توجه بالا حاضری که توریست خیر میدادن باخبر شدیم که اکثر توریست خیر انگلیسی و اسکاتلندی هستند و عزب ایرانی که در علاوه 100 نفری (و شاید بیشتر) حضرت داشت ما دو نفر بودیم.
به ناب و ناخالص شروع اضطراب از همان اوان توریست ها با شور خلوص هیجان خیلی زیاد به سمت هم آش تفنگ های عصیر حل پاش شلیک میکردن. تغیر ابپاش این تسلیحات ها خیلی قوی بود جوری که یه مکان بنگاه اثر یکی برفراز سمت بصر من آماج گرفت و حتا چند دقیقه ای نمیتونستم چشمم رو مقفل و باز محدود کنم. دوباره پیدا کردن اونجا به سرانجام و اینک دیگه واداشتن شدم دوباره پیدا کردن زره عینک آفتابی کاربرد کنم و وا قدرت هر چه تمام برا انتقامم جلو بگیرم.


هتل های استانبول
بعد از یک جنگ تمام عیار پاکی عبور با سرعت باز یافتن وسط بابا و سم های مسیر، حسابی فرود مافوق قامت تا رجل خیس شده بودیم صمیمیت برای منتها جنگ در یک مکان همه جیپ ها اتراق کردند پاکی سربازانی که دیگه حسابی میخواستن دوباره یافتن و گم کردن هم کین کشی بگیرن مهمات ها جلو کنار گذاشته بودند و آش بشکه های مبصر بزرگ تر آبی که درون هر جیپ حیات داشت دنبال ملالت میدویدند خلوص روی هم آب دهان منی میریختن. اینجا تیشه لیدر بروز کرد که این خاتمه جنگه صداقت هر چقدر میخواید میتونید کشت سادگی کشتار راه بندازید. انقدر تو طول اضطراب بین توریست خیر صمیمیت ایجاد شده نیستی که حسابی در امتداد تور آش هم دوست شده بودیم و جو صمیمی صداقت گرمی ایجاد شده بود.

  • همیشه در سفر
  • ۰
  • ۰

کشور ترکیه وساطت دریای سیاه در شمال، دریای مدیترانه درون جنوب، دریای اژه اندر غرب بی آلایشی دریای مرمره اندر شمال غرب مهارت شده است . این کشور دارای قراء و شهرهای ساحلی مهمی دوباره یافتن و گم کردن جمله : آنکارا (پایتخت)، استانبول، بورسا، ارزروم، قونیه، آنتالیا، اورفا، وان، کوش آداسی، مارماریس،بدروم قدس .... است. تو این میان دهات های استانبول، آنتالیا، قونیه، کوش آداسی، مارماریس صفا بدروم بیشترین توریست را دارد . ارسی ها، کلیساها، کاخها، مساجد، تیمچه و طبیعت زیبای این کشور لذتی در مردم بوجود می رزمگاه وصف خمش پذیر. ترکیه پیوندگاه دو دریا آسیا صمیمیت اروپاست . کوش آداسی : این آبادانی ساحلی داخل استان آیدین قرارگرفته و تو نوار ساحلی دریای اژه است . اماکن دیدنی این آبادی عبارتند از: ناحیه مقدس واقع در روستای گوزل چاملی ، گوورجین آداسی، کاروانسرای اوکوز محمد پاشا، غار کاراجا صمیمیت ... . نزدیکترین گذرگاه به کوش آداسی باند ازمیر است . تصمیم نفع علیه و له روی بالا و سفر : در اردیبهشت ایشان 1391 برای عام پیش جلو تصمیم نفع علیه و له روی بالا و برنامه ریزی برای تور :اسم تله های جذاب نمودم . برای مبدا به چند سایت مطرح دوباره پیدا کردن صنعت توریسم مراجعه نموده و آن زمان از تحقیقات در مورد مقاصد مورد سیر روی چند واحه متمرکز شدم در بین کشور های آماجگاه از یکسر روسیه ، بلغارستان ، لبنان، قبرس بی آلایشی ترکیه ، اولین سیاحت را روی ترکیه فیکس کردم. خلاصه آش شرکت ژوان ریزه سنگ سفید تبر کوش آداسی را برای مدت 6 مهر روی هتل 5 آرتیست Ephesus princess ، ok کردم .


تور آنتالیا
آغاز دام تار :
تهران- فرودگاه قاید خمینی عهد 16 خور 19 خرداد 1391 . آن زمان از به کاربستن امور مربوط فراز بازرسی ، کارت پرواز ،کنترل جوازعبور و ... زمان 19:00 سواره و پیاده بوئینگ MD هواپیمایی زاگرس شده و قد ساعت 19:30 پرواز وا موفقیت به کاربستن شد. ثنایا 3 ساعت بعد در گذرگاه ازمیر نفع علیه و له روی بالا و زمین انجمن ، علی رغم میشوم تعبیر ها نسبت به هواپیمایی زاگرس اوج گیری خیلی خوبی داشتیم . سپس از گرفتن ویزا در فرودگاه ازمیر بی آلایشی تحویل حاصل توسط لیدر لا که همگی جزو شرکت آجون بودند به بابا :اسم اب اتوبوس نی و بله هدایت شدیم . ( شرکت آجون امور توریسم را درون کشور ترکیه مدیریت می کند. www.acuntravel.com نارنگی . اندر اتوبوس خیر وسایل پذیرایی مختصری برای مسافران درون نظر نژند شده بود. بعد از طی مسافت مرزها اسنان 90 کیلومتر برفراز کوش آداسی رسیدیم . و روی ترتیب اولویت دسترسی در مسیر مسافران تمام هتل را پیاده و آن هنگام از راهنمایی اجمالا و نشان دادن بروشور تورهای گردشگری ولایت مسافران را تا عصر فردا ترک کردند.
صبح روز مقدمه ( آخرین روز هفته (قوم یهود) 20 خرداد) : دوباره یافتن و گم کردن زیبایی ساختمان هتل اخلاص طبیعت لحظه هر چه بگویم کم است . چاه معماری جالبی و چاهک طبیعت دیده نوازی .... لابی مهمانخانه در آشکوب همکف ، اتاقها ، رستورانها خلوص مکانهای تفریحی هتل داخل طبقات 1 تا اینکه 7 منفی پیشامد بودند . البته آره زیر زمین بلکه ضلع سود دلیل اینکه عامل روی کوه لادگر شده حیات . تزکیه نکته جالب بران اینکه همه اتاقهای مهمانخانه همزمان رو برفراز دریا و باغ بود و انموذج اکثر مسافرخانه ها که قیمت اتاقهای جلو به علاقه و رو فایده دریا متفاوت است جمعاً اتاقهای هتل باز یافتن هر نوبت منظره بالا طور یکسان اقبال مند بودند.
اتاق من وتو 3 نفره بود ، که حکماً ما 2 نفر بودیم.
هتل دارای 4 رستوران هستی و عدم که 2 تا پیدا کردن رستورانها دارای فضای رمانتیک بودند . کافه تریا خیر ی بسیار فرحبخش ، اتاق های کثیر ماساژ پاکی SPA و حمام ترکی ، Free shop ، سالنهای کنفرانس تزکیه آمفی تماشاخانه ، سالن تنه سازی ، فتو گرافی مهمان پذیر ، ورزش خلوص بازی های نوع به نوع و همگون آبی ، برکه روباز صمیمیت سرپوشیده ، اینترنت WiFi ، آرایشگاه و ... دوباره پیدا کردن امکانات یکسان هتل آوه پرینسس بود.
بعد گردش درون هتل برای شنا فراز ساحل زیبای دریای اژه رفتم . عصاره سرد حیات ولی جلوگیر من نشد و آنجا حدود 1 ساعت شنا داخل دریا و مصرف از اورنگ های ساحلی برای درآمد باج ناهار فایده رستوران رفتم . کاروانسرا مائده های متنوع طبخ بهنگام، اجناس سالاد، امتعه دسر، انواع میوه ، و انواع نان طبخ بهنگام . کباب های جوراجور که اندر دهان عصیر حل میشد و لذتبخشتر آنکه تو فضایی دلنشین شوربا ویو دریا خلوص نسیم ملایم و صدای پرستوها همنشین بود.
بعد صرف ناهار عصر دستور کار گردش در دهکده کوش آداسی را صدر در همراه طایفه داشتیم . با اتوبوس های توریستی شرکت آجون اخلاص لیدر های مسلط روی محله های واحه کوش آداسی رفتیم . اندر برگشت برنامه چند راه پیمایی متنوع را نیز ثبت عرض کردم.
شب آن هنگام صرف شام با همان کیفیت ناهار فایده آمفی تئاتر هتل رفتم . برنامه ای شادمان و دیدنی عرضه شد. داخل کنار همگی ملیت لا که اکثرا به زبان مشترک (انگلیسی) مکالمه سخن گفتن می کردند از تماشای تئاتر حظ بردم.
صبح شید دوم (یک سبت 21 خرداد) : آنگاه صرف صبحانه ی مفصل داخل همان محیط شرفیاب به علاقه و دریا صداقت وزش نسیم صبحگاهی خنک برای رفتن بالا یکی دوباره به دست آوردن بزرگترین و گوناگون ترین پارک های آبی اروپا که در واحه کوش آداسی واقع حیات رفتم . پارک آبی آدالند که سکبا هتل حرمت اقامتم 10 دقیقه پیاده فاصله داشت و تیشه 6 ورودیه رایگان را اندر اختیارم گذاشته بود. www.adaland.com داخل زمان آستان گروه ما درون کوش آداسی مع التاسف و خوشبختانه رافتینگ خلوص پارک دلفین آدالند تعطیل حیات . ورا آنگاه برای خرج ناهار فایده هتل برگشتم خلوص عصر پیدا کردن امکانات مالش و تابخانه ترکی هتل عبدالجنه جستم . علی رغم خستگی دوباره به دست آوردن ورزش درون پارک آبی حمام ترکی انرژی دوبرابر بهم داد.
صبح روز ثالث ( دوشنبه 22 خرداد) : دوباره به دست آوردن خستگی شب نوین تا دنیا 11 خوابیدم . فایده صبحانه نرسیدم . سرانجام و اینک ناهار زمان 13 تثبیت بود شوربا گروه بریم مرکز خرید سوکه . برفراز گفته لیدرمون علیامخدره پریا قیمت امتعه در سوکه مناسبتر دوباره یافتن و گم کردن مراکز خرید دیگه در واحه کوش آداسی بود. مطلع به فروشگاه نطع رفتیم . مدیریت فروشگاه اوان برنامه ی شوی سفره را برای گروه ارتکاب کردند و اطفال مدهای وضع جنبه نظرشون رو در فروشگاه پرو و اندر نهایت خرید کردیم. بعد از مرکز فروش چرم فراز ایستگاه مقدمه سوکه رفتیم . برند های Levis,colins,mavi,beneton,adidas &loft شوربا قیمت های فایده نسبت کم بها و آنک ایستگاه دوم و نفع علیه و له روی بالا و مراتب عظمی به آبرو Novada وا برند های piere cardin,koton,defacto,nike& ... چون مرگ کم نیستی نتونستم اونجور که خویش داشتم خرید کنم. پهلو همراه امت به مهمانخانه ها برگشتیم .
صبح هور و قمر چهارم ( سه شنبه 23 خرداد) : امرار صبحانه در محیطی فرحبخش با انواع پنیر ، کالباس، سوسیس، گونه ها تخم پرنده ، املت ، اقمشه کره ، اجناس مربا تزکیه عسل، انواع زیتون ، گونه ها ماست اخلاص سبزیجات اخلاص هندوانه تزکیه طالبی و انواع نوشیدنی های بی لطف سردمزاج و گرم ....وای... چاه لذتی ... سرانجام و اینک صرف صبحانه آش 3 کورس دولموش ( داخل کوش آداسی به مینی بوسه ، دولموش می گویند ) نفع علیه و له روی بالا و مرکز خرید Novada رفتم قدس حدودا از ساعت 9 هم 19 مشغول خرید در فروشگاه های پس ازآن بودم. خرید درون مراکز خرید بزرگ و ارزشمند یکی دوباره یافتن و گم کردن بهترین تفریحات برای من است. دهر 19 وا دولموش ها ضلع سود هتل و تا رسیدم هواپیما) و راننده خلبان ناخدا گروه جمیل برای رفتن به آداب شب ترکی بود. من فی الفور زودگذر وسایلم را در بیت گذاشته و لباسهایم را جزا کردم خلوص همراهشان شدم . رسوم در کاروانسرای محمد پاشا برگزار شد . درون گوشه ی محوطه کاروانسرا سن چهارضلعی شکلی واقع شده حیات و تو اطراف لمحه میز های مهمانان بالا تفکیک ملیت ها به شکل اخگر های گرمی چیده شده بود. جای ما از قبل اندوخته شده و دقیقا در دوام راس سن بودیم.
مراسم با آختن ویولن پادرمیانی موزیسین ها سرآغاز شد. در امتداد اجرای اپرا عربی به طرز عالی برگزار و آنوقت گروه هایی متشکل دوباره یافتن و گم کردن 5 جوانمرد و 4 انثی شوی ترکی سادگی کردی سادگی محلی ترکیه را انجام کردند. در ادامه مجددا باله عربی پاکی در سرانجام ترانه های شهره کشورهای تامین در چراغانی توسط مخدوم بابا و بانوی خواننده شوربا همیاری حاضرین برای اپرا روی واحد زمان ( روز برگزار شد .
صبح آفتاب پنجم ( چهارشنبه 24 خرداد) : آن زمان صرف صبحانه نقشه مشترک ملت به پارک آبی آدالند نیستی که من ملال همراهشان شدم . اخلاص این حاصل بیش باز یافتن دفعه اوان بهم خوش بخشایش . شاید اون خوف ها داخل استفاده ابتدا از نفس سرسره های افراشته و شیب دار روی صفر رسیده بود و همش تبدیل شده بود حظ و شادی . عصر دم روز را آش برنامه های هتل مشغول درگیر دل بسته بودم .


تور ارزان ترکیهآزمون کایاک سواری در برکه هتل ، استعمال از سونا و گرمابه ترکی پاکی در فرجام تماشای نمایش خانه نمایش نمایش نامه و سینما .
صبح آفتاب ششم جلددار جلد ( پنج سبت 25 خرداد) : آخرین روز محضر در این سفر باصفا بود . آن هنگام صرف صبحانه مشغول بسامان کردن جامه دان ها شدم و حتی ساعت 12 که ساعت تحویل حجره بود منظم و بیت را تحویل دادم . دوباره یافتن و گم کردن ساعت 12 هم ساعت19 شوربا تفریحات هتل علاقه مند شدم .ولی دلم فراز نوعی غمناک بود . ضلع سود نوعی دل مشربه آبخور همه اون خوشگذرونی ها بودم .دلم برای اندک سال های تئاتر های شبانگاه هتل آبشخور شده بود. با اینکه شوربا بچه های تئاتر چند عکس یادگاری گرفتم . وا گارد مهمانخانه خداحافظی کردم .آخرین عکس لا را گرفتم صداقت سوار اتوبوس شدم. به دسته ازمیر رسیدیم . آن هنگام کنترل بلیط و پروانه ...پرواز راس ساعت ارتکاب و دهر 3 باکر به تهران رسیدیم . اوج گیری برگشتمان کرب بوئینگ MD زاگرس وجود و پروازی استراحت را با هواپیمایی زاگرس مجددا تجربه کردیم. امیدوارم تعبیر سفر خلوص عکس های تعبیه شده توانسته نکهت امید قسمتی پیدا کردن این سفر خرم را درون ذهن شما خنیاگر ی عزیز تداعی کرده باشد. موفق ، ایاغچی و مصونیت و خطر باشید.

  • همیشه در سفر
  • ۰
  • ۰

هدف من باز یافتن نوشتن این سفرنامه ادای دینی نیستی که برفراز سایت Lastsecond خلوص همچنین دوستانی که گزارش سفر هاشون جلو خوندم پاکی خیلی بهم در کشش مسافرت کمک کرد داشتم.البته نسخه انگلیسی این گزارش سفر رو داخل سایت Trip Advisor شادی گذاشتم. امیدوارم دوستان سکبا مطالعه این سیاحت نامه بتونن نفع علیه و له روی بالا و جواب سوالاتی که داخل ذهنشون دارن یرسن.
از اوایل خردادماه زاد 94 هستی و عدم که ضلع سود فکر جهانگردی برای هفته واپسین و ابتدا شهریور بودم( برای نوبت نفر خودم یکدلی خانومم). ارمل تصمیمات قطعی ای که اندر ذهنمون وجود این نیستی که مسافرت داخل ایران نمیخوایم بریم و سیروسفر خارجی محنت ترکیه، حال کدوم شهر ترکیه بریم برای این که قبلاً استانبول جلو رفته بودم پیشنهادم برای خانوم مسافرت مجدد به استانبول بود.


تور ارزان استانبول
اواسط خردادماه یه مسافرت کاری 3-4 روزه ضلع سود استانبول داشتم که داعیه شد تصمیمم برای سیروسفر دو نفری نفع علیه و له روی بالا و استانبول جلو تجدید گردش کنم دلیلش هم میزان زیاد پناهندگان سوری وجود که دلم جلو زد. برفراز هر حال آن زمان از مشورت با خانوم تصمیم نهایی سیاحت یه آبادی کوش آداسی شد. سپس از انتخاب آبادی با عنایت به اینکه نمی خواستم وا تور فایده مسافرت آب انبار (بنا برفراز دلایل شخصی) اوایل کردم به اختیار هتل صفا پرس وجو از دوستانی که امتحان مسافرت صدر در کوش آداسی جلو داشتن.
ابتدا هتلAqua Fantasy جلو به عبرت یکی باز یافتن دوستانی که رفته بود انتخاب کردم اما آنوقت از مطالعه در مورد این هتل خلوص خوندن نظرات تصمیمم جواب اجابت شد دلیلش دریغ این هستی و عدم که این مهمان پذیر بخاطر رابطه داشتن Aqua Park خیلی غوغا میشه پاکی منم فایده دنبال هتلی ساکت خیس و آرومتر بودم.
بعد از خوندن نظرات اندر سایت Trip Advisor مهمانخانه Fantasia Deluxe جلو که مهمان پذیر 5 آرتیست All Inclusive بود آزادگی کرده و داخل تاریخ 23 خرداد ذخر کردم.
قیمت مهمان پذیر برای دونفر برای 8 شب دوباره یافتن و گم کردن تاریخ 16 تا24 سپتامبر (25 شهریور حتا 2 مهر) 1190 یورو طولانی شد مسلماً چون هتل جلو بصورت Free Cancellation تزکیه Pay Later تهیه کرده بودم حدود 150 یورو گرونتر دوباره یافتن و گم کردن حالتی دراومد که باید بدون کنسلی و آهار آنی تسویه میکردم.(توضیح اینکه چون Credit Card داشتم امکان توشه هتل برام حیات دوستانی که این امکان براشون مهیا نیست باید دوباره یافتن و گم کردن طریق شفاعت کننده این کار رو به کاربستن بدن.)
بعد از مرئی شدن تاریخ هتل رفتار به خرید بلیط هواپیما کردم سکبا توجه به نزدیکی رعایت سکونت پهلو کشور ترکیه (ساکن اورمیه هستم) آغاز پروازی رو آبادانی وان ترکیه گزینش کردم که بصورت زمینی نفع علیه و له روی بالا و وان بریم و باز یافتن اونجا رنج به دهات ازمیر چونکه خود دهکده کوش آداسی گروه نداره. بلیط گذشتن و مراجعت و عزیمت برای دونفر هم آش تخفیف ویژه چونکه ثغور سه قمر زودتر خرید میکردم قیمتش شد 780 هزارآوا تومن
.همه چیز خوش و عالی نیستی تا اینکه تو ابتدای شهریور یک سری مسائل داخل ترکیه بوجود اومد شهرهای مرزی این کشور شوربا ایران دچار جستن شد تزکیه هر چه پهلو زمان جهانگردی ما نزدیکتر میشد حالات بدتر حتا اینکه مرزها اسنان یک هفته مونده فراز تاریخ پرواز ما تمامی مرزهای زمینی کشور ترکیه وا ایران سپرده شد خلوص مجبور شدم بلیط هواپیمایی جلو که ملول بودم کنسل کنم (بخاطر اینکه با تخفیف خرید کرده بودم خالصاً 189 هزارآوا تومن دوباره یافتن و گم کردن پولم رو برگشت دادن) و مکرر بلیط و آمدن و مراجعت و عزیمت برای دونفر از اورمیه فایده ازمیر خرید کنم که قیمتش شد 000/171/2 تومن آش پرواز پگاسوس ترکیه.
چون تصعید جدید بصورت چارتر نیستی پنجشنبه رفت قدس چهارشنبه هفته آنگاه برگشت وجود دو شب کرب از موعد اقامتمون اندر هتل کم شد که هزینه کلی مهمانخانه برای کورس دور نفر 892 یورو شد برای 6 شب اخلاص 7 روز.
به جمیع حال آنگاه از تمامی این ماجراها مهر موعود ورا پیش رسید و دوباره به دست آوردن اونجاییکه پروازمون عمر 4:10 صبح بود زمان 2 شفق رفتیم هیات خطسیر و سرانجام و اینک از تشریفات اولیه سادگی تحویل چمدانها سادگی دریافت کارت پرواز مسئلت پرواز شدیم.شکر خدا برخلاف پروازهای ایرانی هواپیما فوق و پایین ساعت پرواز کرد.
هواپیما از نوع Boeing 737-800 وجود و صندلی هامون رنج ردیف 23.شرکت های هواپیمایی خصوصی ترکیه آبدیده اینکه قیمت بلیط هاشون ارزونتر دربیاد معمولا دوباره یافتن و گم کردن خدماتی که داخل طی سفر نمودن میکنن کم میکنن.پرواز ما ملالت از این زینت مستثنی نبود مسلماً پذیرایی مختصری جامع ساندویچ پنیر پهلو همراه نوشیدنی که ترجیح من دوباره به دست آوردن بین آب، عرق میوه ،قهوه، تزکیه نوشابه، قهوه بود صورت گرفت که عکس هاشو در ادامه می بینین.
پروازمون تو ساعت 5:30 فلق و شام بوقت محلی تو فرودگاه ازمیر فایده زمین انجمن و مرزها اسنان نیم دهر برای تشریفات گمرکی صمیمیت تحویل چمدانهامون مهلت صرف شد. گزند تفرق زمانی فرودگاه ازمیر تا واحه کوش آداسی بندها یک گیتی هستش من باز یافتن قبل برای رفتن دوباره پیدا کردن فرودگاه بالا هتل هماهنگی نکرده بودم حتماً میدونستم که اتوبوسهای بین شهری ضلع سود ازای هر نفر 20 لیر بالا کوش آداسی میرن. بیرون رحبه فرودگاه با سه ولو مسافر دیگه که اونا محنت مقصدشون کوش آداسی بود یه تاکسی کرایه کردیم روی ازای نفری 40 لیر نفع علیه و له روی بالا و شرطی که کل کسی رو صدر در هتل بنفسه برسونه. آنک از ثغور یک ساعت نفع علیه و له روی بالا و هتلمون رسیدیم(ساعت 7:15 مناسب و بیگاه محلی).
با مراجعه فایده پذیرش هتل و نشان دادن پاسپورت ها صداقت ووچری که بهنگام رزرو مهمان پذیر دریافت کرده بودم یکدلی همچنین آن هنگام از تسویه پی جویی چون میدونستم که حرارت تحویل منزل ساعت 12 درنتیجه هستش وسایل پاکی چمدانهامون رو تحویل ستاندن و رسید تحویل دادن و برای این که زمان صبحانه نیستی ما رو برفراز سمت رستوران راهنمایی کردن یقیناً توضیح تحویل دادن که تو صورتیکه امکانش واشق زودتر از هنگام مقرر نسبت به تحول حجره اقدام میکنن.
بعد از صرف صبحانه بالاجمال زمانی رو برای گشت درون هتل و ادا کردن باز شناختن جاییکه اومدیم گذاشتیم و از محوطه، استخر، کنار اختصاصی صمیمیت امکاناتی که مسافرخانه داشت دیدن کردیم.حدود گیتی 10 عشا که کم کم کل فضا اطراف آبگیر رو آفتاب میگرفت رفتیم نمدار آبداده شنا که خستگی هرچند کم ناشی از پرواز از تنمون داخل بره تا حدود ساعت 12 که رفتیم صمیمیت اتاقمون رو تحویل گرفتیم.در امتداد این خیز ساعت نیز پذیرایی که شامل کالا اقسام نوشیدنی نی و بله بود از سوی کارکنان بوفه یکدلی باری که کنار برکه بود انجام می گرفت.
بعد از تحویل حجره و جابجا ازمد افتادن چون چاشتگاه هتل زمانه 12:30 سرو میشد برفراز رستوران رفتیم.بعد دوباره پیدا کردن ناهار غصه چون پروگرام ای برای بیرون باز یافتن هتل نداشتیم از امکانات خلوص تفریحات ذات هتل مصرف کردیم.در بعد طبیعت غذاهای ارائه شده خدمت اقوام عارضم که تو هر پاس تنوع غذایی بسیار زیاد وجود و فایده جرات میتونم بگم که برای هر مشام و چشایی ای سفره تدارک میبینن.انواع سالادها، پیش غذاها،غذای اصلی و اجناس دسرها.دوستانی که چشم به راه چربی عاری شکم نیستن بدرام :صفت خرم به حالشونه.تصاویر زیر خود گویای این مبحث بابت هست.
اتاقی که تحویل گرفتیم در طبقه پنجم هتل بود به شمار تقریبا 25-30 متر مربع برا و تمیز همراه با سرویس بهداشتی که عکسهاشو در بقا میبینین( توضیح: سرویس بهداشتی فقط صابون پاکی شامپو بود).مینی باری که تو منزل بود پولی حیات که درون وهله آغاز تو ذوقمون خورد ولی آن هنگام بخاطر پذیرایی هایی که اندر لابی و رحبه هتل بشره می گرفت اصلاً عاطفه حس نیاز صدر در مینی محصول توی بیت نکردیم مسلماً یه کتری برقی پهلو همراه چای صداقت قهوه توی سرا بود که رایگان بود و روزی یک بطری عرق معدنی تو سرا میزاشتن.
در وضعیت اینترنت هم عزت کنم که اینترنت فقط اندر لابی مسافرخانه و حتا جاییکه آنتن میداد رایگان هستی و عدم و اینترنت داخل بیت پولی که برای یک هفته مبلغ 10 یورو می گرفتن. گرفتار شخصاً زیرا به منظور می خواستم یک هفته دور دوباره یافتن و گم کردن ارتباطات جمعی باشم اینترنت حجره رو شارژ نکردم.توضیح دیگه اینکه قوطی امانتی که تو خانه بود اونم پولی وجود برای یک هفته 50 لیر قبض که البته آنگاه از تحویل بیت این مبلغ جلو برگردوندن.
هدف ما از مسافرت بالا کوش آداسی صرفاً خاموش مطلق وجود و تصمیم آنچنانی برای خرید نداشتیم به هر حال برای اینکه خود دهات رو و سرور دیده باشیم برنامه روز دوم خلوص سوم رو برای راه پیمایی و گذار داخل واحه اختصاص دادیم. روز دوم اقامتمون آنوقت از درآمد باج صبحانه تصمیم گرفتیم بریم در شهر.دقیقاً مقابل درب خروجی مهمانخانه ایستگاه دلموش استقرار داره که مسافرین رو فراز مرکز روستا میبره قیمت هم به ازای کل نفر 2.5 لیر هستش(خط مقدار 6).
البته تاکسی شادی هست که بصورت دربستی کار میکنن ولی توجیه اقتصادی نداره که بخوایین بجای دلموش دوباره به دست آوردن تاکسی استعمال کنین.سیستم ترابری عمران ده کوش آداسی فایده این جلد غشا چهره هست که کل دهکده به سبع مسیر تقسیم شده و درون هر ماشین محنت یه کاغذی منصوب و عزل کردن که این تقسیمات رو نشون میده درون ضمن کنیز قوش روی همگی ماشین عددی باز یافتن 1 تا اینکه 7 نصب برپا که وقتی درون ایستگاه مشتاق دولموش هستین آش رسیدن ماشین صداقت دیدن عدد روی اون می فهمین که آیا این ماشین نفع علیه و له روی بالا و مسیری که ما میخوایین برین میره یا نه.مثلاً دوستانی که در هتل های مسیر شش جایدهی دارن اخلاص میخوان برن برفراز پارک آبی Adaland آش دولموش های خط نازنین دلاوری میرن داخل دهکده بعد شوربا دولموش های نویسه دست خط خوش نویسی کتابت سطر رقیمه یک میرن کنار جانب پارک آبی. عکس ذیل فکر کنم گویای این توضیحات باشه.
از توضیحات داخل عمران ده بخاطر اینکه بیشتر شامل آزمون های شخصی میشه تحرز می کنم ولی مسائلی که بدرد غریبه ها میخوره جلو توضیح میدم.
گشت داخل دهات ما بیشتر ضلع سود دیدن ذات شهر، لوکس فروشی ها،پارکها،بندر و صرح کبوتر نیستی که البته قصر کبوتر بعلت تعمیرات امانت بود و باز یافتن دور فقط تونستیم ببینیم.البته یک سری خرید هایی هم اعمال دادیم که درون انتهای نبا یادداشت الهام تصویر فاکتورهای خرید را دلیل اطلاع محارم و بیگانگان از قیمت ها قرار میدم.
قبل دوباره به دست آوردن سفر یکی دوباره به دست آوردن جاهایی که تثبیت بود حکماً بریم ناحیه Pamukkale بود. (پاموکاله باز یافتن شگفتی های بسیار عجیب است.آب های کالیسوس با حرارت 35 حد از بالا 100 متری فرود و فرا می ریزند پاکی استخرهای مبصر بزرگ تر و متعددی را تشکیل می دهند،آب روانه معماری این تشعشعات دلچسب بوده صفا این مکان بنام قصر پنبه ای نامی و بی نام شده است.استخرهای محلول ذوب خوی بزاق گرم این ناحیه خواص درمانی نیز دارند.مردم هزارها هزارگان سال است ایقان دارند آبزن کردن اندر این استخرها خاصیت تشفی دارد و دیرینگی آنها ضلع سود زمان رم دیرین می صنف و روی همین دلیل باقیمانده واحه تاریخی Hierapolis که شرف قدیمی پاموکاله بوده است نیز اندر نزدیکی توجه چشمه قرار دارد.منطقه پاموکاله اندر جنوب غربی ترکیه و ثالث و نیم ساعتی دهکده کوش آداسی تو نزدیکی آبادی دنیزلی درون منطقه ای کوهستانی و درون فاصله ای اندک از دریای مدیترانه وقوع آفریده و آفریدگار مخلوق شده است.
این ناحیه علاوه صدر اینکه توسط طالع ترکیه حفاظت می شود جزء نوشته ها پیامدها طبیعی افرنگ نیز فایده ثبت رسیده قدس سالانه وجه ای نیز از طرف اتحادیه حمایت از رد تاریخی فرهنگی یکدلی طبیعی افرنگ برای ازبر کردن این اثر تاریخی فرهنگی یکدلی طبیعی اروپا برای ازبر کردن این واکنش تخصیص می یابد.این مکان تاریخی تفریحی که حاوی امکان پیاده روی تو پلکان ها،بازدید از باقیمانده ولایت قدیمی و حوض چشمه های عصاره گرم معدنی می شود نوبت مسیربرای رسیدن صدر در بالای پلکان ها هستی و عدم دارد،یکی مسیر ماشین رو که غالباً توریست های از متعلق مسیر ذات را ضلع سود بالای پلکان خیر می رسانند و دیگر عبور از روی حوضچه ها بی آلایشی طبقات برای رسیدن بالا طبقات فایق است.)از تورهای داخل ولایت بلیط گذشتن و برگشت به منطقه پاموک کاله رو برای دونفر ضلع سود قیمت220 لیر تهیه کردیم.
روز موعود روزگار 7:30 شفق اتوبوسی که تحکیم بود من وآنها و آنها رو فایده منطقه ببره اومد دنبالمون و پس ازآن از سوار کردن بقیه مسافران دوباره به دست آوردن هتل هاشون که ثنایا یک ساعت درازی کشید براه افتادیم.در طول مسیر راهنمای توری که همراهمون هستی و عدم توضیحات مقتضی جلو میداد.البته یک اتراق حدود بیست دقیقه ای برای خلوت و صبحانه داشتیم.
قبل دوباره پیدا کردن رسیدن برفراز منطقه پاموک کاله روی یک کارگاه جماد تراشی رفتیم که میوه کار این کارگاه رو باز یافتن طریق عکس نشون میدم.
بعد دوباره به دست آوردن بازدید از این کارگاه ذیروح تراشی یک ساعتی جلو برای صرف ناهار مرگ داشتیم و آنجا از ناهار به راهمون دوام دادیم و ضلع سود منطقه پاموک کاله رسیدیم ( زمانه 13:30). ثغور 3 ساعت آن برای سیر و عبور داشتیم که آش توضیحاتی که داخل مورد ناحیه پاموک کاله دادم صرفاً عکس هارو در بقیه میارم:پ
بعد باز یافتن سه ساعت گردش و گذار دوره 16:30 ضلع سود سمت کوش آداسی حرکت کرده صمیمیت ساعت 20:00 مهمان پذیر بودیم.بعد از صرف شامگاه و رزین طبق عادت آشنا هرشب به دیدن نمایش شب هنگام ای که جمیع شب اوقات 22:00 اعمال میشد رفتیم.
دو روز بعدی اقامتمون درون کوش آداسی رو تو هتل گذروندیم و دوباره یافتن و گم کردن ورزشهای آبی کاربرد کردیم.لیست ورزشهای آبی به همراه لیست قیمت رو علت اطلاع آشنایان قرار میدم.دوستانی که تشریف می برن توصیه میکنم پیدا کردن ورزشهای آبی لااقل و اکثراً Parasailing رو آزمون کنین هیجانی که داره ضلع سود قیمتش می ارزه.
آخرین آفتاب اقامتمون اندر هتل عهد 12 ظهر سرا رو تحویل دادیم حتماً برای Late Checkout مبلغ 120 لیر میخواستن که دنیا 4 سرانجام و اینک از ظهر سرا رو تحویل بدیم که تمدید نکردیم.بعد پیدا کردن تحویل خانه همانند روز سرآغاز رسیدنمون وسایل صداقت چمدانها رو قبض و رسید دادن.


تور ترکیه
برای ایام 8 شب تاکسی رزرو کرده بودیم که مارو به جماعت برسونه بالا مبلغ 150 لیر. آنوقت از رسیدن به دسته و تشریفات فرودگاهی سوار پرواز شده و صدر در سوی ایران عزیز عازم شدیم.
نکات طلایی سفر بالا کوش آداسی: پیشنهادم برای دوستانی که کوش آداسی جلو بعنوان نشانه خودشون گزینش میکنن اینه که اولاً موعد بزارن قدس سفرنامه هایی جلو که دوستان نوشتن رو بخونن. غیرمستقل به شخصه با خوندن سیاحت نامه های آشنایان جواب خیلی باز یافتن سوالهام رو گرفتم.ثانیاً در هر هتلی یک کاتالوگ هست به اسم Traveller's Guide (راهنمای گردشگران) که توضیحاتی خوبی رو داخل مورد ولایت کوش آداسی صداقت تفریحات خلوص مکانهای دیدنی داده.

  • همیشه در سفر
  • ۰
  • ۰

زمستان 1388 زمستان خیلی سردی نبود.هوا برخلاف آرمان خوب بود. من قدس همسرم مقام سفر داشتیم،از مدتها قبل.مقصد ولیک هنوز تعیین نشده بود.من بیشتر آشنا داشتم تور :اسم تله ی صدر در چین داشته باشیم اما به تاخت دلیل ممکن نبود؛اول هزینه تیره سیر و دوم وقت مناسب.زیرا ایشان عملا اوایل پاییز- که بهترین عزل انقطاع سفر روی چین است -، را از دست داده بودیم. همسرم روی کیش یا یک نشان داخلی دیگر تاکید داشت.کیش دریغ بد نبود دست کم از نظر ماء مایع شیره و هوا داخل این انفکاک سال بسیار عالی می نمود.جستجو برای یافتن شعبه و تیشه مناسب مبدا شد ولی نتیجه جستجو بر خلاف آرمان ربطی بالا کیش نداشت.


تور آنتالیا


مقصد انتخاب شد،استانبول! از نظر هزینه های سفر تشت زیادی شادی در بدو امر آش کیش نداشت. 275000 ده قران برای مسافرخانه 3 آرتیست و دو شب اتراق و پرواز. وقتی شرایط را پیدا کردن هر تماشا سنجیدیم ،به این نتیجه رسیدم که آزادی هتل 4 آکتور و اسکان هفت شبه ،بهترین گزینش ممکن است،زیرا دوباره پیدا کردن نظر هزینه، اختلاف قابل حزم ای سکبا تورهای 3 شب بی آلایشی 4 شامگاه ندارد و از سوی دیگر در توقف 7 سان فرصت مفت تری برای بازدید از دیدنی های استانبول آراسته است.
القصه پس دوباره یافتن و گم کردن مشورت آش همسفرم،زمان سفر را وا توجه صدر در برنامه های درسی بی آلایشی کاری تنظیم کردیم. 16 حتی 23 بهمن 1388. روز 8 دی جذام تماس گرفتیم و ثبوت شددر ازای دریافت 445000 تومان دوباره پیدا کردن هریک دوباره به دست آوردن ما ،بلیط ایرباس ماهان به هدف پرتاب استانبول ،7 شب توقف در هتل 4 هنرمند گراند هالیچ با صبحانه ،ترانسفر صمیمیت یک گردش شهری وا ناهار اندر استانبول نفع علیه و له روی بالا و ما ارایه شود.قرار عدالت تنظیم شدو تائید اولیه برای تاریخ مرسوم و دمده نظر ما پوست گرفت.
تنها نگرانی من در این مدت وقوع پیشامدی غیر منتظره نیستی که می توانست طرح های من وتو را به کرب بزند،ضمن انکه بدلیل چارتر بودن پرواز ،در جلد غشا چهره عدم رسیدن به پرواز تو تاریخ تعیین شده ،کل اسکناس پرداختی سوخت می شد.اما شکر کردگار اتفاق خاصی نیفتاد خلوص شب آدینه 16 برف 88 زمانه 10شب قزوین را به مقصد کرج و مشرب مقام برادرم ،ترک کردیم. اتوبان سکون بردبار بود اخلاص ترافیک روانی جریان داشت.ساعت ثنایا 11:30 به مسکن برادرم رسیدیم. بندها ساعت 1 خوابیدیم .پرواز فردا زمان 7:45 فجر بود پاکی ما باید زمان 5 دوباره به دست آوردن کرج خارج می شدیم. برادرم با پولی که برایش سفیر بودیم برایمان بها تهیه کرده بود.1300 دلار نفع علیه و له روی بالا و قیمت قاطبه دلار ثنایا 1000 تومان(یادش بخیر!!) بلیط ها و واچرهتل را محنت از دفتر آژانس گرفته وجود و آنها رابه ضمیر اول شخص جمع تحویل داد.
جمعه 16 بهمن 1388
ساعت 20 دقیقه ضلع سود 5 صبح با زنگ ساعت موبایل بیدار شدم.همسرم غم بیدار شد کمی عجیب بود(چون معمولا شوربا صدای زنگ ساعت بیدار نمی شود!) اما ظاهرا هیجان قبل دوباره به دست آوردن سفر جلوگیری کننده شده نیستی تا صابران عمیقی را تجربه کند. برادرم پافشاری داشت تا سکبا ماشین خودش مارا به گذرگاه برساند ولیکن ما نخواستیم مزاحمش شویم تزکیه از والد و ام دیگر ملودی داشتیم درون برگشت دوباره به دست آوردن فرودگاه و از طریق ساوه فراز همدان برویم،بنابر این خداحافظی کردیم و نوا فحوا افتادیم.
اتوبان خیلی رزین بود ،از طریق بزرگراه آزادگان به شاهراه تهران- قم رفتیم و روش فرودگاه قاید را درون پیش گرفتیم.از کرج تا فرودگاه راهنما حدود یک عمر در نغمه بودیم.من کمی استرس داشتم و تمام حواسم روی تابلوهای راهنمای مسیر هستی و عدم تا مغلوط نکنم.به گذرگاه رسیدیم صفا مستقیما بالا پارکینگ سقف دار رفتیم لیک ظاهرا ظرفیت پارکینگ تکمیل بودو ایشان را پهلو سمت پارکینگ مقیاس 2 راهنمایی کردند،این یکی مسقف نبود ولی چاره دیگری نداشتیم. ماشین را در گوشه ای پارک کردیم و وا شاتل های فرودگاه به تالار پروازهای خروجی رفتیم.کمی دیر شده نیستی و تقریبا پرسنل آخرین مسافرانی بودیم که بارمان را تحویل دادیم پاکی کارت صعود گرفتیم.نفری 25 بلبل تومان باژ خروج دوباره یافتن و گم کردن کشور را هم اندر بانک فرودگاه جلا کردیم و حین راحتی کشیدیم. .هواپیمای ماهان ایرباس 320 وجود و روشن مرتبی داشت،همه رد تمیز یکدلی هواپیما تقریبا تازه بود،حالا اندر این وانفسای تحریم دوباره یافتن و گم کردن کجا هواپیما خریده اند،الله اعلم!
ساعت 8صبح هواپیما باز یافتن زمین کنده شد یکدلی سفریک هفته ای ما فراز استانبول ،پایتخت فرهنگی اروپا اندر سال 2010 ابتدا شد. تقریبا تمام طول مسیر قصد اشتیاق ابری بود.گاه گداری از لابلای ابرها می شد خارج زمین راهم دید.اما در اغلب قسمتها ابرها متراکم بود.مسیرهواپیما از سما زنجان صمیمیت ارومیه می عفو و بقیه حین درخاک ترکیه بری آنکه از روی ولایت مهمی تردد کند.
پذیرایی ماهان خوش بود.املت پنیر پاکی چیزهایی دیگر.بنظرم درون میان ایرلاین های وطنی ،ماهان یکی دوباره یافتن و گم کردن بهترین هاست. طول پرواز طبق بیان خلبان هواپیما 2 ساعت قدس 40 دقیقه بود.حدود یک ساعت سکبا پذیرایی سپری شد.من ضال کوچکی و سرور زدم.نزدیک استانبول آش کاهش فراز هواپیما ،چرت نازک من ملالت پاره شد. دریای مرمره زیر توان پیدا هستی و عدم و مملو و تهی کشتی های تجاری را روی پدر به خوبی می شد تشخیص داد.هواپیما چیزی اندر حدود یک چهارم چاوش ساعت در سما فرودگاه راجی اجازه نازل و بالا بود،شاید دلیل نفس تراکم پروازها درآن اجل از ماه بود. طی فرود برای چند ثانیه آشکوب های سفالی آتشین رنگ قدس زیبای منزل ساختمان های استانبول،پدیدار شد.
بیشتر دوباره به دست آوردن هر شرکت هواپیمایی دیگری در فرودگاه استانبول(آتاتورک)،هواپیماهای ترکیش ایرلاین را می شد ،دید. جماعت آتاتورک استانبول بزرگ و خوش عصاره و چرده بود.اما بنظرم داخل مقایسه آش فرودگاه کوالا لامپور دوباره به دست آوردن نظر معماری قدس زیبایی شناسی ضعیف ترآمد.از راهروی درازی گذشتیم و بالا صف کنترل پاسپورتها رسیدیم.خوشبختانه برای سفر فایده ترکیه نیازی فایده ویزا برای ایرانیان نیست و دست کم از این ازباب در این دنیای بی انصاف ،شانس آورده ایم! بدلیل رسیدن چند پرواز بصورت همزمان،متاسفانه اتراق ما تو صف کنترل پاسپورت صدر در درازا کشید.از اینکه ترکها برای ساکنان آمریکایی تمایزی قایل نشده بودند صفا یانکی ها را هم درون صف دریافت ویزا دربه در گشتن کرده بودند،بدم نیامد.حداقل دوباره به دست آوردن این ازباب کمی موقرانه بران از برخی اعراب حاشیه خلیج فارس اقدام می کنند که برای آمریکایی نه کانتر اختصاصی ترتیب داده اند.(نظیر جماعت ابوظبی)
بعد دوباره پیدا کردن حدود نیم عهد معطلی درون صف ،ابتدا همسرم ،مدارکش را به دیهیم کنترل دادو آن زمان نوبت من شد.اطلاعات گذرنامه مستحضر کامپیوتر شد.افسر گذرنامه بالا ترکی دوباره پیدا کردن من پرسید که ترک هستم؟ قدس من ضلع سود انگلیسی گفتم : نه! عکس همه و جزء کس را هم داخل همان آغاز ورود شوربا دوربین می گرفتند و اندر کامپیوترشان ذخیره می کردند.از این پادشاه هم به ایمنی عبور کردیم خلوص به سرچشمه تحویل جامه دان ها رسیدیم.بدلیل پهلو درازا کشیدن کار کنترل پاسپورتها ،چمدانها که زودتر دوباره پیدا کردن ما رسیده بودند ،در اوج سالن به الان خود سبکبار شده بودند. بارمان را برداشتیم و ته تابلوی iran sky group گشتیم حتی ورودمان را روی نماینده شرکت مزبور اعتراف کنیم.چنین تابلویی را بالا چشم ندیدیم.اما بصورت تصادفی آقایی را دیدیم که حرکات بی آلایشی سکناتش نفع علیه و له روی بالا و راهنمایان تور قرین بود . حدس ما دایم از آب دهان منی درامد اخلاص وی مارا ضلع سود سمت دیگر سالن هدایت کرد هم بقیه مسافرین نیز کم کم نفع علیه و له روی بالا و ما الحاق شدند.
در این فاصله تو صرافی قائم در سالن باند 100 دلار از نرخ اعتبار همراهمان را روی لیر تبدیل کردیم.باید بیان کنم برای این که فقط پهلو نرخ تبدیل قدر توجه کرده بودیم ،جو گیر شدیم (چون تعیین بها کردن تبدیل درون استانبول از تهران برفراز صرفه بران بود) صمیمیت بعدا که ثنایا 6 لیر کمیسیون باز یافتن ما گرفتند ،فهمیدیم نفع علیه و له روی بالا و میمنت صداقت مبارکی اولین کلاه درون ترکیه سرمان رفته بی آلایشی بجای 150لیر در مقابل 100 دلار مجرد و متاهل 144 لیر نصیبمان شده است. سواره و پیاده شاتل تیشه (آزانس سفیران) شدیم پاکی راهی هتل.حدودا نیم ساعتی تا اینکه رسیدن صدر در هتل در مفاد اسلوب بودیم.بعد دوباره به دست آوردن رسیدن برفراز هتل گراند هالیچ که روبروی خلیج شاخ طلایی جدید شده است ،راهنمای تور واچرهای مارا گرفت و اندر اختیار پذیرش هتل استقرار داد.ساعتی تو لابی به بویه نشستیم تا اینکه اتاق بسامان تحویل شد.لابی هتل محترم و تمیز بود و هم حدودی دوباره به دست آوردن نگرانی خود از ازحیث کیفیت مهمانخانه کاست.چون قبلا شنیده بودم که کیفیت مهمان پذیر های ترکیه ربطی روی تعداد ستاره های نزاکت مال ندارد!!! اگرچه قبل از آزادگی هتل دوباره پیدا کردن طریق سایت www.tripadvisor.com تحقیقاتی را درون مورد لحظه انجام داده بودیم.
اتاق را تحویل گرفتیم .اتاق شمارش کردن 6620 سقف ششم.شکل سادگی شمایل اتاق شبیه عکس هایی وجود که اندر اینترنت دوباره پیدا کردن این هتل دیده بودیم.سرویس های بهداشتی پاکی کل حجره در شمار قابل قبولی تمیز بود.تنها ایرادش این هستی و عدم که عین بینایی بینش انداز اتاق تعریفی نداشت.یعنی در اصل چشم انداز نداشت!پنجره منزل ما فایده یک کوچه باریک لخته می شد.ساختمان مقابل شادی به عیان اداری بود چون تنها بامداد ها در وقت حسن تحرکاتی دیده می شد.البته ناگفته نماند بدلیل مصرف هتل پیدا کردن فن کویل برای سیستم گرمایشی ،هنگام دخول به منزل کمی بوی نا نفع علیه و له روی بالا و مشام می رسید که سکبا کمی منعقد گذاشتن پنجره برطرف می شد. اندر مجموع منزل بدی نبود.
ساکها را داخل کمد گذاشتیم و تظاهر هایمان را ثواب کردیم صمیمیت تصمیم گرفتیم نزد گذشته از خلوت کمی سفره بخوریم. خوشبختانه دوباره به دست آوردن قبل پیش بینی های الزامی صورت گرفته بود.یک کتری برقی ،مقداری غذای جمیل هانی و مسلماً مقادیری میوه صمیمیت چای دوباره یافتن و گم کردن ایران آورده بودیم،برای مواقعی که احیانا دسترسی بالا رستوران دشوار بود یا به حدی خسته می شدیم که ترجیح می دادیم درون هتل بمانیم.به مجموع شکل چاشتگاه قرمه سبزی خلوص پلوی هانی را خوردیم صفا ساعتی صبر کردیم. پیرامون هنگام،حدود دهر 5 به نیت کشف محیط هتل پاکی درک موقعیت دم از هتل خارج شدیم.هوای استانبول بارد و زمستانی حیات البته ها و خیر سردتر باز یافتن هوای تهران در همان زمان. هنوز چند قدمی دوباره پیدا کردن هتل عاری نشده بودیم که اتوموبیلی اندر کنار ما توقف کرد یکدلی خانمی در صندلی عقب فراز ترکی آدرسی را دوباره یافتن و گم کردن ما پرسید.من رنج به انگلیسی جواب دادم که ما توریست هستیم اخلاص بهتر است باز یافتن فرد دیگری آدرس را بپرسند. پوزش خواهی خواهی کرد(اینبار نفع علیه و له روی بالا و انگلیسی )و رفتند. پیاده باز یافتن هتل حتی میدان تاکسیم رفتیم.اندکی آن زمان سر دوباره یافتن و گم کردن خیابان خلاصی درآوردیم.خیابانی قدیمی بی آلایشی تاریخی با سنگفرشی بینظیر که از وسط دم یک تراموای قدیمی آذرین رنگ تردد می کند.خیابان از جمعیت عموما جوانی که در وقت حسن قدم می زدند ممتلی و تهی بود.پرشور و مملو آخور هیجان.
استقلال ،خیابان زیبایی است اصطبل از کافه ، کافه صمیمیت فروشگاه و اصطبل از اتصال زندگی. در گوشه صمیمیت کنار خیابان نوازنده های غیرحرفه ای و حرفه ای مشغول نواختن سازهایشان هستند و گاه گداری رهگذری اندر کنارشان می ایستد ،به نوای سازشان گوشه می سپارد پاکی شاید سکه ای غم بگذارد و برود. در این خیابان زیبا آمدوشد همه ماشین ها غیرشرعی (مال) و است مگر ماشین های پلیس! کوچه های منشعب باز یافتن این خیابان غصه همگی سنگفرش هستند.کافه ها وا میزها قدس صندلی هایی که در این کوچه ورا آنگاه کوچه های آبخوری و صمیمی چیده اند،محیط خویش داشتنی را ایجاد کرده اند. اغلب آدم در این کافه لا یا به آشامیدن قهوه مشغولند. طولانی غروب را وا قدم زدن اندر این خیابان گذراندیم.برای شام فایده رستورانی درون همین خیابان رفتیم.تمام میزها ممتلی بود چند دقیقه ای آرام کردیم حتی یک میز نقلی داخل گوشه ای باز یافتن این غذاخوری خالی شد.سطح تمام دیوارهای رستوران با نقاشی های لون رنگ چهره و روغنپوشیده شده بود.پیش نگهداری ها دخترانی بودند ندرتاً بسیار جوان که سن تزکیه سالشان به تعذیب به 20 سال می رسید. نیکویی منوی اکثر رستورانهای ترکیه داخل این است که علاوه بر قیمت و پشتوانه غذا ،عکسی دوباره به دست آوردن غذا نیز درون ان گنجانده اندکه برای کسان نا خودی راهنمای بسیار خوبی است. همسفرم بیف استرو گانوف پند داد اخلاص من بیفتک ازاین گذشته 2 بطری آیران یا ایضاً دوغ ترکی که درحدود 18 لیر کامل شد.
برای فاتحه بد نبود قدس قیمت لا چندان ارزشمند بنظر نمی رسید.کیفیت غذای رستورانهای ترکیه ،حداقل تعدادی که ما امتحان کردیم،بد نبود.سطح بهداشتی رستورانها خلوص غذاها هم ارزان بود.بعد دوباره پیدا کردن شام مجددا به آزادی برگشتیم.از چند دکه پوشاک دریغ دیدن کردیم. قیمت های استانبول حتا جایی که من وتو دیدیم در حین زمان عموما بیشتر باز یافتن تهران وجود بجز پوشاک که می شد برخی اجناس با کیفیت واقعا بدیع را دوباره پیدا کردن برخی دوباره به دست آوردن فروشگاهها بالا قیمت مناسبتری حتی اندر مقایسه وا تهران تهیه کرد. علی الخصوص فروشگاههای OUTLET که اقمشه تک سایز صفا یا خارج از انفکاک را ضلع سود قیمت بسیار رخیص بفروش می رسانند. درون استانبول تقریبا درون هر کوی سادگی برزنی می بسیج دستفروشانی را دید که روی آسمان دستی های خود ،بلوط کباب شده!می فروشند .ما 100 گرم آنرا روی قیمت 4 لیر خریدیم.طعم بدی نداشت یکدلی به آروین کردنش می ارزید.
ساعت مرزها اسنان 10:30 شب در حالیکه ضربان جریان خیابان نجات اختیار حریت فراغت و هنوز تشویش داشت ،پیاده رهرو هتل شدیم.در استانبول مشروب فروشی و نقل نسبتا رخیص است .در زمان تور :اسم تله ما ورودیه تاکسی 4 لیر و بازای قاطبه کیلومتر 1.5 لیراضافه می شد. ورودیه اتوبوس قدس مترو بی آلایشی تراموا ملال 1.5 لیر نیستی و همگی لیر در نفس زمان 670 تومان. پس دوباره پیدا کردن رسیدن صدر در هتل اثاثه چای را وقوف بینش کردیم صداقت کمی تلویزیون دیدیم بی آلایشی خوابیدیم حتی فردا انرژی بیشتری برای کشف استانبول داشته باشیم.


تور آلانیا


شنبه 17 کولاک جدی 88
آنروز روزگار 7 بامداد بیدار شدیم.صبحانه تو رستوران هتل سروبن می شدو حکماً رستوران تا 10 فجر سرویس می داد. اختصار تابه مهمانخانه برسیم عهد 10 دقیقه روی 9 پگاه بود.از طرفی طبق تبلیغ استحضار قبلی راهنمایان تبرزین ،برای تبرزین شهری می بایست در ساعت 9 صبح درون لابی مسافرخانه یا کاباره همگی افزون می شدیم.من بدلیل آشنایی قبلی که وا خوی و خوی هموطنان عزیز درون مقوله هنگام شناسی داشتم،زیاد سراسیمگی ای بالا خرج ندادم.حدسم هم ثابت قدم از ماء مایع شیره درآمد.تازه دوره 9:20 فرود مافوق قامت و کله راهنمای تبرزین پیدا شد.ساعت 9:30 سوار شاتل شعبه شدیم .تا ضلع سود بقیه مهمانخانه ها راس بزنیم و حتا اکیپ تکمیل شود ،ساعت 10:30 بود. بازدید از مراکز خرید جزئی دوباره یافتن و گم کردن تور شهری آنروز بود،من گمان نمی کنم هیچ ملتی درون دنیا به شمار ما ایرانی ها متمنی خرید کردن باشند. آغاز به مرکز خرید اولیویوم رفتیم.یک مرکز خرید نوین اخیر و زیبا وا اجناس نسبتا گران.باستثنای چند دکان که اقمشه خارج از خلع می فروختند قدس قیمتهای نسبتا مناسبی داشتند.ماراتن خرید سوغاتی ما دوباره به دست آوردن همینجا مطلع شد. آش توجه بالا پرجمعیت بی پروایی کردن فامیل من صفا همسرم ،پیدا کردن سوغاتی مناسب برای ایشان،کلی دوباره یافتن و گم کردن انرژی مارا در این سفر فایده خودش خاص داد.هرچند که سردماغ کردن دیگران سکبا سوغاتی اخلاص ره جنگ سفر روی نوعی شریک کردن آنها در بخشی از کیف سفر است یکدلی این ذات بخشی از آداب دانی ماست.2 ساعتی داخل اولیویوم بودیم.
از آن زمان به یک مغازه کیف صفا لباس سماط رفتیم که قیمتهایش واقعا نجومی بود.اما باری :صفت قید به هرجهت چون هوای بیرون ناخوشایند بی ذوق بود صمیمیت در درون هم چای قدس قهوه مجانی سروبن می شد! چرخی درون فروشگاه زدیم.از همسفران بندرت کسی را دیدم که خریدی بکند.
برنامه بعدی مخارج غذا بود.مارا روی رستورانی بردند که نفهمیدم کجای استانبول وقوع آفریده و آفریدگار مخلوق شده بود .یک بار که طراحی داخلی وقت حسن شبیه کشتی های بادبانی بود و بانور ضعیفی هرم پرتو پردازی شده حیات تا فضای رمانتیکی را ایجاد کند ولی پذیرایی هیئتی آن تناسبی سکبا فضا نداشت.
از نزد گذشته روی طولانی میزها پیش خوان گذاشته بودند.بیشتر، انواع سالاد سیب زمینی اخلاص سبزیجات. نوشیدنی استاندارد محلول ذوب خوی بزاق بود اما هر کس می توانست هر قبیل نوشیدنی را شخصا اندرز دهد و حتماً صورتحسابش راهم بپردازد. غذای اصلی نوعی کباب هستی و عدم که ترکها به نزاکت مال تاوک کباب می گویند خلوص شاید قرابتی آش کباب تاوه ای خودمان داشته باشد.بنظر شخصی خودم کبابهای ما دوباره پیدا کردن کبابهای ترکها کلا خوشمزه بران است شاید دلیل لمحه حذف بوی ضخم گوشت توسط ما با استفاده از پیاز و زعفران تزکیه سایر ادویه لا باشد،اما کباب ترک خیر –البته آنچه ما درون این مدت نامحدود و متناهی آزمودیم-بنوعی بوی ضخم میداد. در مقام مقایسه باید بگویم کبابهایی هم که درون ارمنستان قبلا آزمون کرده بودیم خوشمزه بران از کبابهای ترک ها بود. آنجا از صرف چاشتگاه که ساعتی پهلو درازا کشید ،گروه ایشان را ضلع سود سمت مسجد شاهنشاه احمد(مسجد آبی) حرکت دادند.مسجدی شوربا 6 گلدسته که کنار بنده اساس خوابی که یکی دوباره پیدا کردن سلاطین عثمانی دیده است، تو حدود 400 زاد قبل مصنوع و آفریدگار شده است اخلاص نیت متعلق بوده است که از شوکت و ابهت مسجد ایاصوفیا ( بیعت قرمز) بکاهد! محیط مسجد عنین و سنگی است مخصوصاً صحن بیرونی مسجد.اما تزئینات بارگاه داخلی عبادتخانه ،چشم نواز اخلاص زیباست.
جمعیت نمازخوان انبوهی در اینک ترک عبادتگاه هستند.انبوه جمعیت صدر در حدی بود که دقایقی عاشق شدیم هم توانستیم مسبوق مسجد شویم.معروف است که درون استانبول ثنایا 1000 مسجد هستی و عدم دارد.موقع اذان که اینجا پنج بار اندر شبانه خورشید ،اتفاق می افتد،تمامی فضای دهات پر باز یافتن نوای اذان می شود.قبلا شنیده بودم تو زمان آتا تورک موذنین کشاندن بوده اند اذان را روی ترکی بگویند!،اما الان طلبیدن به نیازطلبی به صلح عربی جلد غشا چهره می گیرد.
از یکی پیدا کردن دربهای خروجی عبادتخانه آبی می آمادگی مسجد قرمز(ایا صوفیا)را که روبروی نفس قراردارد ،دید.در محوطه جدید بین این خیز مسجد،میدانی بود دارد که تو زمان امپراتوری روم شرقی و روبرو از وقوف محاصره ترک نه برقسطنطنیه ،میدان اسب دوانی یا هیپودروم بوده است. یک ابلیسک مصری که باز یافتن مصر بالا اینجا منتقل شده است اندر گوشه ای دوباره پیدا کردن این میدان موانست د نمایی می کند. ابلیسک دیگری میانجیگری یکی از امپراتوران روم داخل همین محل آفریده و قایم است که باز یافتن نظر سطوح بزرگتر دوباره پیدا کردن نوع مصری است.از زمانهای باستان دریغ داشتن بناهای بزرگتر نشاندهنده ابهت بوده است صفا این موضوع ارمل منحصر به روزها ادوار ما نیست.
در ایما ای پیدا کردن این میدان غصه عمارتی است آش معماری تلفیقی اروپایی پاکی اسلامی که خسرو آلمان اندر زمان اغتشاش جهانی مقدمه به سلطان عثمانی تقدیم کرده است بی آلایشی به دستور او وساطت آلمانی ها اندر این میدان مصنوع و آفریدگار شده است.
بعد باز یافتن حدود یک ساعتی که درون این میدان و محوطه تاریخی سپری کردیم،با شاتل شعبه راهی مسافرخانه شدیم اخلاص بدین ترتیب تبر شهری استانبول که تو تعهد شعبه بود ضلع سود پایان رسید. آنجا از کمی صبر در هتل باز ملالت عازم خیابان نجات اختیار حریت فراغت و شدیم.این خیابان نزدیک هتل ما جدید شده هستی و عدم و ما در مدت سیاحت معمولا هر خورشید سری به سرانجام و اینک می زدیم.آنروز ملال برای خرید قدس قدم زدن عازم بعد شدیم. درون اکثر فروشگاههای استانبول مخصوصاً لباس فروشی نه ،موزیک سرشار سر سادگی صدایی دایما در اینک پخش است. طرفه العین شب همین فراز و صدای موزیک جهت سر بقایا من شد.
یکشنبه 18 بهمن 88
برنامه آنروز سپس از خرج صبحانه اندر هتل ،رفتن به دژ توپکاپی بود.قصر اسرار آمیز سلاطین عثمانی. پیدا کردن مسئول پذیرش مهمان پذیر پرسیدم که چه جور می توانیم فایده توپکاپی برویم ؟ او رنج شماره اتوبوسی را که باید سواره و پیاده می شدیم پهلو ما داد.خوشبختانه ایستگاه مسافر(خودرو دقیقا روبروی مهمان پذیر بود.هوای استانبول آنروز بارانی هستی و عدم و من وتو که پیدا کردن قبل این چگونگی را پیش بینی کرده بودیم ،چترهایمان را یار و دشمن بردیم. با اتوبوس دوباره به دست آوردن ایستگاه رویارو هتل هم ایستگاه Beyazit رفتیم.از آن هنگام به سرانجام و اینک را می بایست پیاده طی می کردیم.روز یکشنبه نیستی و شمس تعطیل رسمی اندر ترکیه.خیابانها ساکت آرامش بود. خیابانهای این بهر از عمارت بخصوص زیر مطر جلای خاصی پیدا کرده بود.اکثر ساختمانها قدیمی پاکی کوچه لا سنگفرش بود.هوا بسیار لطیف تزکیه شاعرانه بود.در روش رسیدن به قلعه توپکاپی باز یافتن چند دکه صنایع دستی دیدن کردیم.همسرم یک کادر عکس آبگینه رنگی دلچسب خریداری کرد .زیاد نفیس مغتنم و بی ارزش نشد ثنایا 20 لیر.
در کنار خیایان نظرمان روی باغی دعوت شد.داخل شدیم .گورستان بود.گور تعداد ای دوباره یافتن و گم کردن درباریان و زعمای عثمانی.سنگ مقبره ها همه روی سبک گورهای اروپایی، ایستاده بودند و مشغول کننده و خسته کننده دیدنی بیننده انکه روی ندرتاً آنها اشعاری درمدح یا رثای متوفی به کلمه فارسی (البته منظورم مناسک الخط فارسی- عربی نیست،بلکه اشعار کاملا فارسی بود)کنده کاری شده بود.هرچند که آش تغییر مناسک الخط دوباره به دست آوردن عربی ضلع سود لاتین میانجیگری آتاتورک ،دیگر ضلع سود ندرت بتوان ترکی رایافت که بتواند این بیان آگاهانیدن را بخواند!
دقایقی آن زمان به دروازه اندر توپکاپی رسیدیم.ورودیه برای قاطبه نفر 20 لیر بود.باغ زیبایی مدخل حصن بود.داخل صرح را هم زمان بصورت گیوه درآورده اندو در وقت حسن اشیای تاریخی را فایده معرض دید عموم ثبات داده اند.با التفات به فصل، بازدید کنندگان نسبتا زیادی در صرح بودند.بیشتر ژاپنی پاکی کره ای و برخلاف توریست هایی که پهلو ایران می آیند،اغلب مکلف و نوجوان.
از دیدنی های تماشایی :اسم پرشور این کاخ کفش ،یکی کمر سد و بازو ورغ منسوب به شاهنشاه اسماعیل صفوی وجود که در شورش چالدران روی دست عثمانی ها خاضع بود(و دیدنش و فایده یاد آوری شکست چالدران انگیزه تکدر خاطرما شد!) بی آلایشی دیگری خنجری مرصع(جواهر نشان)بود که یکی دوباره یافتن و گم کردن سلاطین عثمانی برای نادرشاه افشار پیشکش پیغام آور بود. پیک حامل شابرقان در زبر راهش به ایران وقتی فراز بغداد می جوخه ،خبردار می شود که نادر به قتل رسیده است ،بنابراین هدیه را فراز دربار استانبول عودت می دهد.خنجری بسیار زیبا آش جواهرات قیمتی که مشکل بتوان برای نزاکت مال ارزشی تعیین کرد. ظاهرا امپراتور اسماعیل در اضطراب چالدران صرفاً کمربندش را تو میدان پیکار جا نگذاشته است ،که جایی خوانده بودم حتی چند نفر از اندرونی اش دریغ بدست ترک های عثمانی اسیر شده بودند.
بخشی دیگر باز یافتن کاخ پاچپله توپکاپی مختصه به تاریخ اسلام داشت.شمشیرهایی که به حضور علی (ع) و آستانه محمد(ص) وخالدابن ولید و... خودی بودند درون معرض دید قرار گرفته بودند . پاره دیگر موزه مختص به قرایت قران داشت.معروف است که این قران خواندن دوباره پیدا کردن زمان ملک محمد قهرمان حامل و بازنده تا کنون عاری و با انقطاع بقا داشته است.در کنار قاری، مانیتوری نیستی داشت که عرصه ترکی صمیمیت انگلیسی همچنین آیه ای را که قاری قرایت می کرد ،نمایش می داد.
از کاخ ارسی بیرون آمدیم و عقار زیبای آنرا درپی گذاشتیم.باران کماکان می بارید .در سرنوشت پشتی کاخ توپکاپی ملاحظه تقاطع خلیج ناصیه پاره طلایی و گذرگاه بسفر پیدا بود.منظره ای بالا غایت دلچسب که برای اینکه ماهرویی تو هاله ای از میغ اسفنج و غیمه خودنمایی می کرد.
چند عکس بالا یادگار گرفتیم و زیر ذهاب از توپکاپی بیرون شدیم.چتر چینی خود که درون بازار قزوین فایده مبلغ 3هزار ده قران خریده بودم ،طاقت نیاورد و فرسوده شدو بقیه آفتاب را ازیک چتر، دونفری استفاده کردیم.هر چند که نیمی دوباره به دست آوردن پالتوهایمان آش این مفاد اسلوب کاملا خیس می شد ولی این اصلی امین شده در دنباله تاریخ بوده قدس هست که همیشه کاچی بهتر باز یافتن هیچی است. در طرز بازگشت فایده میدان Beyazit علت سوار شدن به سرنشین و برگشتن به مسافرخانه ،به چند غذاخوری برخوردیم.اغلب کباب ترکی می فروختند .یکی پیدا کردن آنها ماهی کرب داشت.مکث چند ثانیه ای ما در مقابل مغازه ،کافی نیستی تا خواجه آن روی هر ترتیبی شده مارا به مغازه اش بکشاند تا فراز ما ماهی بخوراند! مسلماً قیمت پیشنهادی اش غصه بدک نبود.2 تحفه ماهی کباب شده ازاین گذشته چند شکاف بریده نان صفا دولیوان محلول ذوب خوی بزاق پرتقال تازه و طبیعی –که تو استانبول بوفور ارائه می شود-شد 25 لیر.ما باز یافتن مزه ابتکاری ماهی خیر و یقیناً قیمت آنها راضی بودیم.صاحب رستوران هم از چالاکی خودش درون شکار مشتری داخل این انفصال کم ساخت وپرداخت توریستی راضی بنظر می رسید.
با اتوبوس فراز هتل برگشتیم.باز رنج کمی خاموش و آنگاه رفتن صدر در خیابان استقلال.فستیوال خرید کماکان ادامه داشت. در استانبول شیرینی فروشی های زیادی روی چشم می خورند.تصمیم گرفتیم یکی دوباره پیدا کردن آنها را آروین کنیم.همسرم کادایف ، که نوعی شیرینی ترکی(شاید کرب یونانی) است را بسیار خودی دارد.به یک کافه قنادی نسبتا ازدحام در خیابان استقلال رفتیم صداقت همان را پند دادیم.خوشمزه بود .دو واحد و جفت کادایف علاوه براین 2 عدد ماء مایع شیره معدنی کوچک جمعا در حدود 12.5 لیر شد.کمی رخیص بود اما بخاطر مزه اصیلش ارزش آروین کردن را داشت.
دوشنبه 19بهمن 88
آنروز صبح سپس از مواد صبحانه –که علیرغم تنوع قابل حذر اش،بنوعی تکراری و افسردگی آور شده بود-از هتل بیرون شدیم.دیشب پیاده تا اینکه اسکله EMIN UNU روی منظور عزیمت ضلع سود تور بسفر نوا فحوا پیموده بودیم.اما در اسکله تابلویی گمارش شده هستی و عدم ،بدین مبحث ملودی اصلی که ،تور بسفر درون این تجزیه سال تنها در ساعات مهر برگزار می شود.این نیستی که نزدیکی های اوقات 11 خودمان را پیاده نفع علیه و له روی بالا و اسکله رساندیم.از هتل حدود 25 دقیقه پیاده روی کردیم.درراه هتل هم اسکله برفراز یک صرافی برخوردیم که تعیین بها کردن مناسبی برای تبدیل دلار نفع علیه و له روی بالا و لیر داشت و زیرا به منظور بهترین نرخی هستی و عدم که تو این چند روز دیده بودیم(151.3 لیر داخل مقابل 100 دلار آمریکا)،من ترجیح دادم که 300 دلار را یکجا تبدیل کنم.تا بازتاب کلاهبرداری روز سرآغاز در جمعیت را درآورده باشم. هوای استانبول نیمه ابری اما گرم بود.در نوا فحوا از روی قنطره گالاتا عبور کردیم.چندین نفر باز یافتن اهالی روی جسر مشغول ماهیگیری بودند.البته من وشما که داخل بساطشان ماهی های به حدی درشتی ندیدیم.
خلاصه به ملاحظه اسکله رسیدیم.آژانس برای تبر بسفر نفری 50 دلار مطالبه کرده بود،اما اینجا در کمال تحسین دیدیم که بلیط تبرزین بسفر نفری 9 لیر است! یعنی چیزی در حدود 6 دلار.ذوق ضربت دیده شدیم تزکیه بلیط خریدیم وسوار شدیم.
ساعت حرکت کشتی 11 هستی و عدم و هنوز دقایقی باقی مانده بود.ابتدا برفراز عرشه بالایی کشتی رفتیم.تقریبا خالی وجود حدود 10-12 آدم توریست چینی و یکی خیز نفر اروپایی سرانجام و اینک بودند.هنوز کشتی حرکت نکرده نیستی و هوای صورت ایستا و درخور تحمل بود.به ساده اینکه کشتی اوان به حرکت کرد،هوا بنظر سرد رسید.این هستی و عدم که رخسار را ترک کردیم و صدر در کابین اشکوب پایین آمدیم.اینجا دست کم محفوظ هستی و عدم و می شد دریغ از مناظر حوالی لذت سنگ و کلوخ و و سرور سرما نخورد! در بار قایق(کشتی )آب پرتقال همه و جزء لیوان 2 لیر عرضه می شد .خوردیم. کشتی دوباره به دست آوردن اسکله استثنا شد یکدلی در دوام تنگه بسفر حرکت کرد.کلی پرسپکتیو زیبا و چشم نواز درون هر نوبت ساحل تنگه شایسته مشاهده بود. از زیر پل بغاز رنج عبور کردیم.پلی که نوبت قاره عالم را ضلع سود هم ضمیمه می کند.در این مجرا باریک کشتی های فراوانی طی طریق می کنند.عمدتا کشتی های تجاری که حاصل از بندرها دریای سیاه صدر در سایر دوردستها دنیا حمل می کنند.کشتی ما تو ورودی دریای سیاه متنفر تهی زد صمیمیت همین مسیر رابرگشت.
رفت و رجعت تور بسفر وا کشتی چیزی در حدود 2 اوقات به درازی انجامید.پس از بازگردانی کشتی نفع علیه و له روی بالا و اسکله قصد اشتیاق کمی سردتر شده هستی و عدم و باران می بارید.در کنار اسکله پارک سواری ثبات داشت.از یکی دوباره یافتن و گم کردن کیوسک های مقاوم در سپس سراغ دکه کارفور را گرفتم، پرسید کدام کارفور؟ واحد وزن هم تو جواب گفتم که فرقی نمی کند! کمی مکث کرد و آنک روی یک تکه کاغذ شمارش اتوبوسی را که باید راکب می شدیم ،نوشت و برفراز ما داد.اتوبوس را ضلع سود راحتی یافته اخلاص سوار شدیم.در این سفر دوباره یافتن و گم کردن هرکس که سوالی پرسیدیم یا راهنمایی خواستیم با روی گشاده به ما کمک کردندو اقدام بسیار رفیق وار ای داشتند. در ورودی هریک دوباره یافتن و گم کردن اتوبوسهای ترکیه-یا اقلاً استانبول که من وآنها و آنها دیدیم-فردی خوابیده است که مسئول گرفتن کرایه باز یافتن مسافرین است.چیزی به عنوان بلیط کاغذی ما ندیدیم .یا سعر ارج نقد بود(1.5 لیر برای مجموع سفر)یا از بلیط های الکترونیکی استعمال می کردند . القصه ازدنبال مسئول دریافت کرایه نشستیم و طی گفتن نشان مان دوباره پیدا کردن وی امل کردیم هم جایی که باید پیاده شویم را نفع علیه و له روی بالا و ما یاد آوری کند. مسافر(خودرو رفت سادگی رفت لیک کلاغه نفع علیه و له روی بالا و خونش نرسید! ماکه فایده کلی دوباره یافتن و گم کردن پیاده مراجعت کردن و عازم شدن ناامید شده بودیم! زیرا به منظور اتوبوس زمان و پهنا نسبتا طولانی را طی کرد صمیمیت نهایتا فایده ترمینال اتوبوسرانی استانبول یا بالا قول ترک نی و بله AUTO GAR رسید.حال صمیمیت هوای این ترمینال همانند بودن عجیبی ضلع سود ترمینال مشرق خودمان داشت.یعنی دقیقا همان فضا حاکم بود. خودفروخته :صفت اجیر کنترل کرایه ها کوهپایه ای را روی ما علامت داد و گفت که سوپر کارفور پشت همان ناهموار است،ماکه به امتحان دریافته بودیم بهتر است هر آدرس را تو اینگونه مواقع حداقل وا 2-3 فرد تعداد چک کرد و بعد راهی شد،از بی همال دیگری استخبار کردیم.


تور استانبول


ظاهرا مربی راننده سرنشین بود.ما انگلیسی پرسیدیم سادگی او ترکی مواخذه و پاسخ داد.سپس برای انکه مساعدتی کرده عطر همراه شما چند قدمی آمد حتی مسیر را نشانمان دهدو سپس از اینکه فهمید ایرانی هستیم ،فریادی از سر شادی کشید صمیمیت اظهار ابتهاج کرد که البته ما دلیلش را نفهمیدیم!!! پیدا کردن تپه اوج رفتیم توجه سردتر پیدا کردن داخل عمران ده بود.از محترز تابلوی کارفور را دیدیم و چند دقیقه بعد هوشیار و ناآگاه فروشگاه شدیم.از نگاه بزرگی با فروشگاه کارفوری که قبلادر ابوظبی دیده بودم،قابل قیاس بود.اما اینجا خلوت نمدار آبداده بود.شاید این روز بحبوحه هفته برای خرید اهالی مفت نبود یا شاید ما پگاه آمده بودیم.فروشگاه بزرگی وجود که باز یافتن شیر طایر تا انس آدمیزاد در وقت حسن یافت می شد.،قیمت نه اما آری چندان رخیص خرید.حداقل پوشاک آنجا گرانتر باز یافتن جاهایی حیات که هم به حالا دیده بودیم.

  • همیشه در سفر
  • ۰
  • ۰

دوستان عزیز سلام بنده را پذیرا باشید، واحد وزن این سفرنامه را برای این می نویسم که بقیه هموطنانم دوباره پیدا کردن سفرشون پهلو بهترین سبک لذت ببرند زیرا به منظور خواندن سفرنامه های محارم و بیگانگان دیگر خیلی نفع علیه و له روی بالا و من کمک کرد. در اوایل پیشنهاد می کنم وسایلی که سکبا خودتون می برید لایتناهی باشه تا درون صورتی که خرید کردید شوربا مشکل تکثیر و کاهش بار جهر نشوید. همچنین من دوباره یافتن و گم کردن دادن یک سری دوباره به دست آوردن توضیحات (چون تکراری است) صرف نگاه می کنم.من صداقت همسرم به بستگی اولین سال روز عروسیمون تصمیم گرفتیم که روی استانبول گشت کنیم. وقت جهان 6:50 فجر روز 5 شنبه تاریخ نویس 09/08/1392 آش پرواز ماهان پهلو مدت 3 شامگاه (که خیلی کم بود) راهی استانبول شدیم. صعود ماهان عالی نیستی و هیچ مشکلی در این اوج گیری نداشتیم.


هتل های استانبول
برای 3 روز توقف در استانبول سرانجام و اینک از تحقیقات و جستجو در سایت های نوع به نوع و همگون تصمیم گرفتم که هتلی را درون منطقه تکسیم آزادی کنم. بعضی دوباره پیدا کردن هتل های انتخابی من ردپا نداشتن پاکی در خاتمه به پیشنهاد کارگزاری خبرگزاری هواپیمایی، مهمان پذیر گلدن پارک (Golden Park) را تفویض اجازه تصرف کردیم. هتلی کوچک سادگی بسیار نزدیک به میدان تکسیم آش اتاقی نسبتا کوچک (که سرا های کوچک را ضلع سود ایرانی نه می دهند) و آش منظره یک بنیاد قرار دیگر. ولی حجره هتل تمیز نیستی و صبحانه اش غم نسبتا خوب (با تو نظر ستاندن 4 ستاره بودن هتل) ولی زیرا به منظور ما تنها برای خواب به مهمانخانه می رفتیم فقط موقعیت مکانی مهمانخانه برایمان حقیقی بود. موقعیت مکانی مهمان پذیر ما درون عکس زیر برفراز صورت مدال نارنجی رنگ فاش شده است.
وقتی که برفراز استانبول رسیدیم قدس راهنمای تبر در الان ترانسفر بود، چند تا باز یافتن هتل نچ رو وا موقعیت شون دیدیم، مدل هتل سورملی قدس هتل ریکسوس (که هر خیز 5 هنرپیشه هستند)، صمیمیت وقتی که ما نفع علیه و له روی بالا و هتل رسیدیم باز یافتن انتخابی که داشتم بشاش شدم (البته فقره سبب موقعیت عالی هتل، برای اینکه من در هتل های دیگر رو ندیدم). دوره 11 نفع علیه و له روی بالا و هتل رسیدیم و هتل تا اینکه ساعت 1:30 منزل نداشت. نفع علیه و له روی بالا و همین دلیل مرتبه رو تحویل مهمان پذیر دادیم قدس به اراده رفتن فایده تنگه بوسفور صفا یا کاخ دولما باغچه هتل رو ترک کردیم. (البته آن هنگام از اخذ نقشه دوباره یافتن و گم کردن رسپشن هتل). باز یافتن هتل ما ولو میدان تکسیم ثنایا 1 الی 2 دقیقه پیاده مفاد اسلوب بود و از میدان تکسیم فراز همه جای استانبول، وسیله نقلیه عمومی (مترو، اتوبوس و فانی کولر (FuniKuler)) داشت. دوباره پیدا کردن طریق فانی کولر (FuniKuler) واقع تو تکسیم می تونید ضلع سود ایستگاه کاباتاش Kabataş بروید، آنجا از اونجا پهلو ایستگاه تراموای (TramWay) دسترسی پیدا می کنید.
ما پیدا کردن طریق فانی کولر (FuniKuler) پیدا کردن میدان تکسیم به ایستگاه کاباتاش رفتیم. نزدیک ایستگاه کاباتاش، اسکله ای نیستی که دوباره پیدا کردن اونجا ملال تور بوسفور داشت و کرب از اونجا می تونید به جزایر پرنسس بروید (بزرگترین جزیره این آلبوم جزایر، بیوک آدا هست ). ولی یقیناً زمان گذشتن و برگشت این تبر ها رو چک کنید. اون شید یعنی 5 شنبه، کاخ دولما باغچه ودیعه درستکاری بود. صفا ما به حرکت درآوردن شدیم که تور باب بوسفور رو گزینش کنیم. برای مدت 1 ساعت تا اینکه 1:15 دقیقه وا کشتی های اختصاصاختصاصی (فری ها) روی دریای مرمره گشتیم (حتماً آش خودتون تظاهر گرم ببرید فراز همراه شالگردن و حتی کلاه، تا بتونید پیدا کردن فضای سبکبار (طبقه دوم) کشتی استفاده کنید. این تیشه برای مدت 1:15 فایده مبلغ نفری 12.5 لیر وجود که اگر این تبرزین را شوربا تورهایی که لیدرتون معرفی می کنه بروید بودجه 55 دلار می شود (البته با شام صداقت نوشابه) که به نظر من ازاصل به قسمت نیست.
دوستان عزیز پیشنهاد من نفع علیه و له روی بالا و شما این است که از هیچ کدام پیدا کردن تورهای نشان دادن شده وساطت لیدرتون استفاده نکنید، زیرا به منظور حدودا 3 مقابل مبلغی می شود که خودتون بخواهید بروید. وا احتساب اینکه وقتی خودتان آش وسایل نقلیه عمومی می روید، شوربا ترافیک بی پرده نمی شوید.
پیشنهاد دیگر من صدر در شما این است که برای وسایل نقلیه عمومی برفراز جای اینکه دوباره به دست آوردن ژتون که رویارو 3 لیر است مصرف کنید، آکبیل کارت (استانبول کارت) تهیه کنید. خویشتن کارت را می تونید در ایستگاه کاباتاش ضلع سود مبلغ 8 لیر تهیه کنید سپس نفس را شارژ کنید. زیرا به منظور برای هر جال مبلغی حدود 1 ولو 1.5 لیر ضلع سود صرفه برا است.
همچنین من وشما برای مکالمه با تهران سیم کارت ترک تب لازم نطفه (Turk Cell) خریدیم هم پایه 35 لیر سادگی 20 لیر نیز لمحه را شارژ کردیم. که مع التاسف و خوشبختانه در اثنا برگشت نفع علیه و له روی بالا و تهران دانا شدیم که حیثیت این سیم کارت لا چند ماهه است. که پیشنهاد من صدر در مسافران عزیز این است که برای رابطه های ضروری دوباره پیدا کردن سیم کارت خود استفاده کنند سادگی همچنین چون درون اکثر مهمان پذیر های استانبول WiFi روی صورت Free می نفحه می توانند داخل هتل پیدا کردن طریق Viber یا WE Chat و پروگرام های این چنینی برای مکالمه شوربا ایران استفاده کنند.
در هیئت نهج وجد مراکز خرید ترکیه، ما نفع علیه و له روی بالا و مرکز خرید جواهرات (مرکز خریدی بزرگ که نتوانستیم طولانی فروشگاه های لحظه را ببینیم) رفتیم، که با اینکه قیمت در بعضی دوباره یافتن و گم کردن فروشگاه ها بلندی بود ولی داخل بعضی دوباره پیدا کردن مارک خیر که ویژه و عام ترکیه بودند نمونه Lc Waikiki بی آلایشی یا Grayder صمیمیت یا Cotton فراز راحتی می توانید خرید کنید. که تمامی این برند ها در خیابان استخلاص نیز وجود دارد. برای رفتن ضلع سود مرکز خرید جواهر دوباره به دست آوردن متروی ایستگاه تکسیم صدر در ایستگاه شیشیلی sisili)2 ایستگاه بعد) رفته تزکیه از نفس ایستگاه می توانید به طبقه زیرین این مرکز خرید نغمه پیدا کنید.
ما همچنین برای خرید قهوه به رسته میسی چارشی (روبروی ایستگاه تراموای امین انو) رفتیم. که در سرانجام و اینک مغازه قهوه محمد افندی بسیار جانان است. (گاهی اوقات صف های طویلی را روبروی حین مشاهده می کنید). برای رفتن به ایستگاه تراموای امین انو می بایست دوباره به دست آوردن طریق فانی کولر (FuniKuler) واقع درون تکسیم فراز ایستگاه کاباتاش Kabataş بروید، آن زمان از بعد به ایستگاه تراموا (TramWay) دسترسی پیدا می کنید.
برای رفتن برفراز کاخ توپکاپی می بایست درون ایستگاه تراموای حمه هانه پیاده شده و شوربا چند دقیقه پیاده روی نفع علیه و له روی بالا و ورودی این کاخ می رسید. وقتی از تو ورودی که کمی جلوتر پیدا کردن ایستگاه رز هانه است واقف می شوید، فاتحه موزه تاریخی استانبول را ملاحظه می کنید که ورودی نفس نفری 10 لیر است یکدلی ما سرآغاز به ریب برای دیدن عصای موسی و وضع افاده ها اخلاص وسایل ائمه پهلو این پاچپله رفتیم. در صورتی که این موزه ضلع سود تاریخ استانبول یکدلی مصر صفا مومیایی ها اخلاص ... مختصه دارد، که با وجود دما اندکی که شما داشتیم، دیدن نفس برایمان تودل برو نبود. کمی جلوتر از این موزه، کاخ توپکاپی واقع شده، که دیدن این کاخ ثنایا 2:30 الی 3 ساعت ثانیه می برد.
ورودی این کاخ 25 لیر یکدلی برای دیدن حرم سرا می بایست 15 لیر بصورت جداگانه پرداخت کنید. ما دوباره پیدا کردن حرم سرا نیز دیدن کردیم که برفراز دلیل اینکه اکثر حجره های حرم سرا را سپرده بودند، دیدن وقت حسن را پیشنهاد نمی کنم. ولی به یقین برای بازدید دوباره به دست آوردن این کاخ دم مناسبی را ویژه تعلق دهید. همچنین پیشنهاد می کنم که مقداری خوراکی همراه نفس ببرید. زیرا کافه هایی که اندر کاخ توپکاپی وقوع آفریده و آفریدگار مخلوق شده اند بسیار قیمتی و بی کیفیت هستند. بطور حاضر ما 2 شمار چای روی همراه باقلوا را که تو سایر نقاط دهکده با کیفیت بالاتر پهلو مبلغ 10 الی 14 لیر خریداری می کردیم، درون کاخ توپکاپی 29 لیر پاکی بسیار بی کیفیت خریدیم.
در روز شنبه به جزیره بیوک آدا رفته و عصیر حل و هوای عالی این جزیره را امتحان کردیم. برای رفتن بالا این جزیره پیدا کردن اسکه کاباتاش بلیطی فایده مبلغ 5 لیر(هر نفر) برای رفت تهیه کردیم صفا پس پیدا کردن صرف ناهار، راکب درشکه شده (70 لیر برای همگی درشکه فراز مدت 45 دقیقه) خلوص گشتی اندر کل جزیره زدیم. فقط التفات داشته باشید که فایده محض رسیدن ضلع سود جزیره بلیط مراجعت و عزیمت را تهیه کنید سادگی ساعت رجعت خود را تنظیم نمایید. و دوباره یافتن و گم کردن آنجایی که کشتی ها رأس ساعت معین حرکت می کنند، 10 دقیقه زودتر اندر اسکله محضر پیدا کنید.
روز یکشنبه (روز پایانی) را کرب به خرید مختصه دادیم، پس دوباره به دست آوردن Check Out تو هتل درون ساعت 12، نفع علیه و له روی بالا و مرکز خرید جواهرات و خیابان نجات اختیار حریت فراغت و رفته و پس دوباره پیدا کردن صرف ناهاری و شام طعام چاشت صبح هنگام و گذراندن خلق خوش اندر خیابان استقلال، دهر 5 پهلو هتل بازگشتیم و اندر ساعت 5:30 به همراه لیدر تیشه به باند رفتیم. در فرودگاه، گیت خروجی پروازهای ماهان اکثراً G1 الی G5 می باشد. اندر ساعت 22:10 به وقت استانبول نیز این واحه زیبا و لبالب جنب و جامه جنگ را به آماج تهران ترک کردیم.
در هیئت نهج وجد Tax Free اقمشه در ترکیه باید این نکته را بگم که اوایل در هر مغازه اندر صورتی که من واو بیش پیدا کردن 120 الی 150 لیر ترجمه ها بیوگرافی ها یکباره) خرید داشته باشید دوباره به دست آوردن Cashier درخواست فاکتور Tax Free کنید (که حتماً بسیاری دوباره به دست آوردن فروشگاه لا فیش های مخصوص لمحه را ندارند). اندر صورت موجود بی پروایی کردن فاکتور، لحظه ها فاکتوری 3 برگی به همراه انفعال و صحه تایید به من واو تحویل می دهند. به هم دشنام دادن شما پیشنهاد می کنم که طولانی اجناس Tax Free را تو یک بقچه بگذارید) وقتی که به حزب رسیدید پس پیدا کردن اینکه پیدا کردن گیت نامربوط و موثق به اوج گیری خود، کارت اوج گیری را گرفتید یکدلی بارهایتان Tag خورد، فراز مسئول گیت بگویید که بارتان Tax Free است و چمدانی را که حاوی اقمشه مربوطه است را پیدا کردن وی بگیرید و صدر در گیت C29 ببرید. ترجمان ها دلیل اینکه Tax Free تمامی پروازها در این گیت است، بنابراین صف آن بسیار طولانی خواهد نیستی که بهتر است یک تن زودتر تو صف این گیت بماند (مواظب باشید که از بلندپروازی جا نمانید). سپس شوربا چمدان حاوی Tag بی آلایشی فاکتورهای 3 برگی پاکی کارت پرواز و پاسپورت به این گیت بروید، ممکن است خودفروخته :صفت اجیر مربوطه بقچه شما را منعقد کند و متعلق را کنترل کند. آنوقت چمدان من واو را وا چمدان پروازهای دیگر داخل گیت C29 می گذارد. (برای اینکه بارتان نامرئی گمراه سردرگم و پیدا نشود، باهوش باشید کهTag چمدان شما بهره یا ناقص و بی عیب نشود چون دوباره پیدا کردن روی این Tag خبره می شوند که مرحله شما نفس به کدام بلندپروازی است)؛ که شوربا این تفاسیر، من وایشان از قبض این مبلغ صرف سیر کردیم.

  • همیشه در سفر
  • ۰
  • ۰

این جمله کم بها سروده کلام مخیل سرای مسن تر و کهتر ، سعدی می باشد.با هر گردش به اندوخته هایمان تکثیر و کاهش و ازدیاد و اضافه تر میشود ودر تمام سفری زمانی فرا می جمع که ترکیبی از آداب و عادات درست و رند ملل گوناگون را اندر پیش روی خویشتن می بینیم و با بالا خلوص پایین کردن آنها بهترین خیر را رهاورد سفرهایمان برای خودمان استواری میدهیم .. سوغاتی که بالا یادگار میماند سوغاتی که موجب تغییر تفکر میشود صمیمیت این با ارزش ترین سوغاتها می نفحه .
اگر درون پی واقعیت ها اخلاص حقیقت ها یکدلی انسانیت ها اخلاص درستی ها قدس نادرستی ها هستیم بسیار تیره سیر باید کرد . هر جال شامل هزینه ای بعضا بس اوج می بو مخصوصا تو زمانی که سعر ارج کشور عزیزمان در کشاکش بازیهای سیاسی کشورهای بیزار و نزدیک، شرق و شرق در حال فراهم دچار نوسان و گاها مکانت واقعی خویش را نداشته صمیمیت کم شان به گشت وگذار می رسد.پولی را که آهار میکنیم میتوان سرمایه گذاری نامید و نه هزینه .


قیمت تور ترکیه


تصمیم فایده سفر رفتنمون رو با هیچ طرح ریزی خاصی گرفتیم و ماجرا از این ثبات بود که یکی دوباره پیدا کردن همکاران بنده وارد بیت من شد سادگی گفت فلانی شناخت داری ترکیش آف ضربت دیده واسه پروازهاش؟ من رنج چگونگی این آف جلو پرسیدم وایشون فایده من تعریف کردن توی یه حدودحدود زمانی سالیانه ترکیش بلیط های پروازشو ارزونتر روی مشتریان نمایش میکنه بلیط گذشتن و بازگشت از گذرگاه مشهد به جماعت بین المللی آتاتورک همه و جزء نفر در زمان این آف با ارزش 685 هزار تومان بود.
بعد دوباره یافتن و گم کردن شنیدن این مایه سریعا روی این فکر افتادم که شوربا پس انداز اندکی که داریم و وا مقداری که دوباره پیدا کردن فلان قرضه دریافتیمون مونده می تونیم یه دام تار نسبتا نازل و گران بریم تلخیص سریعا طی تماسی که وا همسرم داشتم و تاییدیه ای که از مام زن عزیزم مبنی آغوش نگهداری فرزندم داخل دوران جال من و همتا داشتم با کارگزاری خبرگزاری هماهنگ کردم که بلیطها جلو برامون پستا کنه تزکیه ایشون ملالت گفتن سکه 1386000 تومان رو به فلان تتبع واریز کن .
تموم کارها ایفا به جریان انداختن شد یکدلی ما تقریبا 48 روز هنگام داشتیم تاس سفرمون صفا توی این مدت باید هتل رو رزرو میکردیم همچنین خودمو با ولایت شناسی استانبول پیدا کردن طریق دنیای مجازی بسامان رفتن میکردم هتل رو از یکی از نمایندگی عامل های سطح ولایت با قیمت بسیار نازلی تهیه کردیم هتل ما هتل 3 آکتور اورون نیستی که خویشتن فکر میکنم مزخرف بود ها و خیر هتل ولیک نسبتا نو بود شبی 20 دلار وجهی حیات که برای پستا هتل نیاز داشتیم .
یعنی برای خیز نفرمون برای چهار شبانه آفتاب 160 دلار و با دلاری 3010 تومن یعنی 483000 تومان قدر هتلمون شد . که در مقابل نامه های نجومی آزانس های دیگه واقعا ارزون بود طولانی شرایط جلو محیا کردم و طرح حمل و بیان کرد شهری استانبول و مفروضات و مجهولات دیگه رو دوباره به دست آوردن مکانهای دیدنی صفا بازارهاشو اضافه آوری کرده صفا پرینت رنگی گرفتم صمیمیت خودمون رو کم کم منظم سفر کردیم خالصاً یه مشکل مسن تر و کهتر وجود داشت اونم اینکه پروانه همسرم تنها 3 ماه و 20 روز آبرو داشت یعنی روی کاغذ ایشون حق دخول به هیچ کشوری رو نداشتن هموطور که میدونید حداقل اعتبار باقی مانده از پته 6 خوره قرص ماه می باشد.
حتی اسیر با تماس سکبا سفارت ترکیه در تهران جوابی که گرفتم این هستی و عدم : ار طرفی که در قسمت پاسپورت کنترل ثانیه ورود شما رو فرم نباشه میتونه همسرتون جلو دیپورت کنه این زمینه نگران کننده جلو نزدیک برفراز 45 شید یدک میکشیدیم و از طرفی می ترسیدیم برای احترام جدید اقدام کرده و اعزاز تا اون وهله زمینه نیاد. چون روشن ضمیر شده بودیم یعضا پیش اومده پته هایی که بیش دوباره پیدا کردن 45 روز طول کشیده ضمنا نفری 300 دلار ارزی از بانک خلق هر دلار 2530 ده ریال گرفتیم که 300000 تومان برفراز نفع دوتامون شد درون این سفر . لازم به ذکر می نکهت امید قیمت لیر درون زمان گردش ما شوربا چنج دلار درون استانبول 1500 تومان بود چون هر دلار 2 لیر میشد زمان گشت ما 19 نوامبر لغایت 23 نوامبر 2013 نیستی یعنی 28 عقرب آب بان لغایت 2 آذرماه 1392
روز مبدا : سه شنبه 28 ابان 1392 :
ساعت 15/3 باکر دوشنبه 28 عقرب آب بان ماه زمان بلندپروازی ما برفراز استانبول نیستی . 3 وقت جهان قبل اوج گیری طبق معمول درون ترمینال 2 گذرگاه پروازهای خارجی مشهد آماده شدیم بی آلایشی پس از تحویل ساکها قدس بررسی پاسپورتمون صفا دریافت دلار ارزیمون . در حدود ایام 20/3 بامداد با هواپیمای ایرباس 319 ترکیش مشهد رو به آماج استانبول و دسته آتاتورک ترک کردیم .اختلاف ساعتی ایران آش ترکیه 30/1 دقیقه وجود و درون واقع ترکیه عقب تر بود .
مهمانداران ترک هواپیما پس از پذیرایی وا صبحانه ترکیشون مشکات ها رو آرام کردند اما متاسفانه سکبا مانیتورهای ظاهر و توزیع فیلم بی صوت (صدا جلو باید شوربا هندزفری دریافت می کردیم) واقعا اکثر مسافرها مخصوصا من و همسرم اذیت شدیم . پرواز درون حدود 4 ساعت تزکیه 10 دقیقه درازی کشید . و داخل زمان معین ما وارد فرودگاه بسیار بزرگ آتاتورک شدیم . دولت به چک کردن پته ها حیات و خلاصه دل درون دل من واو نبود بی آلایشی استرس فراوانی که داشتیم و آشوب از عدم استجابت ورود همسرم به آبادانی استانبول.
نوبت برفراز همسرم رسید قدس ایشون رفتن جلو و ایشان که داشتیم میمردیم از جنگ خدارو شکر تماشاچی این بودم که همسرم دستور ورود جلو گرفت اخلاص هیچ گیر بی آلایشی داری دریغ پیش نیومد خدارو شکر. من محنت همینطور خلوص ساکها رو تحویل گرفتیم تزکیه طبق پروگرام ریزی که کردیم و آش رفتن به اشکوب 1- جمعیت سوار مترو خط یک استانبول شدیم و با خرید یه آکبیل کارت 3 سماط (اعتباری) دوباره پیدا کردن این ایستگاه بالا سمت ناحیه شهرداری منطقه هتلمون یعنی آکسارای به روش افتادیم . ایستگاه انتها خط یک راه آهن زیرزمینی همون اکسارای نیستی ما اندر این ایستگاه پیاده شدیم. متاسفانه نشانی دقیق مسافرخانه رو غیر نبودیم منحصراً میدونستیم توی آکسارای هتلمونه حکماً قبل دوباره پیدا کردن سفر متصدی آژانس برامون آدرس هتل جلو اس مصدوم بود ولیک به بیش دوباره پیدا کردن 30 شخص نشون دادیم یکدلی از فرجام توی خیابون آتاتورک که درون نزدیکی همون اکسارای هست یه مغازه ایرانی دیدیم پاکی اتفاقا غیرمستقل خدا کرد کرمانشاه ملالت بود.
یه استر و بشی کردم و آزار کشید و تماسی داشت سکبا هتلمون و نشانی دقیق جلو ازشون گرفت صفا ما رو راهنمایی کرد . پیاده رفتیم فایده همون کنار جانب و اوایل یه صبحانه پیدا کردن یکی پیدا کردن مغازها گرفتیم سادگی یه چیزی شبیه کلوچه بود ولی باطعم پیاز که خوش طعم بود آش 2 تا چای ترکی . همش شد 8 لیر و فایده سمت آدرس هتل نغمه افتادیم و روی هتل رسیدیم . هتلمون داخل منطقه یوسف پاشا وجود یعنی 5 دقیقه یا روی عبارتی 100 چهارده گره اونورتر آکسارای و اندر کنار ایستگاه تراموای استانبول ایستگاه یوسف پاشا نیستی .
هتلمون در کنار جمعیت اندرو و روی سمت غرب گاراج حیات . روی هتلمون یعنی مهمانخانه اورون رسیدیم . وقتی واقف شدیم و با متصدی گفتار کردیم قول شما برید و ساعت 2 ظهر بیاید . ما شادی ساکمون رو همونجا داخل لابی مسافرخانه گذاشتیم سادگی اولین تفرج روزانمون رو اوایل کردیم .
اولین نشانه استانبول گردیمون رو با اتوبوس صدر در سمت ایستکاه امین اونو حیات که در اونجا تور گذرگاه بوغاز یا همون بغاز بوسفر (بسفر) وجود . درون این ایستگاه یعنی امین اونو وقتی پیاده بشید مسجد بسیار زیبای امین اونو رو میبینید و درون اونورتر بازارگاه میسی چارشی و داخل واقع اصلی ترین جای زیبای این ایستگاه همونطور که گفتم تور بغاز بسفر هستش که می بایست نفری 6 لیر جلا میکردید و تیکت اونجا جلو میگرفتید و سر یه دهر خاص طرز می افتاد .
ساعت 11 ظهر تحکیم بود را ه بیفته و ما آرزومند شدیم تا همه علاوه شدن وکشتی شلوغی شد و ضلع سود سمت گذرگاه بسفر حرکت کردیم. واقعا مناظر صمیمیت تصاویر بسیار زیبایی رو درون اونجا بینش رویت کردیم.این بازدید داخل حدود 1 ساعت دنباله کشید اخلاص واقعا خوشگل بود باب بسفر . ضروری به ذکر است گذرگاه بسفر جایی هستش که اسیا رو فایده اروپا صفا دریای رخام یاهمون سیاه رو صدر در دریای مدیترانه اتصال میکنه. جالبه درون اونجا یکی دوباره به دست آوردن چند کشتی کروز رو دیدم خلوص واقعا فوق العاده و شوربا هیبت نیستی که ایشان میتونید داخل عکس زیر ببینید یکدلی بزرگی اون رو تو کنار ماشینی که پایین بر چپ عکس نظاره میکنید ببینید . بغاز بسیار زیبا حیات .
در این تنگه دوباره یافتن و گم کردن کنار یک کاخ بسیار زیبای عثمانی گذشتیم اخلاص همچنین دوباره یافتن و گم کردن کنار بارو دختر که هم عصر امروزین به آدرس یک کافه دریایی می نکهت امید گذر کردیم . در راستا این تورشخصی باز یافتن عوامل کشتی همش چای میاورد ما ملالت یکبار باز یافتن این چای های 1 لیری دوباره یافتن و گم کردن ایشون خریداری کردیم .توی اون هوای نسبتا بارد و انباشته باد بحبوحه تنگه بسفر واقعا الحال خوبی بهمون عدل این چای مشتعل .بعد باز یافتن بازدید باز یافتن تنگه بسفر دقیقا تو کنار محل برگزاری تیشه بسفر کشتی قهوه ای رنگ بود داشت که بار دریایی سیار نیستی به دریا.
اونا ماهی بوسکومرو رو ابداعی از دریا میگرفتن سادگی اونو آتش فام میکردن و درون ساندویچ میدادن 7 لیر. ماهم دوتاگرفتیم یکدلی یه نوشیدنی و خوردنی کوکا اونجا نوشابه 5/2 لیر نیستی .ماهی ملیح ای هستی و عدم . یه چندتایی تیغ درون ساندویچ پیدا کردیم لیک در متشتت عالی بود. اونجا یه گاری رو دیدیم که بلوط که یه میوه جنگلیه و ذرت محلول ذوب خوی بزاق پز می فروخت که شما 100 گرمی بلوط خریدیم صمیمیت خداییش بکر بود .بعد دوباره یافتن و گم کردن اون روی سر تو مسجد امین اونو رفتیم که واقعا بینظیر بود. و پس ازآن از اونجا هم اندر همین ناحیه شهرداری منطقه امین اونو به رسته میسی چارشی که اسمی به بازارچه ادویه جات قدس شیرینی هست رفتیم قدس اونجا یه دونر کباب ملیح خوردیم .
در اونجا پهلو مغازه قهوه فروشی محمد افندی که یکی از آشنایان در سفرنامه هاشون تمثیل کرده بود رفتیم سادگی واقعا بی نظیر بود.درب بوتیک بسیار شلوغی و قطار بلندی بود داشت و سریعاً مشتری هارو طرز می پراکنده ساختن .ما دریغ به تب لرزه خودمون مقداری پیدا کردن این فهوه خوش طعم خریداری کردیم . خودخواهی بویی میداد . تا اینکه روزی که تو استانبول بودیم بوی اطاقمون بوی قهوه بود.محمد افندی بهترین قهوه استانبول رو نشان دادن میکنه که اینو همه اونجا میدونن . سرانجام و اینک از بازارگه میسی چارشی طرفه العین دمای ظهر وجود که آش اتوبوس پهلو هتلمون برگشتیم برای تحویل دریافت اطاقمون.
پس از ورود به هتل اخلاص معطلی بیش دوباره پیدا کردن یک ساعت عاقبت اطاقمون رو تحویل گرفتیم . بیت بد عدم ولی بیشتر شبیه بالا یک اطاق موجود اندر یک داستان بود.نقطه قوت هتل علاوه غلام موقعیت مکانی درون واقع اینترنت رایگان وایرلس وجود که لحظات خوبی جلو می تونست در زمان آرام در مسافرخانه برای ضمیر اول شخص جمع به ارمغان بیاره .در حدود ساعت 5 بود که پهلو سمت تکسیم مفاد اسلوب افتادیم و با اتوبوس باز یافتن یوسف پاشا صدر در سمت ایستگاه تکسیم رفتیم .
لازم برفراز ذکر است افرادی که اندر اکسارای هستن یعنی تو 5 دقیقه ای یوسف پاشا نیز می بایست همین مسیرها رو که کلا ما اندر سفر رفتیم برای رفتن بالا مکانها و بازارهایی که ذکر میشه سپری کنند. خلاصه شوربا اتوبوس برفراز یه زیر رفت وآمد رسیدیم و درون اونجا آش پله برقی حاصل رفتیم و مستحضر میدان تکسیم شدیم . نه میدان تکسیم گمنام .. محلی که اخیرا شاهد درگیری انسان با پلیس این کشور بودیم . مکانی که تمثال آتاتورک یکی باز یافتن سنبلهای زیبا تو این عمران ده و در این میدان میباشد و بالا توعی معروفترین میدان استانبول است. دوباره یافتن و گم کردن اونجا هم به خیابان رهایش رفتیم که طرف نزدیک تنگ چپ میدان ، ورودی این خیابان بسیار مسن تر و کهتر می ریح .

خیابان رهایش به نوعی حکم واکینگ استریت پاتایای تابلند می باشد.یک خیابان سنگ متاع ادیم شده عاری و با هیچ ماشین اخلاص فقط یه مسیر تراموای نوستالوژیک که همه و جزء 15 دقیقه دوباره به دست آوردن همین مسیر تبعات میشه . آزگار رستورانها دوباره به دست آوردن کی اف سی بگیر هم برگر کینگ قدس پیتزا هات صفا مک دونالد پاکی کباب فروشیهای ترکی سادگی همچنین تمامی مارکهای معرفو پیدا کردن ادیداس بگیر تا اینکه مانگو،زارا ، کی تی ان و داخل این خیابان آژانس دارن. امتداد این خیابون جلو که اگه بخواید پیاده برید ثنایا 2 روزگار شایدم بیشتر امتداد میکشه .
در گرماگرم این خیابان کلیسای سنت انتوان تثبیت داره که اتفاقا روی اونجا هم رفتیم و آش کسب رخصت کلی عکس صفا فیلم گرفتیم.واقعا کلیسای زیبایی حیات .برای سروبن شام ضلع سود یکی دوباره پیدا کردن رستورانهای بزرگ اونجا رفتیم صفا کباب های ویژه و عام اونجا رو تذکیر دادیم که گرونترین غذاهاش وجود . اینی که میگم گرونترین حقیقتا میخواستیم یه بارم توی استانبول یه غذای گرون و پرملات رو آزمون کنیم . نوبت پرس کباب ویژه و عام استانبول که عکسهاشو میذارم گرفتیم 71 لیر.
واقعا عالی سادگی بی نظیر بودن و میدونم اینک حالا خیر طعم خوش طعم این غذا رو نخواهیم چشید . دوباره پیدا کردن اونجا صدر در مسیر خودمون تو این خیابان استمرار دادیم و وارد یه کافه شدیم اخلاص یه قلیون ترکی سیب سکبا دوتا چای دل پذیر خوردیم.قیمت همگی قلیون در اونجا درون حدود 20 لیر بود. تو وسط همین خیابان افرادی بی پروایی کردن که یه سینی آکنده از صدف جلوشون بود شوربا لیمو ترشهای مسن تر و کهتر . اونا صدفها رو مسدود و آزاد کرده بودن و توش رو وا اندازه شاید 10 گرم آلیاژ مس و روی وسرب شلتوک پلو و ادویه جات صداقت همون صدف رو طویله کرده بودن و اونو ظاهرا بالا حالت متعلق کشی لمحه کرده بودن. شوربا وجود نفس صدف صمیمیت شکل ناجورش واقعا نمکین و بی نمک بودن. جمیع 10 تا اینکه ازاونها 5 لیر میشد. خیلی لذیذ و بی مزه دلچسب بود اخلاص توی این مدت چندباری خوردیم این صدف های خوشمزه رو .شب شوربا اتوبوس دوباره یافتن و گم کردن همون مسیر فایده هتل برگشتیم صفا شب ابتدا رو صدر در این شکل برفراز پایان رسوندیم .
روز دوم : چهارشنبه 29 عقرب آب بان 1392 :

ساعت 9 صباح بیدار شدیم وصبحانه رو برای اولین بار اندر هتل عنایت اقامتمون درخت سرو کردیم صبحانه نیکو و بود و فایده نظر خویشتن تنها تلاشی اون تو واقع فضای کوچکی حیات که درون زیرزمین مسافرخانه برای سرو صبحانه تخصیص داده بودن.کالباس قاچ کارآیی خورده ، برز مرغ، سالاد خیار یکدلی گوجه ، قهوه ، چای ، اقمشه شکلات مربا صداقت پنیر و تنه ساندویچی کاپیتان برش متنفر اقلام موجود در میز صبحانه بود که میشه نطق یه صبحانه بین المللی رو ارائه میداد هتل . آنگاه از صبحانه اوان به مرکز خرید هیستوریا واقع اندر منطقه فاتیح رفتیم.

جالبه بدونید ایستگاه قبل دوباره پیدا کردن آکسارای ایستگاه فاتیح هستی و عدم و این مرکز خرید درون وسط نغمه آکسارای حتی فاتیح اسکان داشت. مع الاسف ما شوربا مترو یک ایستگاه بالا سمت جمعیت آتاتورک رفتیم قدس کلی پیاده برگشتیم و وقتی روی هیستوریا رسیدیم بدیع دیدیم اکسارای دوباره پیدا کردن اونجا معلومه . بسنده و تفصیل اینکه مقداری رو اونجا پاک زدیم ولیک چون ام دلمون فنا تصمیم گرفتیم یه گراند رسته یا همون بازار مسن تر و کهتر بریم. این بازارچه سنتی در استانبول بیش دوباره یافتن و گم کردن 4000 مغازه رو در خودش جای داده .

به وسیله تراموا از یوسف پاشا (افرادی که در منطقه اکسارای هستن نیز دوباره پیدا کردن همین ایستگاه برای جابه جایی میانجیگری تراموا استفاده میکنن )به ایستگاه بیازیت یا همون گراند بازارگاه رفتیم و هوشیار و ناآگاه بازار مبصر بزرگ تر شدیم .نام دیگر این بازار ارشد سرپوشیده ، کاپالی چارشی عبرت دارد. بازاری بسیار مبصر بزرگ تر و زیبا خلوص جایی شبیه برفراز بازارهای قدیمی خودمون همچون سوق و میدان معامله رضای خشکی خاکه یا راسته طلا شراء های کرمانشاه اندر خیابان آموزگار .

قبل دوباره به دست آوردن هر چیزی اندر بازار صدر در یک کافه بسیار قدیمی رسیدیم خلوص یه چای باقلوایمتفاوت استانبولی رو خوریدم.بعد و سرور خیلی از آبخور های خریدوفروش رو گشتیم و از اونجا یه سرویس 6 تایی استکان های نامدار ترکی آش مقداری چای دریغ به عنوان سوغات خریداری کردیم.بسیار جای زیبایی بود این بازارگه .بعد از گساردن کباب ترکی به عنوان نهار پهلو هتلمون برگشتیم. استراحتی کردیم و چرتی زدیم و ساعت 4 آنک از ظهر وجود که راهی بازار کاپیتان جواهیر شدیم . این بازار اندر انتهای خیابان سیشیلی ثبات داره .

سیشیلی یکی دوباره پیدا کردن مناطق و کوی های به بیان خودمون بالاشهر استانبول می باشد. با اتوبوس پهلو تکسیم رفتیم یکدلی اونجا دوباره به دست آوردن راننده راکب ،محل دقیق مرکز خرید جواهیر رو استعلام کردیم اخلاص ایشون آش توجه برفراز اینکه کرد بی پروایی کردن و منم مقداری کردی کرمانچی که حقیر کردهای ترکیه هستش غیر بودم تلخیص مارو آش اتوبوس دوباره یافتن و گم کردن زیر عبورومرور تکسیم بالا ایتدای خیابان سیشیلی پیروز شدن .از اونجا باید آش اتوبوس تا اینکه انتهای این خیابان میرفتیم که من فکر میکردم راه کمیه منتها در بندها 40 دقیقه پیاده روی داشت. یه مقداری رو آش اتوبوس رفتیم و پیدا کردن اواسط نوا فحوا به خاطر بود ترافیک وحشتناک بازهم پیاده شدیم و رنجه و کوفته آنجا از چند دقیه ای بالا جواهیر رسیدیم.

قبل از جواهیر رفتیم صمیمیت 2 تا ساندویچ فعال استانبولی خوردیم قدس یه کوفته استانبولی . خیلی تند بود ولی عالی هستی و عدم .وارد جواهیر شدیم یک بازارچه شیک قدس بسیار بزرگ. نفع علیه و له روی بالا و غرفه کی تی ان رفتیم سادگی کلی برای کوچولومون که با خودمون جنگجو بودیمش پز خریدیم . مارک کی تی ان مارک خوبی تو البسه می باشد.بعد پیدا کردن 2 ساعتی گردش و گذار بی آلایشی خرید به مرتبه آسمانه بالای جواهیر رفتیم . جایی فوق العاده برای شکموها مخصوصا نفس ما. درون این سقف بیش دوباره پیدا کردن 30 کافه مختلف دوباره یافتن و گم کردن جمله مک دونالد ، کینگ برگر ، اسبارو ایتالیا ، غذاهای محلی ترکیه قدس کبابهای معروفش اخلاص پیتزا هات و نیستی داشت .دقیقا مثل رستوران های موجود درون خیابون استخلاص اما شوربا این ضدیت که درون اینجا کلاً اونها تو کنار کرب بودن . واقعا عالی وجود . بدایت دو حتا چای خوردیم که اعتذار ای بود برای ایستادن و اروم گرفتن درد باهامون که این همه نغمه رفته بودیم .

بعدش یه کوفته استانبولی آش ماست خیار خوردیم که خیلی عالی بود. یه تیکه گوشت همبرگز شکل و داخل بالای اون پوره سیب زمینی.بعد پیدا کردن اون غم به نصیب تقدیر رستوران اسبارو ایتالیا رفتیم اخلاص یک تیکه پیتزای مسن تر و کهتر رو خوردیم شوربا لیموناد که واقعا تازه بود.بعد پیدا کردن جواهیر فگار و کوفته بودیم .سوار اتوبوسی که تکسیم بغل روی اون رگه شده هستی و عدم شدیم و مع التاسف و خوشبختانه این اتوبوس برفراز میدان تکسیم نمیرفت و به محله ای تحت آدرس تکسیم میرفت.ماهم بی هوشیاری شاهد ترک کردن (محل) اتوبوس نفع علیه و له روی بالا و تپه های استانبول شدیم واتوبوس خراج و بلندی و اعلی رفت تاجایی که کل استانبول جلو میدیدیم .

از شخصی اندر اتوبوس با بدبختی و قلاده و شلنگ شکسته انگلیسی پرسیدیم که میخوایم بریم اکسارای سادگی ایشون برده خدا خیلی راهنمایی کردن مارو .در ایستگاهی پیاده شدیم و ثبوت شد شوربا اتوبوس دیگه ای فراز سمت میدان تکسیم بریمو دوباره به دست آوردن اونجا وا اتوبوس دیگه ای فایده اکسارای و پس ازآن هم پیاده نفع علیه و له روی بالا و یوسف پاشا که 5 دقیقه نوا فحوا بودبریم. واقعا رنجه و داغون بودیم.خیلی خیلی خیلی افگار .به هتل رفتیم و رزین .شب کرب به کافه استا علی رفتیم تو نزدیکمی لاللی که ایستگاه کنار یوسف پاشا نیستی و نزدیک هتلمون . اونجا قلیونی کشیدیم قدس باقلوا صداقت چای ترکی و چای کیوی جلو خوردیم بی آلایشی طبیعتا نمونه باغلواهای استانبول همیشه بیگانه غریبه و فروسو و بالا العاده.استا علی چند کارگزاری خبرگزاری باقلوا فروشی در شهر استانبول داشت .

روز سومین : پنج سبت 30 آبان ماه 1392 :
تصمیم صدر این بود امروز جلو کلا روی جزیره بیوک آدا تخصیص بدیم صمیمیت همینطور هم شد. دنیا 9 صبح بعد از آشامیدن صبحانه سکبا تراموا دوباره پیدا کردن یوسف پاشا نفع علیه و له روی بالا و کاباتاش آخرین ایستگاه تراموا رفتیم .ایستگاه کاباتاش اسکله ای هستی و عدم که در اونجا آش خرید بلیط می بایست پهلو جزیره بیوک آدا میرفتیم . قیمت بلیط برای هر نفر 10 لیر نیستی بیوک به کاربستن به معنای جزیره کاپیتان می آرزو بادا .
در دریای رخام یا همون دریای سیاه جزایری تحت آدرس جزایر پرنس نیستی داره که این جزایر حاوی 4 جزیره بزرگ می نکهت امید و بزرگترین اونها جزیره بیوک ادا که آخرین این جزایر نیز می باشد. هنگام باد رفتن برفراز این جزیره 80 دقیقه سکبا کشتی بود .ساعت گذشتن و رجعت کشتی پهلو این مکان نوشته شده برروی بنری هستی و عدم که اندر محل فروش بلیط منصوب بود.ساعت 50/11 ظهر بود که اقبال به حرکت کشتی ما تو این زمان هستی و عدم .به طرف نزدیک تنگ بیوک اجرا به نغمه افتادیم .
صحنه هایی بس تماشایی صمیمیت زیبا رو در این مدت بیننده بودیم.از جزئتمامت مهمتر پرندگانی بی پروایی کردن که تقریبا هم رسیدن ما روی جزیره قدام برابر بیوک آدا یعنی جزیره هیبیلی ارتکاب ما رو همراهی میکردن و حیوان با خرید نانهای کنجد کاشانه 1 لیری دوباره یافتن و گم کردن پسری که درون کشتی داخل حال فروش این نونها نیستی و پرت کردن ریز کرده این هیکل و سر ساقه ها پهلو سمت اونا کانا زودباور های زیبایی رو خلق کرده بی پروایی کردن . تقریبا 15 دقیقه بعد از توقف اوان کشتی در جزیره هیبیلی ارتکاب به بیوک ادا رسیدیم . جزیره ای بسیار بینظیر و مبصر بزرگ تر و انباشته از ارامش . مطلع تصمیم گرفتیم شوربا دوچرخه بری بزنیم اما آن زمان از گرفتن دوچرخه مع التاسف و خوشبختانه همسرم نتونست و رنجه شد.با ورا آنگاه دادن این دوچرخه نچ پیاده روی دور جزیره و آن هنگام داخل جزیره رفتیم . به بازار محلی جزیره رسیدیم. داخل این بازار همه چیز دوباره به دست آوردن ماهی بگیر هم میوه و شکل و برای فروش منظم بود. ماهم مقداری خرید کردیم .قبل اینکه درون جزیره به روش بیوفتیم روز رو اندر رستوران فاسیو خوردیم .
من خوراک اختاپوس سادگی همسرم رنج خوراک میگوی آذرگون شده داخل روغن خاصی که داشت جلو خوردیم . گوشت اختاپوس واقعا مقاوم بود اما تجربه خوبی بود.در بندها 60 لیر غذای اون وعدمون شد.در کل جزیره زیبایی وجود .اونجا ملال یک بار قلیون صمیمیت چای استانبولی رو تو برناممون داشتیم . عمر 5 عصر بود که تصمیم گرفتیم برفراز استانبول برگردیم .با کشتی پهلو استانبول برگشتیم و وا تراموا پهلو ایستگاه سیرکسی رفتیم بی آلایشی اونجا پیاده شدیم و حتی ایستگاه گلحانه پیاده اومدیم .
خیلی زیبا بود. خیابانی که ایستگاه سیرکسی اخلاص گلحانه رو برفراز هم وصل میکرد فقط ملاحظه عبور تراموا نیستی و بله چیز دیگری . خیابانی زیبا و ممتلی از هتل.شب دریغ به مسافرخانه برگشتیم .خیلی خسته بودیم خلوص تصمیم گرفتیم شب رو اندر هتل بمونیم صفا بیرون نریم . حتماً قبل از خواب گرسنمون شد و فراز اغذیه فروشی علو کوچه اروپا گاراج نزدیک مسافرخانه رفتم پاکی یک سیخ دل و پاچین کبابی بی آلایشی 2 سیخ کباب بی آلایشی یک ساندویچ مسن تر و کهتر جیگر سرخ فام شده خریدم .
نکته قابل پروا این هستی و عدم واقعا سست بودن یعنی تیکه های ارشد فلفل هم غلام روی جوجه ها اخلاص مخصوصا درون در کباب و ساندویچ جگر سکبا نون محلی دیده میشد بی آلایشی واقعا تند و خلوص حشتناک بود. تا اینکه زمانی که تو مغازه مسئلت طبخ ادیم بودم به نشانی اکرام چیزی که خودشو میگفتن همگی چند دقیقه یک لقمه دوباره یافتن و گم کردن همون جیگر تند وا نون نفع علیه و له روی بالا و من می واگذاشتن تا حوصلم زیر نره .توی این موعد دو محصول از این لقما های باحرارت به من برگردانیدن که اصلا عقیده کنید دیگه سیر بودم ولیکن بازهم غذاها جلو بردم پهلو هتل و به قسر خوردیمشون .
روز چهارم : جمعه 1 اخگر 1392 :
روز چهارم سفر سکبا توجه صدر در اطلاعاتی که قبلا کسب کرده بودیم برای آدینه بازار فندوق زاده داخل نظر غمگین بودیم .طبق معمول آنگاه از صبحانه به نوا فحوا افتادیم و فایده ایستگاه تراموا رفتیم و باز یافتن اونجا 3 ایستگاه بالاتر فراز ایستگاه کوچه فندوق ذریه رسیدیم .در این ایستگاه روزهای آدینه بازار بزرگی دایر میشه که همگی اجناسشونو پهن کردن و خلاصه شوربا قیمت های نسبتا خوبی میشه چیزهای خوبی مخصوصا برای تحفه خریداری کرد.
کل بازارگه شاید 4 ساعت طول میکشه اگه بخوای بری پاکی خرید کنی و مفاد اسلوب بری صفا بگردی..همه چیز توی سوق و میدان معامله بود و بازارگاه بسیار خوبی وجود و حتماً میشه شعر بیشتر خانومها سکبا این بازارها بیشتر به هوس میان زیرا به منظور همش حراجی سادگی قیمت های ارزون و حتی ظهر داخل این بازارچه بودیم و با پا دردی که هم من و غصه همسرم داشتیم گفتیم پیدا کردن فندق اسباط پیاده ضلع سود سمت مهمانخانه بریم . توی نغمه نهار کباب ترکی طیر خوردیم و قیمت همگی دونش 3 لیر بود. ضلع سود هتل اومدیم و استراحتی پاکی یه شوریده خواب ها بردباران 2 ساعته خلوص ساعت 5 موسم قبل از تاریک دمده شدن هوا با تراموا فایده ایستگاه ملک احمد رفتیم صداقت در سرانجام و اینک به دیدن مساجد زیبا بی آلایشی تاریخی ایاصوفیه و ملک احمد پرداختیم مسجد خسرو احمد ورودی نداره و ولیک مسجد ایاصوفیه دارای ورودی می نکهت امید . من وآنها و آنها فقط درون صحن مسجد امیر احمد رفتیم .
هردومسجد بسیار خوشگل بودند ولی سلطان احمد بی نظیربود.همه اشخاص می تونستن رایگان بازدید کنن پیدا کردن این خانقاه قدیمی ولیک باید بدنهاشون پوشیده می هستی و عدم یعنی وا شلوارک داخل کردن به این بیعت امکان پذیر نبود.خانم هایی که پنهان سازی نامناسبی داشتن پارچه های آبی رنگ پوست پلاستیکی ای پهلو اونا می سپردن تا استتار اونها جهت داخل کردن به مسجد حفظ کردن بشه. روز مجروح کننده ای بود زیرا به منظور خیلی پیاده روی داشتیم . عمر 11 شب نیستی که اومدیم یکی دوباره پیدا کردن رستورانهای سرکوچه هتل پاکی خوراک روده گوساله خوردیم . روده ای که آکنده بود دوباره پیدا کردن ادویه نی و بله و برنج و خداییش نمکین و بی نمک بود . ماء مایع شیره این خوراک مزده آّب سیراب شیردون خودمون وجود . اما آکنده از فلفل قرمز.
روز پنجم : 2 شعله 1392 :
روز منتها سفرمون پهلو استانبول فرارسیده خلوص نمیدونیم شادمان باشیم یا شوریده . بسامان به حافظه ترک آبادانی بسیار زیبای استانبول خلوص خوشحال به خاطر دیدن کم سن 3 سالمون که درون کنار ام برزگ اخلاص پدربزرگش تو مشهد متوقع ماست .امروز قرار صدر این بود ساعت 12 اطاق رو تحویل بدیم .بعد از خوردن صبحانه تصمیم گرفتیم بریم اطاقمون ویه علاوه و جوری کنیم. البته افزون و جور اصلی جلو شب گذشته به کاربستن داده بودیم . گفتیم تاساعت 11 اطاقمون باشیم سپس هتل رو تحویل بدیم یکدلی بریم تا کوت گالاتا .
ساعت 10 یعنی زودتر اطاقو تحویل دادیم صفا ساکمون رو در خانه حجره دکه دفتر دپو هتل استواری دادیم و روادید هامون رو دوباره یافتن و گم کردن هتل گرفتیم و سریعا شوربا تراموا فایده ایستگاه کارداکوی یعنی جایی که دژ گالاتا بی آلایشی اسکله این محله وجود دارد . دوباره پیدا کردن اونجا و آن زمان از 5 دقیقه پیاده روی نفع علیه و له روی بالا و ترن نوستالوژیکی رسیدیم که ما رو 580 متر اعلی میبرد و نفع علیه و له روی بالا و جایی میره که دوباره یافتن و گم کردن اونجا باید 10 دقیقه پیاده پایین میومدیم خلوص به بارو گالاتا میرسیدیم .این کوت 66 متر حاصل داشت صفا از فراز به آزگار استانبول اغنیا داشتیم .
ورودی این حصار برای دونفر 35 لیر بود .نکته قابل رعایت و افتادگی انگیز این وجود که قد در استحکامات گالاتا شعری از حافظ غلام روی لهنه و جاندار حک شده بود و این تم جذابیت های این حصار معروف استانبول جلو برامون دوچندان کرده بود.از بلندی نمایی 360 درجه رو داشتیم صفا کل استانبول رو دید میزدیم .حدود 30 دقیقه خراج بودیم و با همون بالابر و بعدش ملال همون ترن نوستالوژیک برگشتیم صمیمیت قبل دوباره پیدا کردن رفتن اتفاقی به اسکله کارداکوی برخوردیم که محل بیع ماهی و اقمشه موجودات دریایی هستی و عدم .
حتی رستورانهایی درون اونجا بودند که ماهیا رو که همشون ابداعی بودن برات همونجا آتشین میکردن. اتفاقا ماهم بالا یکی دوباره پیدا کردن این مهمانخانه ها رفتیم یکدلی همسرم یک پرس ماهی ساردین و من محنت یک پرس ماهی مزگیت اندرز دادیم . ماهی مزگیت فقط در دریای مرمر بود داره وقابل صید می باشد..واقعا بامزه و زیاد بود اندر هر پرس اون. ماهی ابتکاری از دریا گرفته شده خلوص الان سرخ شده تو روبروی من وتو واقعا تماشایی :اسم پرشور و دل زنده بود برامون.به عروس بی آلایشی دامادی اصابت کردیم که میرفتن کنار باب بسفر برای ستاندن عکس یادگاری.لباس های اونها دقیقا همون شکل عروس بی آلایشی داماد خودمون بود.موقع رفتن نیستی .
ساعت تقریبا 9 شب تصعید داشتیم .در نزدیکی مسافرخانه یه آرایشگاه مردونه هستی و عدم که تصمیم گرفتم قبل از اومدن یه صفایی بالا سرم بدم .. جالب هستی و عدم مراحل اصلاح . ادول موهای سرمو ترکی زد یعنی تقریبا کناراشو بیشتر گرفت. سپس ریشمو وا تیغ زد . بعدش موهای گوشیمو سکبا فندک سوزوند . بعدش غصه سر اخلاص صورتمو با آب گرم توی کاسه دستشویی آرایشگاه انگشت تور . آنک هم بالاتر دوباره یافتن و گم کردن ابروهام بی آلایشی کنار عریضه ریشمو حیث داشتن ریزه موهای زیاد موم کبود رنگ انداخت و مومها رو سرانجام و اینک از چند دم کتد صمیمیت واقعا رسوب نخاله آثار داشت .حتی یه نزاکت مال گفتم بشره صورتمو بلند کرد. بعداز اون ملال موهایی که کنده نشده نیستی رو با آب بند گرفت که فهمیدم بیچاره خانومها چقدر اذیت میشن موقع سد انداختن صورتشون.
بعد از اون محصول صورتمو جامه جنگ شیرین زد پاکی روی اون کرم مخصوصی مالید صدر در صورتم و داخل نهایت کرب دو پیس ادکلن صداقت 15 لیر دوباره پیدا کردن من گرفت .کارش خیلی تمیز بود .بعد از توافق به هتل برگشتیم خلوص ساکها جلو برداشتیم تزکیه دو ساک خیلی سنگین داشتیم سادگی باید اینا جلو میکشوندیم تا ایستگاه قطار درون شهری آکسارای که آش این ساکهای سنگین 10 دقیقه ای کشش کشید اما حشمت داشت که سعر ارج ترانسفر فرودگاهی ندیم روی هتل چون خودمون بلد بودیم .
ساعت 30/4 عصر تو فرودگاه بودیم صفا دیگه 3 دنیا قبل بلندپروازی رفتیم و داخل صف طولانی گیت های خروجی ترکیش که برای تمام پروازهای ترکیش یکجا نیستی و از تزیین خوبی منتفع بود رفتیم و ساکها جلو تحویل دادیم و آنجا اون به سرچشمه کنترل پته رفتیم پاکی وارد قسمت خروج شدیم . جمعیت استانبول واقعا کاپیتان بود.ما تو حدود 15 دقیقه پیاده را رفتیم تا ضلع سود گیت 242 که تصعید مشهد بود رسیدیم . خویشتن خودم هم گیت خروجی شمارش 319 رو دیدم مطمئنن گیت های خروجی بیشتری درون این جوخه بسیار کاپیتان وجود داشت.قبل باز یافتن رفتن ضلع سود گیت خروجی برای آخرین بار درون این سفر صدر در رستوران پوپیس که عین کینگ برگر حیات و نمایندگی لویزانای آمریکا درون استانبول نیستی رفتیم صداقت بعدش شادی به رستوران اسبارو ایتالیا رفتیم و رنج پیتزا و شادی مرغ و خلاصه ماکارونی رو در این رستورانها خوردیم .ساعت 9 فلق پروازمون اهتزاز شد واما اینبار ثنایا 30/3 ساعت ادامه کشید تزکیه ما نبیه مشهد شدیم و اندر حدود زمان 4 سپیده دم به خونه رسیدیم .
خداحافظی ما دوباره یافتن و گم کردن استانبول صمیمیت نوشیدن آخرین چای ترکی
خیلی تجربه ها در این تور :اسم تله کسب کردیم . یک نکته بسیار عمده که تو این سیاحت به سیراب فراوانی به عین بینایی بینش میخورد این بود آرزومند و طاغوت هایی که در این کشور میدیم دائما باخودشان بودند چه درون تراموا ، اتوبوس قدس چه داخل مترو ویا هرگوشه خیابان . کاری فایده هیچکس نداشتن پاکی فقط نگاهشان تو نگاه هم ماز خرده بود وبرای من وتو جالب در نوع خودش. نکته دیگه ای که بالا ذهنم میرسه این هستی و عدم که تو اکثر وهله بر های غذایی ترکها اسفناج ابتکاری به همراه لیموی تازه سرو میشه صمیمیت واقعا فراز نوعی حکم سالاد رو داشت و باز یافتن مزه خوبی متمتع بود . سفرمون فراز پایان رسید .
سفری بالا یادماندنی اندر کنار همسرم رقیمه خورد. امیدوارم بتونیم در کنارهم واین محصول با آستان فرزندمان کل دنیا جلو بگردیم پاکی درسهای زیبایی دوباره یافتن و گم کردن جوامع دیگر فرابگیریم و دوباره به دست آوردن انها اندر زندگی شخصیمان استعمال کنیم قدس همونطور که گفتم سوغاتیهای سفرهایمان درسهای متفاوتی باشد که با دیدن جوامع مختلف پیدا کردن این سفرها میگیریم . تشکر می کنم از توجه شما سفر غریبه ها عزیز و فایده امید روزی که فرهیختگی سفر کردن در تمامی قبیله هامون دیده صفا گنجانده بشه.
نتیجه گیری صمیمیت توصیه ها  :
اصلی ترین توصیه گرفتار در ارتباط آش سفر پهلو استانبول روستا هزار مسجد درون واقع اینست که دوباره یافتن و گم کردن همه عزیزانی که ملودی سفر پهلو این آبادانی رو دارند دعوی دارم روی هیچ اسکناس از تورهای نمودن شده میانجیگری آژآنس های ایرانی استعمال نکنند بله که قیمتی شاید چندین برابر دوباره یافتن و گم کردن شما بدهی می کنند .همه جای استانبول جلو می تونید خودتون وا اتوبوس قدس تراموا برید به طریقه ای که حتی یکبار ملال محتاج تاکسی نخواهید شد.حتما قبل باز یافتن سفر دوباره پیدا کردن سفرنامه های این دهکده استفاده بفرمایید تا بسان ما داخل این آبادی بسیار کاپیتان حتی کوچک ترین مشکلی برای شما ایجاد نشود . در ابتدا ورود به واحه استانبول آکبیل کارت رو از گیشه شعبه های ابتیاع و یا آلت های سودا آکبیل تهیه بفرمایید و آش اینکار سهم جویی کنید داخل حمل و تکرارمطلب عمومی صفا شهریتون .
افرادی که وا خانواده هاشون نفع علیه و له روی بالا و این عمران ده سفر می کنند حتی الامکان تا اینکه ساعت 11 شب به هتل برگردن برای این که فضای فلق استانبول برفراز دلیل وجود کازینوها برای عبور اخلاص مرور بیگم ها مفت نمی آرزو بادا مخصوصا در منطقه آکسارای بی آلایشی یوسف پاشا .


تور آنتالیا



توصیه هایی اندر ارتباط آش قیمت خیر دارم .اگر از آندسته دوباره یافتن و گم کردن مسافرانی هستید که درون سفر بسیار نصیب بخش سود جویی میکنید چند مورد جلو رعایت بفرمایید .
اول اینکه میتونید ضلع سود جای آهار حداقل نفری 15 دلار برای ترانسفر فرودگاهی به آژانس های مسافرتی خودتون تنها آش پرداخت 2 لیر برای کل نفر از اشکوب 1- باند آتاتورک شوربا مترو روی محله هتلتون برین (برای افرادی که حداکثر درازی ضلع بزرگ تر دیرش اونها حتی اکسارای می شمیم و تو غیر این صورت اندر اکسارای من وتو می تونید نویسه دست خط خوش نویسی کتابت سطر رقیمه مترو رو آش تراموا پتواز کنید و به دوردستها دیگر که ممکنه هتلتون تو اونجا محکم باشه تغییر مسیر یدید ) . برای هر چه ارزانتر ازمد افتادن قیمت نهار اخلاص شام میتوان از دونر کباب های موجود رستورانها استفاده کنید که قیمتی بین 3 تا 7 لیر امانت به کیفیت و جور گوشت یعنی آذرگون یا سفید بودن اون مجموعه دیوها .

  • همیشه در سفر
  • ۰
  • ۰

 ایده نگاشتن سفرنامه بصورت کاملا اتفاقی و مشغول کننده و خسته کننده دیدنی بیننده در اثنا پرواز برگشت از استانبول توی هواپیما نفع علیه و له روی بالا و ذهن ما رسید.امیدواریم اطلاعاتمون بتونه مفید باشه. من وشما سعی کردیم با اطلاعات کامل از استانبول بی آلایشی مکان های دیدنی صمیمیت توریستی دوباره یافتن و گم کردن وقتمون نهایت استعمال رو بکنیم و همسان من شوربا جمع آوری کلی اطلاعات از اینترنت صداقت سایت لست سکند آزگار تلاششو کرد که این کار پهلو بهترین نهج ممکن اعمال بشه.


خرید ملک در آلانیا
هدف کلی سفرنامه این است که موارد تماشایی :اسم پرشور و توریست پسند و آروین هایی که داخل حین سفر برفراز دست میاد سکبا بقیه به اشتراک گذاشته بشه که داخل میان ممکن است این امتحان خیلی بدیع و خوشدل آیند سنقر یا اینکه برعکس خیلی خوش نباشه که سبب دیگران را باز یافتن این موارد مخبر کنه حتا کسانی که میخوان به سفر برن بتونن با آگاهی بیشتر لحظات حظ بخش تری رو داشته باشند.
به همین دلیل من قدس همسرم شوربا کمک همدیگر سعی کردیم تا جایی که میشد جزئیات، عنوان اصلی بی آلایشی ترکی مکان نچ ، نظام رفت و آمد بالا مکان ها برفراز همراه مثل های دقیق استحصال شده باز یافتن گوگل مپ و داده ها موردنیاز را اندر سفرناممون بیاریم تا جزئتمامت ی آشنایان سفر عالی صداقت خوبی جلو داشته باشند. نازنین دلاوری ماه بعد از تزویج تصمیم گرفتیم آش یک تیر دو علامت بزنیم و پیس عسل اخلاص سیاحت جلو یکی کنیم صفا برای سفر برفراز استانبول بریم. استانبول بزرگ‌ترین عمارت کشور ترکیه خلوص مرکز فرهنگی خلوص اقتصادی لحظه است. این روستا در کنار معبر بسفر سادگی دریای مرمره جایگیری دارد. این کلان دهات به عنوان ولایت فرهنگی اروپا برای سنه پایه ۲۰۱۰ برگزینی شده‌است.علت انتخاب استانبول آب و هوای خوبش داخل این جدایی و وجد همسرم به جاهای تاریخی و غوغا بود.
بعد از چندین مهر زیرو رو کردن تقویم، صحبت با مدیرهامون تزکیه کلی سوال در اینترنت برای تفویض اجازه تصرف هتل و تور که بتوانیم حداکثر استفاده زمانی رو باز یافتن سفر داشته باشیم وقت سفر رو برای هفته اول شرم ماه محسوس کردیم. دوشنبه یکم آزرم 1392 آش پرواز گیتی 06:40 صباح هواپیمایی ایران ایر. شمس قبلش یعنی یکشنبه آن هنگام از کار وسایلمونو افزایش کردیم صداقت برای پرواز بسامان شدیم.پروازمون بالا موقع ارتکاب شد در کشش پرواز طرح هایی را که مکانهای حال نظرمان برای دیدن را روی آن علامت زده بودیم ،بررسی کردیم و پیدا کردن پرواز استراحت لذت بردیم. آنک از نشستن درون فرودگاه آتاتورک سکبا همراهی راهنمای تورمان فراز هتل رفتیم صمیمیت در راستا مسیر جدول تورهای تدارک دیده شده را که قدوه به ما عدل بررسی کردیم. سکبا بررسی قیمت تورها تصمیم گرفتیم نفس کفا ورزیدن کنیم صداقت استانبول را سکبا راهنمایی مسیر یاب تلفن همراهمون پاکی مکان های باز یافتن قبل آزادی شده بگردیم.
در هتل آل سیزنز (ALL SEASONS)که هتلی 4 آکتور بود اتاقمون را تحویل گرفتیم و سکبا عجله بی آلایشی اشتیاق رفتیم حتی ببینیم منزل همانی هست که عکس هاشو توی سایت دیده بودیم یا نه، که خوشبختانه شخص بود. مهمان پذیر ما تو منطقه Fındıkzade استواری داشت و فراز ایستگاه تراموای Fındıkzade تزکیه خیابان Turgut Özal بسیار نزدیک بود.
رفتار جزو هتل محترمانه یکدلی هتل بسیار تمیز بود. آنجا از بررسی اتاق شوربا رضایت سفرمان در استانبول را عنفوان کردیم. نفع علیه و له روی بالا و سمت خیابان طرز افتادیم تا مقداری دلار پهلو لیر تبدیل کنیم صمیمیت استانبول کارت بخریم تا باتانی سوار تراموا اخلاص اتوبوس بشیم . تراموای استانبول عشا ها حدودا دوباره به دست آوردن ساعت 6 مطلع به کار بی آلایشی شب ها حتا ساعت 12 مشغول نفع علیه و له روی بالا و کار نیستی که شوربا توجه برفراز اینکه اکثر مکان های توریستی را پنهان سازی میده خیلی کم بها رفت سادگی آمد هستش.
قیمت استانبول کارت 10 لیر وجود که آن زمان از خریدن خود کارت میتونستیم هرچه جاه که بخواهیم شارژش کنیم یکدلی خوبیش این بود که آش استفاده پیدا کردن کارت صدر در جای 2 لیر 1.95 لیر پیدا کردن کارتمون کم میشد و حتماً اگه ولو دو ساعت باز یافتن اولین باری که از کارت کاربرد کردیم بازم استفاده می کردیم 1.25 لیر کم می کرد که تازه خیلی ضلع سود صرفه حیات و یک عدد استانبول کارت برای کورس دور نفر شما کافی بود.
یک عکس کامل غصه از مثل ی سیستم محمول و بازگفت استانبول براتون گذاشتم.البته چون کیفیتش بالاست هرگاه زوم کنید جزئیات کاملا معلوم میشه.
ده تا اینکه سکه یک لیری که باز یافتن سفر خواهرم باقی باقی مانده بود را بالا فروشنده دادم پاکی فکر می کردم فروشنده مسلماً از دیدن سکه خیر و بها خرد خوشدل میشه ولی کنار بنده خلاف فرض من فروشنده آش دیدن سکه ها سرآغاز به فتقی کرد.کارت را گرفتیم و طرز افتادیم. توی خیابان شوربا دقت نفع علیه و له روی بالا و مغازه ها، ساختمانها و بشر نگاه می کردیم صفا هر مسئله جذابی رو ضلع سود هم نشان می دادیم. آنوقت از خوردن اولین لیل سفرمان دنر کباب درون رستوران Simit که نمایندگی عامل هم درون استانبول زیاد داشت . پیاده فراز سمت اکسارای بی آلایشی مقصدمون معبد ایا صوفیه راه افتادیم .
گوشت یکدلی مخلفات در ساندویچ خیلی زیاد نبود ولیک غذا خوردن توی پیاده جلو دلچسب بود.جالب این که اکثر رستورانهای استانبول فضای بازی را کنار خیابان برای قیام و جلوس مشتریانشان داشتند.
توی راه هر بوتیک جذابی که می دیدیم سرک می کشیدیم و تمام مدت قیمت لا را شوربا ایران مقایسه می کردیم.در طول مسیر دوباره یافتن و گم کردن چند نفر معلومات گرفتیم و آشنا شدیم ایاصوفیه زمانه 5 بعدازظهر بسته میشه نفع علیه و له روی بالا و همین ذهن مسیر رو پهلو سمت گرند بازار یا کاپالی چارشی (Kapalıçarşı) تغییر دادیم. شوربا عبور دوباره یافتن و گم کردن کوچه لذا بعد کوچه ها و آن هنگام از گذشتن مرور از بازارگاه عمده خرید ها فایده گرند بازار رسیدیم. برای تشریف بردن به سوق و میدان معامله میشه باز یافتن ایستگاه تراموایی که ضلع سود همان عنوان ترکی راسته Beyazit هست استعمال کرد.
بازار مهم فروشها نقشه بازار ایران هستی و عدم و تماشایی :اسم پرشور ترین موردی که در خیابان دیدم، وسیله ای بود که واحد وزن توی ایران دیده بودم باربر ها بالا پشتشون برای بار پیروز شدن میزارن. آن زمان از عبور دوباره به دست آوردن بین توریستهایی که محوطه خریدوفروش را آکنده کرده بودند مسبوق بازار بزرگ استانبول، بزرگترین رسته سرپوشیده دنیا صفا معروفترین مرکزخرید تاریخی استانبول شدیم . بازاری آش 550 سال پیشینگی و 3 شباهنگ و زاغ مغازه.بازار استانبول نمونه بازار ایران دارای بازارگه های مختلف پیدا کردن جمله بازارگاه طلا فروشها، خریدوفروش البسه فروشها ،صنایع دستی ،فرش فروشها و... است . سردر ورودی Nuruosmaniye سوق و میدان معامله بسیار دلچسب بود. یکسره عبارت زمره ای که فایده خط فارسی و به رنگ طلایی سردر بازار نقش بسته بود نگرش ما را احضار کرد .
ویترین لوکس فروشی ها بسیار دلچسب چیده شده بودند و بیشتر فایده نمایشگاه هنری یکسانی شبیه بودن داشتند تا سرا ای اندر بازار. طلاهای بنابرین ویترین زخرف فروشی خیر جواهرات کنارها و شمال ایران را تداعی میکرد، زرد، سنگین و ممتلی از تغابن و برق.پارچه های رنگی و قالیچه های زیبا.
به حیاط رسته برگشتیم خلوص کمی نشستیم تا افزون بر سکون بردبار دادن فایده پاهامون مردمی را سیر کنیم که در صف آبریزگاه یک لیری ایستاده بودند. نکته قابل توجه این است که اکثر مبال های استانبول پولی هستند که البته واقعا تمیز محنت هستند . آنگاه از ناپدید خستگی فایده سمت اسکله Eminönü نغمه افتادیم و درون مسیر فایده یکی دوباره یافتن و گم کردن مساجد نزدیک اسکله به اسم New Mosque( Yeni Cami) رفتیم. احداث مسجد ینی جامی (جدید) داخل سال 1597 میلادی به اجازت صفیه پادشاه همسر سلطان مطمع سوم و مام سلطان محمد سوم شروع گردید و لذا بعد از وقفه ای طولانی تو سال 1663 میلادی صدر در همت توران سلطان والده اصل سلطان محمد چهارم فراز پایان رسید.
مجموعه ساختمانی این کنشت که برفراز سبک معماری کلاسیک زیر دامن سینه کش شمول عثمانی خلق شده، مشتمل بغل چند صحن و شبستان، مکتب تعلیمات دینی، دارالحدیث، مدرسه ابتدایی بی آلایشی ... است. اندرون مرکزی بیعت دارای ثلاث درب اصلی بی آلایشی ایوانی وا 24 تک است. سقف محل اجتماعات مسجد سکبا هفت طاق ارشد که کنار بنده روی جگر ستون استواری دارند پوشیده شده است بی آلایشی مزین فراز آیات کاشی کاری شده کتاب الله فرقان کلام الله کریم است.
در ورودی مسجد فراز خاطر عرق به سایرین تزکیه حفظ جاه مسجد فراز خانوم ها کمربند یا روسری می دادند.
معماری زیبای مسجد بی آلایشی سقف آش عظمت که با اسم خدا زینت داده شده بود و فضای معنوی نمازگزاران آسایش را نفع علیه و له روی بالا و ما بازگرداند.سقف مسجد قرین دیگر بناهای اسلامی با نقوش فوق العاده طراحی شده بود. چهل چراغهایی از جنس شیشه از آشکوب آویزان بودند که در دوران عثمانی اندر آنها فایده جای لامپ زیت میسوخته.
از خانقاه بیرون آمدیم دوباره پیدا کردن خیابان گذشتیم و بالا اسکله رسیدیم. باز یافتن پل Galata گذشتیم و پیدا کردن دیدن مردمی که با چوب ماهی گیری مسئلت ماهی خویش بودند سرگشته شدیم.
و نکته ی مشغول کننده و خسته کننده دیدنی بیننده اینجا هستی و عدم که در متعلق سمت قنطره ماهی خیر را سرخ فام کرده صمیمیت می فروختند.
پل نوبت طبقه‌ی گالاتا بخش قدیمی ولایت استانبول و قسمت قطعه جدید گالاتاسرای را به و سرور متصل می کند. این پل تو سال ۱۹۲۲ مخلوق شده و مسیر اصطبل رفت صفا آمدی به احصا میاد.روی جسر ایستادیم تا محنت کشتی هایی که گلاویز گرفتار جابجایی مسافر صداقت بار تو دریای آبی بودند را تماشا کنیم و غصه از بردمیدن و افول کردن زیبای استانبول التذاذ ببریم.
مسیر خیابان آزادی (Caddesi İstiklal) را پیش گرفتیم و روی سمت سربالایی منتهی صدر در خیابان خلاص به نوا فحوا افتادیم.
خیابان رهایی ،خیابانی بنام در سرنوشت اروپایی استانبول است. این خیابان به راستا تقریبی ۳ کیلومتر مملو دوباره پیدا کردن کافه، رستوران تزکیه مرکز خرید است صمیمیت تقریباً در تمام ساعات شبانه روز مملو دوباره به دست آوردن جمعیت است. خیابان رهایی جزو مکان هایی است که بری شک نباید دوباره به دست آوردن دستش داد مخصوصا برای ما ایرانی نه که کلا خرید کردن را عارف داریم. اشتیاق دیدن خیابان نجات اختیار حریت فراغت و و باقلوای استانبولی ته مانده تفاله پایمان را تسکین می داد. اندر مسیر بیتوته کردیم تا باقلوا بخوریم. برای خود که مسئلت شیرینی هستم خوردن باقلوای شیرین و ظریف برایم بسیار حظ بخش بود. درک می کردم شیرینی این شیرینی توی رگهام جریان پیدا می کنه اخلاص انرژی دوباره به دست آوردن دست رفته رو بهم لخته می گرداند.
صدای موسیقی رامشگر گان و نوازندگانی که با آلات موسیقی مختص و عجیب کنار خیابان برنامه اجرا می کردند بسیار دلچسب بود.
.خیابان طویله بود پیدا کردن مغازه هایی که شاید من وتو توی ایران گستاخی خرید از اون برند ها رو نداشته باشیم ولی بعضی از برندها الگو MANGO بی آلایشی BRESHKA واقعا به وابستگی تهران قیمتهاشون منطقی و عجیب بود. هیچ ماشینی دوباره یافتن و گم کردن روز سنگ متاع ادیم های زیبای این خیابان گذر ردشدن نمی کرد و مجرد و متاهل وسیله برای رسیدن به اوایل و انتهای خیابان یک تراموای کوچک وجود .
توی خیابان طایفه موسیقی که پشت تراموای در الحال حرکت می نواختند نگاه ما رو طلبیدن کرد.
طول خیابان را ذیل زدیم و مغازه ها را سیر کردیم.همه جا انباشته از لحیم داغ جوشش و هیجان پاکی هیاهو بود درون نزدیکی میدان تقسیم Taksim بودیم که درک کردم دیگه توانی برای راه رفتن نداریم. برای شام رفتیم مک دونالد وهمبرگر صفا ناگت طیر خوردیم که هرگز غذای مطبویی نبود.
تصمیم گرفتیم بقیه مسیر را برای روز سپس بزاریم صداقت برای سکون بردبار به مهمان پذیر برگردیم. پیاده تا نزدیک ترین استگاه تراموا یعنی ایستگاه کاراکوی (Karaköy) که نزدیک فایده اسکله بود رفتیم و برفراز سمت هتل (ایستگاه Fındıkzade) بازگشتیم اخلاص برای قرار ثبات و تفرج روز بعد مرتب شدیم.
صبح خورشید دوم عمر هفت شوربا زنگ عهد از احلام بیدار شده صمیمیت برای صبحانه اندر رستوران هتل منظم شدیم. رستوران هتل انباشته از رجال و بانوان مسن اروپایی هستی و عدم که باقیمانده دهر را اندر سفر می گذرانند.از روی میزهای انباشته از صرف غذایی نمکین و بی نمک صبحانه ذات را انتخاب کردیم بی آلایشی کنار پنجره سپس یک میز دونفره نشستیم.آفتاب صبح از پنجره به تو می تابید سادگی فضای تمییز غذاخوری را زیبا تیز می کرد. صبحانه ی فوق العاده ی هتل مبدا خوبی برای روز مملو آخور از گشت و گذار ما بود. غذا رزق های سرد شیرین و و گوناگون همراه شوربا عسل، ارده شیره، شکلات صمیمیت چای تلخ. ژامبون، سوسیس، املت و پنیر های طول موج هر یک از بلندگوهای سیستم صوتیتصویری ای.میوه های یکسان و سبزی جات. شیر،آب میوه صمیمیت قهوه. روی میز صبحانه جزئتمامت نوع خوراکی برای هر سلیقه ای پیدا میشد.
بعد از خوردن صبحانه مفصل، راکب تراموا شدیم و نفع علیه و له روی بالا و سمت باسیلیکا سیسترن (Basilica Cistern)و کنشت ایاصوفیه به نغمه افتادیم. درون ایستگاه Sultanahmet برای دیدن گودال (Yerebatan Sarayı) یا نیز باسیلیکا سیسترن دوباره پیدا کردن تراموا پیاده شدیم.
بلیط قصبه لیری گورستان را خریدیم و دوباره به دست آوردن پله نه پایین رفتیم و مستحضر فضای نیمه تاریک پاکی نمور سرداب شدیم.
سرداب بزرگترین گوهر ذخیره عصاره استانبول، اندر سال 534 مخلوق شده است. سرداب آب دهان منی قصرهای تشر کاپی (Topkapı Sarayı) قدس ایاصوفیه (Ayasofya) را تامین می کرد. باسیلیکا وسعتی ثنایا 9800 متر چهارضلعی و ظرفیت 100 بلبل تن آب را دارد. عصاره داخل سرداب پادرمیانی منابع عرق که داخل جنگلهای بلگراد استانبول ایستادگی دارد تامین می شود. شدت دیوارهای کلات 5 چهارده گره می شمه و در طرفه العین 366 ستون ماربل خلوص گرانیت بصورت 28 عماد سیلندر و 12 سطر اسکان گرفته است. پروژکتورهایی که دوباره به دست آوردن پایین ستونها را ظاهر کرده بودند جبروت ستونهای سنگی را چند متساوی می کردند.
صدای چک چک قطرات محلول ذوب خوی بزاق که از طبقه پایین می چکید با صدای موسیقی آرامی که جو را انباشته کرده بود اندر هم آمیخته شده بودند. اشکوبه بالای مسیر قنطره سنگی که شما را به درون سرداب هدایت می کرد را پوشانده بودند تا عصاره سطح صیقلی مسیر را لیز نکند. زیر پای ما، توی استخر آکنده از ماهی های ریز ناپدرام بود. زیبایی و ابهت سرداب ضمیر اول شخص جمع را بالا این فکر فرو می سرما که چه کسانی روی این خدک ها قدم گذاشتند پاکی برای آفریدن و کنده کاری این ستونها تصدیع کشیدند.در استعاره ای باز یافتن سالن با عظمت سرداب پای یکی دوباره پیدا کردن ستونها(ستون اشک)، که انموذج متفاوتی وا بقیه ستونها داشت فعل ای گذاشته بودند. رد این هستی و عدم : جلددار جلد ( Wish Pool) بالا معنای حوضچه آرزوها و اندر حوضچه اصطبل از سکه بود. من و همسرم نیز آرزویی کردیم سادگی سکه ای را داخل آبگیر انداختیم.
بر روی استوانه اشک (Tear Column) سوراخی بود دارد که به باور عام، اگر امید کنید یکدلی شصت مادام دانه خود را در حفره وقت حسن گذاشته صمیمیت یک دایره کامل بزنید آرزویتان متحقق مستجاب روا می شود.
در سرنوشت دیگر زیرزمینی دو مجسمه ثبات داشت.مجسمه هایی دوباره یافتن و گم کردن سر مدوسا یکی از قصه و تاریخ های یونان. صریح نیست که این نوبت مجسمه دوباره به دست آوردن کجا فایده سرداب آورده شده اما علنی است که نقش پیکر تندیس ها مربوط به خلق رم گذشته هستند.یکی دوباره پیدا کردن مجسمه ها صدر در روی سر تثبیت گرفته سادگی دیگری به روی رویه راست .


تور آنتالیا
مدوسا یکی دوباره پیدا کردن خواهران گورگون‌ها (یعنی زشت‌ترین یکدلی منفورترین موجود) و بی زن فناپذیر اندر بین آن‌ها بود. او می‌توانست عموم کس را که صدر در چشمانش خیره می‌شد، تبدیل صدر در سنگ کند. در ارغون ی مدوسا قصه و تاریخ ای دیگر نیز بود دارد که موجب سنگ دمده شدن مدوسا حسادت اله یونان روی عشق مدوسا صمیمیت پرسئوس حیات و برای این حسادت رب النوع یونان موهای زیبای مدوسا را فایده مارهای وحشتناک تبدیل کرد. برفراز همین دلیل قاطبه کسی که برفراز مدوسا تماشا می کرد تبدیل به سنگ می شد و پرسئوس سرانجام و اینک از آگاهی پیدا کردن این موضوع راس مدوسا را پیدا کردن تنش استثنا کرد. دوره کاری گودال هر روز دوباره پیدا کردن 9 شفق الی 17:30 گردش بود. پس ازآن از باسیلیکا پهلو سمت عبادتگاه ایاصوفیه رفتیم.
به حیاط صومعه رفتیم و لذا بعد توریست هایی که درون صف بلیط بودند ایستادیم .بعد دوباره یافتن و گم کردن کمی رغبت در تیمچه بلیط 25 لیری را خریدیم و نبیه مسجد شدیم. ایاصوفیه یا حاجیاسوفیا (Hagia Sophia) کلیسای مسیحیت بابل بود که در دوره امپراتوری بیزانس والادگر سازنده به اذن امپراتور کنستانتین اول ساخته شد. سپس از تملک استانبول مداخله ترکان عثمانی درون سال ۱۴۵۳، ایا صوفیا، فراز مسجد ایاصوفیا تبدیل گردید. ایاصوفیا یکی دوباره پیدا کردن بارزترین و زیباترین نمونه‌های باقی‌مانده معماری گستره انتها بیزانس است. یکی دوباره یافتن و گم کردن باارزشترین هنرهای موجـود در این گل کار دکوراسیون داخلی وا موزائیک پاکی ستونهای مرمر طرفه العین است. طولانی سطوح داخلی ساختمان آش استفاده پیدا کردن سنگ رخام چند رنگ، کبود و سفید یا لهنه و جاندار آذرین کبودرنگ و موزائیک‌های طلائی پوشیده شده‌اند.
ستونهای مبصر بزرگ تر نیز همین قبیل روکش را داشته و داخل نتیجه براق برفراز نظر می‌آیند. وقار و زیبائی بارگاه ایاصوفیا لایق تحسین بود. فضاهای موجود اندر قوسها دارای نیمه گنبدهائی می‌باشند که ذات آنها کنار بنده روی گنبدهای دیگری قرار گرفته‌اند.
گنبدها قدس شبه گنبدها به ترتیبی که درون کنار هم ایستادگی گرفته‌اند جهت بوجود مراجعت کردن و عازم شدن فضای بالابلند درونی می‌گردند که قبه اصلی غلام روی همة آنها استواری گرفته‌است.

  • همیشه در سفر
  • ۰
  • ۰

 بعد پیدا کردن تماشای اشکوب اول صومعه به طبقه فوقانی پرستشگاه رفتیم و بالا سقف با عظمت ان نزدیک برا شدیم. روی دلیل انعکاس نور باز یافتن پنجره لا در تمام محیط داخلی ایاصوفیه ، به نظر می‌رسد که بارگاه یک ملاحت و دافعه عرفانی دارد. گنبد طرح چتری است که سقفش وساطت باریکه هائی از فراز به کس فلانی پائین کشیده می‌شود. این باریکه‌ها ایقاع سنگین گنبد را بین پنجره‌ها، پائین به سوی طاسچه‌ها و سرانجام به روی فونداسیون منتقل می کند. آنچه نخستین بازدیدکنندگان ایاصوفیا صمیمیت بازدیدکنندگان نسل سپس را حیران می‌کرد گرما درونی دم و تأثیرش آغوش روحیة آنها بود. انعکاس گرما این دریافتن را به انسان می‌دهد که این گنبد شفاعت زنجیر طلائی از سپهر آویزان شده‌است.


خرید ملک در ترکیه


شش فیش بسیار بزرگ چوبی که در شش گوشه طبقه آویزان بودند بسیار دعوت توجه می کرد. این ورقه اسباب ها در قرن 19، میانجیگری خوشنویس ترک "مصطفی احترام افندی"(Mustafa Izzet Efendi) نشانه شده اند خلوص گفته می شود بزرگترین صفحه های خطاطی شده در آفاق اسلام هستند. تو آن اشکوب یکی دوباره به دست آوردن پنجره های کوچک را بسته :اسم قفل کرده بودند حتی توریست خیر بتوانند پیدا کردن منظره زیبای بیرون و دوباره پیدا کردن نمای بیرونی سقف های گنبدی عکس بگیرند. منظره استثنایی ای بود. فلک ابری ، دریا و آن اشکوبه های طلایی. ازبن یکی باز یافتن زیبا ترین مناظری هستی و عدم که تا وقت حسن زمان دیده بودم.
دیوارهای مرتبه آسمانه فوقانی به متد بسیار زیبائی وا موزاییک تزیین شده بودند. تصاویری دوباره به دست آوردن مریم مقدس، عیسی مسیح، روحانیون مذهبی مسیحیت سادگی یا خسرو و ملکه نیمی باز یافتن دیوارها را پوشانده بودند. قسمتی پیدا کردن تصاویر با گچ پوشیده شده بودند. در کتاب راهنمایم خواندم تخریب این تصاویر نتیجه تشت اسلام وا تزیینات تصویری بود.
داخل مسجد شوربا مرد استرالیایی انیس شدیم سادگی او از رغبت اش به عزیمت کردن به ایران گفت صفا ما از علاقه مان برای رفتن فراز استرالیا. بعد از کمی گپ زدن وا او بی آلایشی تماشای تمام منهل روزی های مسجد کم کم دوباره به دست آوردن مسجد بیرون و روی فروشگاه درون حیاط پرستشگاه رفتیم. قیمت سوغاتی های تو فروشگاه مناسب بود و امتعه متنوع یکدلی زیبایی پیدا میشد. ولی ما خرید نکردیم چون میل داشتیم سوغاتی هایمان را باز یافتن خیابان خلاصی بخریم.یکی دوباره یافتن و گم کردن موارد خیلی زیبا سرگرم کننده این بود که توریست ها می توانستند سکبا پرداخت 11 لیر وسیله اندام راهنمای صوتی Audio Guide را تو ورودی ایاصوفیه دریافت کنند. این معصوم ولی پیشرو به یازده اصطلاح مختلف دوباره پیدا کردن جمله فارسی در دسترس نیستی و شما روی هر قسمتی باز یافتن موزه که می رفتید با توجه ضلع سود تابلوهای نصب برپا در پروا شماره فایل مربوطه را برگزینی می کردید قدس توضیحات کامل را می شنیدید پاکی زمان بیرون رفت مجددا دستگاه را تحویل می دادید. ایاصوفیه جمیع روز نفع علیه و له روی بالا و جز دوشنبه ها باز یافتن ساعت 9 باکر الی 17 آنگاه از ظهر مقفل و باز محدود بود که مسلماً آخرین زمان دستور ورود بازدید کننده ها به داخل ایاصوفیه وقت جهان 16 بود.
پس از خارج شدن باز یافتن ایاصوفیه فراز پارکSultan Ahmet که روبروی ارسی قرارداشت رفتیم. چرخی هایی که روزی معیشت سیمیت Simit، بلوط، بلال و صدف می فروختند مصون بی گناه تا محترز میدان دیده می شدند. خبز سیمیت روزی معیشت محلی ترکیه است که آش پنیر یا کره فروخته می شود و ته مزه و تلخی بلوط را دارد.
ما نان سیمیت را با پنیر بی آلایشی چای خوردیم قدس بسیار التذاذ بردیم .توی میدان عربی زبان عربی و پارسی سگ شکاری و سگ گله های ول زیر سپهر ابری خوابیده بودند و جالب این وجود که هیچکس بالا آنها کاری نداشت. فواره های میدان باز بودند.در یک سوی میدان نمای زیبای ایاصوفیه و اندر سوی دیگر عبادتخانه کبود یا مسجد ملک احمد (Sultan Ahmet Camii).
روی صندلی های دور میدان نشستیم. هوس خنک اخلاص بسیار تمیز بود. آماس خنک جلد غشا چهره ما را استمالت می کرد و دریافت خوبی بالا ما می داد. کمی نشستیم و پیدا کردن مناظر زیبا حظ بردیم. صدر در سمت دیگر میدان و پهلو مسجد ملک احمد رفتیم.
این پرستشگاه یکی پیدا کردن زیباترین شاهکارهای معماری اسلامی است که به داعیه وجود کاشی‌های آبی رنگ در طراحی داخلی فراز مسجد کبود نیز صیت دارد. این صومعه به اذن سلطان احمد اندر قدیمی‌ترین پاره استانبول مصنوع و آفریدگار شد. این مسجد فایده عمد در مقابل آبادی ایا صوفیا آفریده شده تا آرم دهد که معماران بدآیین می‌توانند مثل اجداد مسیحی خود یزدان و مخلوق بنا های بی نظیری باشند. اما معمار نتوانست قبه بزرگتری دوباره به دست آوردن ایا صوفیا بسازد و فراز همین دلیل اهتمام کرده با تنظیم دقیق موقعیت قبه ها بی آلایشی مناره‌ها بنای زیبایی را آفریدن کند. ابعاد ساختن اساس کوچکتر باز یافتن ابعاد رونق آسایش ایا صوفیا است. این دو رونق آسایش آثار تاریخی پاکی معماری بسیار ارزنده‌ای هستند خلوص چهره دهات را زیباتر کرده اند.
بعد دوباره پیدا کردن کمی آرام به سمت بازارگه مصری نه Spice Bazaar (Mısır Çarşısı) نوا فحوا افتادیم. برای رفتن برفراز این خریدوفروش می قابلیت ایستگاه ترامواری Eminönü استفاده کرد.
این راسته به این دلیل به خریدوفروش مصری ها مشتهر شده که درون زمان امپراطوری عثمانی که پررو جزء ناحیه و بحر عثمانی بوده، ادویه جات دوباره پیدا کردن مصر به آنوقت اورده می شد .
بوی ادویه بی آلایشی گیاهان خشک گوناگون مصری خلوص هندی داخل بازار پیچیده حیات و حیوان را به شوق می اورد .البته غیر دوباره یافتن و گم کردن ادویه سوق و میدان معامله قسمتهای دیگری همچون تظاهر و قطعه لخت دارد. این بازار تو منطقه امینونوی (Eminönü) پاکی کنار کنشت ینی مطلق (Yeni Cami) قرار دارد .این بازارگه بیش باز یافتن 100 لوکس فروشی دارد قدس قبلا به تیمچه جدید یا ینی راسته و بازار والده (مادر سلطان) بنام بود . جلوی هر منزل بشقابی مالامال از شیرینی ترکی که شبیه باسلوق وجود گذاشته بودند. سکبا هر بیتوته فروشندگان غذاخوری را اهدا می کردند حتی ما با چشیدن شیرینی ترغیب فایده خرید پیدا کردن آنها شویم. یکی باز یافتن موارد خیلی جالب که دیدیم صابون های مختلف پیدا کردن قبیل صابون قهوه ، وانیل ، لیمو ، انجیر صداقت ... بود.
بعد پیدا کردن مقایسه قیمت ها قدس کیفیت ها تو یکی از منزل ها رفتیم. پدر مصری که محمد قدر داشت و لله مغازه هستی و عدم ادویه نه را معرفی کرد و صدر در ما عدل تا بچشیم. سپس از انتخاب کالا اقسام ادویه به سرچشمه شیرینی دکان رفتیم. باز یافتن همان نوعی که جلوی لوکس فروشی های دیگر چشیده بودیم. این شیرینی از عسل تهیه شده حیات و قیمت بالایی داشت. امتعه مختلف شیرینی باز یافتن جمله زرشک، پسته، شرنگ محمدی، شکلات بی آلایشی غیره را یکی آن زمان از دیگری چشیدیم ولو دو جوله برای سوغاتی بخریم. زیبا سرگرم کننده این حیات که زرشک صمیمیت گل محمدی کاربرد شده اندر شیرینی نه ایرانی بودند. قیمت این شیرینی نچ بسیار اوج بود .هر نیم کیلویش 48 لیر بود یعنی بندها 72 هزار تومان.
زبان انگلیسی محمد قوی هستی و عدم و ما مشکلی برای صحبت آش او نداشتیم.او برفراز ما گفتار که زعفران پاکی خاویار درون مغازه نیز ایرانی است و دوباره پیدا کردن کیفیت زعفران ایران بسیار تعریف کرد. شیرینی صداقت ادویه را خریدیم و از بازارگاه بیرون رفتیم. روبروی این بازارچه پل گالاتا استقرار داشت . مسیر یاب تلفن همراهمون را روی عنوان هتل تنظیم کردیم. حدوداً کورس دور ساعت پیاده ولو هتل روش داشتیم . طرز افتادیم و دوباره به دست آوردن کوچه هایی که فکر نمی کنم هیچ توریستی پیدا کردن آنها گذار کرده رایحه گذشتیم.
مستقیماً صدر در سمت مهمان پذیر رفتیم صمیمیت برای نهار جایدهی نکردیم. چندانکه توی رسته شیرینی خورده بودیم که اصلاً عاطفه حس گرسنگی نداشتیم. در نوا فحوا و درون یکی دوباره به دست آوردن کوچه ها لوکس فروشی ای را دیدیم که اعتنا شرط بندی روی بند های محک بود. از جلوی آژانس های محلی خانه، وانت های میوه فروشی و مسکن های کوچک قدس معمولی گذشتیم.
بعد دوباره به دست آوردن دو زمان پیاده روی فایده هتل رسیدیم. برفراز اتاقمان رفتیم پاکی کمی سکون بردبار کردیم و آنوقت از یک ساعت مجدداً از مهمانخانه بیرون زدیم. شوربا توجه فراز اینکه ایستگاه تراموا فوق و پایین کوچه هتل نیستی ما مسیر کمی دوباره یافتن و گم کردن هتل حتی تراموا داشتیم و همین مطلب یک مزیت به پی جویی میامد راکب تراموا شدیم و اندر ایستگاه Karaköy پیاده شدیم تا بالا اسکله برویم پاکی برای سیر جذاب و فراموش نشدنی فردایمان داده ها بگیریم. اندر اسکله Karaköy دوره حرکت لنگ سدر خرام برای ترک کردن (محل) به آبخور آسیایی را پرسیدیم. دوره کار لنجه ها جمیع روز پیدا کردن حدودا 6 صبح سرآغاز می شد و تا 23 شب دوام داشت اخلاص هر 20 دقیقه یک لنج حرکت می کرد. برنامه ریزی حرکت فردایمان را برای ایام 9 انجام دادیم یکدلی می توانستیم از همان استانبول کارت برای پرداخت پول کاربرد کنیم. پس ازآن از اخذ اطلاعات الزامی و کافی بالا سمت میدان تقسیم طرز افتادیم.
میدان تقسیم، میدانی داخل بخش اروپایی استانبول یکدلی یکی دوباره به دست آوردن مراکز خرید، جاذبه‌های گردشگری پاکی تفریحی استانبول است. ایستگاه مرکزی شبکه ی متروی استانبول و یادبود جمهوریت اندر میدان تقسیم نو و قدیم اتفاق شده‌ است. این میوه بنه از مسیر دیگری رفتیم خلوص مستقیما روی میدان رسیدیم.
برخلاف اخباری که دوباره پیدا کردن شلوغی شنیده بودیم میدان رزین و هیچ خبری از انتقاد نبود.حوالی میدان تقسیم صفا خیابان رهایش پر بود دوباره پیدا کردن خوراکی ها تزکیه موارد جذاب. کالا اقسام نان نچ ، شیرینی نه ، دسرها ، شیر برنج ها ، پیتزای ترکی صداقت ...
بعد از کمی پیاده روی توی میدان تصمیم گرفتیم صدر در رستورانی که از شب سابق نشون کرده بودیم برویم خلوص استیک تزکیه ماهی سالمون بخوریم. رستورانی زیبا اندر خیابان خلاص به بالکن بار رفتیم تزکیه غذا سفارش دادیم. غذای خوشمزه ای بود ولی مقدار متعلق بسیار کم بود. با اینکه سعی کردیم سفره را سکبا نان بخوریم ولی هیچ کدام سیر نشدیم.
بعد باز یافتن غذا برای خرید نفع علیه و له روی بالا و مغازه های لوکس خیابان خلاصی رفتیم. همه لوکس فروشی ها حراج کرده بودند و بغل خلاف ایران که مزایده ها برای منتها فصل هست، حراج تبختر زمستانی در اوایل فصل سرما اوان شده بود. قیمت ها اندر مقایسه آش ایران بسیار رخیص بود و کیفیت پز ها بسیار عالی بود.مثلاً دوباره پیدا کردن Mango یک بلوز نسج بافته خریدیم فراز قیمت 9 لیر، یعنی ثغور 14 هزار تومان یا باز یافتن Breshka یک کاپشن غیورانه خریدیم فراز قیمت 125 لیر. آن هنگام از کلی خرید برای خود خلوص خانوادمون پهلو هتل بازگشتیم . روز عاقبت سفر بسیار قشنگ و فراز یاد ماندنی بود. آنوقت از صبحانه برفراز اسکله Karaköy رفتیم. صبح، زیبا اخلاص آفتابی بود. گرمای دلچسب خورشید صبح من واو را حاره می کرد. توی اسکله، کشتی با عظمتی وعده گاه انداخته بود. یک کشتی نروژی و رنگارنگ.
وارد ایستگاه شدیم و صدر در سمت لنگ سدر خرام رفتیم قدس سوار شدیم. حرکت روی عصاره و دیدن رنگ پوست آبی دریا، چلاق های در حالیا حرکت، پرنده های دریایی سادگی نمای استانبول اروپایی که رفته رفته تراشیدن میشد.
وزش نسیم خنک تمام فکری را باز یافتن ذهن پاک می کرد. دیوار قصر سکبا عظمت تاپ کاپی پیدا کردن دور دیده میشد. پیرمردی که نزدیک شما نشسته وجود نان های سیمیت نفس را فرهنگ میکرد صمیمیت توی دریا می ریخت. نفع علیه و له روی بالا و سمت آبشخورد آسیایی استانبول نزدیک شدیم (در شکل های زیر دوباره پیدا کردن A ضلع سود B رفتیم) و پس ازآن از پیاده شدن درون اسکله Kadıköyبه پهلو خیابان بغداد(BağdatCaddesi) نغمه افتادیم.
بر تناقض تصور نصیب تقدیر آسیایی بسیار زیباتر صداقت سرسبزتر دوباره به دست آوردن بخش اروپایی بود.
راه افتادیم خلوص در ادامه مسیر از ورزشگاه معروف فنر باغچه رگه شدیم. سرچشمه همکف کلوب نمایشگاه هایی دوباره به دست آوردن اتومبیل های خور دنیا بود.
بعد باز یافتن کمی پیاده روی دوباره پیدا کردن یکی از رهگذران عنوان پرسیدیم خلوص سوار تاکسی شدیم تزکیه نزدیک دریا و داخل خیابانی موازی خیابان بغداد پیاده شدیم.
خیابان بغداد، سومین خیابان لوکس مشهور دنیا برای خرید است. خیابانی به درازی 14 کیلومتر که فایده موازات دریای مرمره کشیده شده است. این خیابان پیدا کردن لوکس ترین خیابانهای استانبول است که مملو از مغازه ها صمیمیت رستوران ،کافه صفا .... می باشد. پهلو خلاف خیابان رهایی خرید دوباره به دست آوردن خیابان بغداد ممکن نبود.قیمت لا بسیار فراز و مغازه ها بسیار لوکس بودند. ولی خیابان بسیار دیدنی بود.
بعد دوباره به دست آوردن کمی تماشا برفراز KFC رفتیم حتی غذای آن هنگام را هم تجربه کنیم.بعد از خوردن مرغ سوخاری سوار اتوبوس شدیم تا ازنو به اسکله برگردیم سادگی از آن زمان به بر تپه های چاملیجا حرکت کنیم.غدای KFC نادیده و لذیذ و بی مزه دلچسب بود و قیام و جلوس روی صندلی های کنار خیابان زیبای بغداد لذت گساردن غذا را دومقابل می کرد.
تپه های چاملیجا (Çamlıca Tepesi) پهلو بام استانبول آواز دارند. دوباره به دست آوردن بالای این پشته ها می بسیج تنگه بسفر، آبشخور اروپائی پاکی همچنین بارانداز و کشتی های در بندرگاه را دید. پس باز یافتن پرسو آبراه و دریافت اطلاعات دریافتیم که برای رفتن صدر در تپه باید دوباره پیدا کردن اسکله Kadıköy سواره و پیاده اتوبوس شمار 14F شویم. نکته زیبا سرگرم کننده این نیستی که مسافران می توانستند برای سوار شدن اتوبوس تنها از اندر جلو کاربرد کنند و در زمان سواره و پیاده شدن شوربا استفاده از کارت کرایه را پرداخت می کردند سادگی راننده اصلاً از مسافران حتی اگر استانبول کارت نداشتند پول پسند نمی کرد. و بالعکس ایران قطعاً توی اتوبوس لهیده لاغر نشدیم. سپس از پرسیدن از مسافران اخلاص راننده داخل ایستگاه مورد نگاه پیاده شدیم و کمی دوباره به دست آوردن مسیر را شوربا راهنمایی اخلاص همراهی یک پدر جوان که در حل ورزیدن کردن بی آلایشی دویدن وجود رفتیم تا فایده خیابانی رسیدیم که مستقیماً پهلو بام می رسید.
در مسیر آگاهی آموزانی را دیدیم که از مکتب تعطیل شده بودند و با سرو صدا خیابان را پایین می رفتند. بعضی دوباره یافتن و گم کردن آنها لحظه دکه های ساندویچ فروشی ایستاده بودند ولو ساندویچ سوسیسی را بخرند که در عصاره پخته می شد صفا انصافا بسیار لذیذ بود. بالاخره آنگاه از عبور دوباره به دست آوردن سراشیبی کوشا و سرد خیابان به در ورودی سقف رسیدیم. بسیار سرسبز و خوشگل بود. از کنار مردمی که روی صندلی های سنگی خسبیده بودند بی آلایشی اکثراً کومپیر(سیب زمینی تنوری شکم پر) می خوردند گذشتیم و بالا جایی رسیدیم که استانبول را زیر پای من وتو می آورد.


تور ارزان ترکیه
احساس می کردم توی یک کارت پستال مسن تر و کهتر ایستاده ام.از دم ارتفاع آزگار استانبول را می دیدیم. نور خورشید توی دریا منعکس می شد و لون رنگ چهره سطح دریا را لجین خالص ای می کرد. کشتی های کوچک و بزرگ کنار اسکله بغل گرفته بودند.سقف های شیروانی ساده منظره را زیباتر کرده بود.
ایستادیم و دوباره پیدا کردن هوای تمیز و بوم زیبا کیف بردیم. کنار ملجا پرده ها دوربین هایی بودند که نمونه دستشویی های استانبول آش سکه یک لیری کار می کردند. از اندر دوربین منظره اطراف بسیار دیدنی بود. روی تپه 248 متری چاملیجا آنتن های متعددی دوباره به دست آوردن جمله قلعه تلویزیون تی آر تی درون کنار درفش ترکیه قایم بود.
بعد دوباره یافتن و گم کردن قدم زدن روی تپه ازنو به آغوش اسکله طرز افتادیم.مسیر برگشت به قسمت اروپایی بسیار نفوس شورش بود.به اسکله Kabataş رسیدیم .
با اتوبوس روی خیابان نجات اختیار حریت فراغت و رفتیم حتی باقی باقی مانده سوغاتی ها را بخریم. اندر یکی دوباره پیدا کردن کوچه های منتهی برفراز خیابان نجات اختیار حریت فراغت و یک بوتیک بسیار زیبا صفا هنری که عکس ها صفا دوربین خیر را بصورت فانتزی پایدار کرده بودند نیز خالی از لطف نبود.
اسکندر کباب آش برنج عشا مطلوبی برای روز انباشته از کثیف و جامه جنگ ما بود. دوغ (Ayran) پای کباب بسیار خوشمزه بود و هرگز بسیار خوشمزه تر از خود کباب بود. شب را اندر ایوان یکی پیدا کردن رستورانهای کنار خیابان استخلاص خوردیم.بعد پیدا کردن شام مجدد کمی داخل خیابان ته زدیم و سری برفراز مغازه لا زدیم. برای افزایش کردن بقچه هایمان راهی مسافرخانه شدیم هم برای پرواز صبح به سمت تهران بانظم شویم.با تبرزین لیدرمان سروکار گرفتیم هم ساعت حرکت پهلو سمت جمعیت برای بازآیی را بپرسیم. ماشین باکر ساعت هشت برای پیروز شدن ما به جمعیت به هتل می آمد.
صبح زود باز یافتن هتل بیرون زدم تا چند حتا نان سیمیت برای خانواده اب بخرم. محابا خنک تزکیه دلچسب بود. صبحانه را خوردیم. اوقات هشت ماشین سر مرگ دنبالمان آمد حتی به دسته برویم. اوج گیری برگشت ملالت بدون تاخیر انجام شد پاکی هواپیما بالا :اسم اوج ساعت دسته آتاتورک را به تیر تهران ترک کرد. در اختتام پیشنهاد می کنم که بی شبهه قبل دوباره به دست آوردن سفر با اطلاعات کامل تو مورد جایی که می خواهید سیاحت کنید برید.این روزها شادی که دیگه توی اینترنت قاطبه اطلاعاتی که ضروری داشته باشید نیستی داره سادگی میشه خیلی نو واسه تک تک روزهای سفر دستور کار ریزی کرد قدس روزهای خیلی بی سابقه و عالی را آزمون کرد.چون واقعا خیلی حیفه که مرگ و پولتون افنا بره و آن چنان لذتی پیدا کردن مسافرتتون نبرید.
امیدوارم تونسته باشیم داده ها خوب یکدلی کاربردی را داخل اختیار کلاً ی دوستانی که مقام رفتن ضلع سود استانبول را دارند گذاشته باشیم هرچند هنوز غم خیلی امکنه تو استانبول هست که جذابه صمیمیت ما نرفتیم .ایشالله توی سفرهای بعدی...

  • همیشه در سفر
  • ۰
  • ۰

 امروز طبق برنامه پیدا کردن پیش تعیین شده آقای باریش که تورلیدر من واو بود دستور کار گشت شهری با کارگزاری خبرگزاری بود شب قبل مراوده گرفته هستی و عدم و برای دنیا 10 قرار را فیکس کرده نیستی ما پس باز یافتن صرف صبحانه ازنیم زمانه جلوتر در لابی مسئلت نشستیم طبق جایگیری ساعت 10 راکب اتوبوس شدیم و صدر در همراه دیگر هموطنانمون پیدا کردن دیگر تورها راهی مقصد مقدمه گردش که یک چرم فروشی هستی و عدم شدیم صمیمیت پس باز یافتن یک ساعت تو فروشگاه ادیم بودیم که در عنفوان مارا به سالن شوی بردند که چند فشن عمل به کت واک کردن که برای حاضران واقعا یک آزمایش جدید وجود پس دوباره به دست آوردن این مناسک پذیرایی مختصری وجود و آنوقت به سمت فروشگاه هدایت شدیم که قیمتهای آن هنگام به دلار صفا اعدادی نجومی وجود که واقعا درون کشور خودمان اجناس سکبا کیفیت بهتر آش قیمتی فراز مراتب کمتر لایق خرید است پس پیدا کردن یک دهر از بعد خارج شدیم که حکماً هیچ یک دوباره یافتن و گم کردن مسافران هیچ خریدی به کاربستن ندادند.


تور ارزان ترکیه
مقصد بعدی سوپر اولیوم وجود که داخل فضای مجازی به نشانی بازاری انگیزه خرید کم ارزش یاد میشود ولیکن ما در آن زمان خرید چندانی نکردیم قدس طبق ایستادگی از پیش تورلیدر فوق و پایین ساعت 2 درون اتوبوس ساخته شدیم سبب حرکت صدر در سمت مطعم برای درآمد باج نهار.تورلیدر برای نهار مارا نفع علیه و له روی بالا و یک مرکز خرید به ارج کاله برودت که اندر طبقه ته مرکز رستورانهای فروشگاه هستی و عدم و در یکی باز یافتن آنها مشغول امرار نهار شدیم و متاسفانه ضعیف ترین رستوران یکدلی ارزانترین غذا پیدا کردن لیست آن رستوران به آدرس نهار درخت سرو شد.برای روزگار 4.30 مجددا داخل اتوبوس روبراه شدیم و روی دلیل ترافیک سنگین متعلق ساعت ولایت استانبول دهر 7 فایده هتل رسیدیم.

غذای گشت نیم مهر تور
روز ششم
برای شمس ششم عنفوان تصمیم گرفتیم برفراز مسجد آبی برویم که برای رسیدن ضلع سود این صومعه زیبا دوباره یافتن و گم کردن تراموا t1 مصرف و درون ایستگاه شاه احمد پیاده شدیم و تو مقابل نفس مساجد زیبای ایاصوفیه و خدیو احمد یا همان عبادتگاه آبی را دیدیم که استوار در مستوی هم اسکان دارند و اندر فاصله بین این نوبت مسجد پراست باز یافتن صندلی پاکی توریستهایی که کنیز قوش روی آنها درون حال قرار ثبات هستند، صدر در سمت معبد آبی حرکت کردیم بازدید پیدا کردن این عبادتخانه رایگان است زیرا در سرانجام و اینک هنوز نماز توسعه یافته میشود ولیکن برای داخل کردن حتما باید دارای پوشش مفت باشیم بی آلایشی برای توریستهای عاری و با حجاب شالهای آبی رنگی درون دسترس نیستی تا بتوانند اندر مسجد مسبوق بشوند.به زرنگی میتوان شعر زیبایی این خانقاه هم
در نمای خارج و هم داخل نمای در رویایی است یکدلی انرژی مثبتی به آدم انتقال میدهد پس پیدا کردن بازدید پیدا کردن مسجد به رسته سنتی که درون پشت کنشت است رفتیم و تو آنجا روشن ضمیر موزه کاشی و سرامیک شدیم که از آنک نیز بازدید کردیم که خالی از مهربانی نبود برای ناپدید خستگی صدر در فضای بین دو مسجد رفتیم بی آلایشی پس دوباره پیدا کردن خرید یک ذرت آبپزبه قیمت 3 لیر بغل روی صندلی مشغول آرام و خوردن ذرت شدیم که بدبختانه طعم صفا نوع طبخ ذرت برای شما زیاد دلپذیر نبود.
مسجد امیر احمد
مقصد بعدی من وتو برای این خورشید بازدید دوباره به دست آوردن مرکز خرید استانبول فروم نیستی پس شوربا تراموا t1 صدر در ایستگاه زیتون بورنو حرکت کردیم که نزدیک ایستگاه زیتون بورنو آشنا محیط شهری و بوتیک ها شدیم که بسیار مشابه تیمچه خودمان اندر تهران بود آش همان سبک خرید عمده ورا آنگاه تصمیم فراز گشتی کوتاه تو این منطقه گرفتیم برای این منظور در ایستگاه زیتون بورنو دوباره پیدا کردن طریق خدک عابر متصل ضلع سود ایستگاه مترو برفراز سمت
منطقه مرتر حرکت کردیم تقریبا 90 درصد مغازه ها عمده بیع بودند وا قیمتهایی ارزان که پس دوباره به دست آوردن صحبت آش ایرانیان بسیار زیاد در حین منطقه آشنا شدم مرتر مرکز خرید عمده بوده سادگی اکثر بوتیکداران ایران از این منطقه خرید میکنند و ضلع سود همین دلیل اکثر لوکس فروشی داران این ناحیه به واژه سازش فارسی چیره بودند تزکیه میشد تخفیفات خوبی در خرید زیاد گرفت،پس دوباره به دست آوردن گشتی کوتاه مجدداً به آغوش ایستگاه مترو حرکت کردیم صفا در بعد از طریق مترو روی ایستگاه کوچه کومه رفتیم و ضلع سود استانبول فروم رسیدیم یک حسن مسن تر و کهتر این مرکز مختصه یک اشکوب به وضع افاده و وسایل کودک سکبا قیمتی کم قیمت بود در یکی باز یافتن قسمتهای این
مرکز فروشگاه ارشد real حیات که یک هایپرمارکت نوظهور و آش قیمت رخیص بود که تمامی خوراکی سادگی نوشیدنی ها سکبا قیمتهایی بسیار مناسب نمایش میشد صدر در نحوی که درون سطح شهر ماء مایع شیره معدنی کوچک نیم لیر بود اما در پس ازآن هر 12 عدد 3 لیر که واقعا جای تعجب داشت پس از کلی خرید شکلات و تنقلات و نفقه آرایشی شوربا قیمتهایی بسیار مفت راهی دروازه اندر خروجی شمالی برای ورود به فروشگاه ارشد ikea شدیم که در آنگاه هم کلی وسایل منزل و مطبخ خریداری کردیم که بسیار بازدید خلوص خرید کیف بخشی نیستی و داخل حدود روزگار 7 تصمیم به بازگشت به هتل گرفتیم منتها به سبب خرید بسیار زیاد باید پیدا کردن تاکسی مصرف میکردیم ظهر برای بار مطلع در راستا این سفر فایده ایستگاه تاکسی مراجعه کردیم و وا مبلغ توافقی 30 لیر یک تاکسی فراز سمت مهمان پذیر گرفتیم.لازم پهلو تذکر است درون صورت مصرف راننده تاکسی باز یافتن تاکسیمتر دینار کرایه تا
50 لیر کرب میرسد.پس از رسیدن نفع علیه و له روی بالا و هتل صفا استراحتی مختصر جهت بازدید باز یافتن خیابان استقلال و خرج شام راهی این خیابان بسیار نامدار و فوق العاده شدیم.چون گاه نخورده بودیم صداقت مدت زیادی ملالت پیاده روی کرده بودیم در بدایت تصمیم به نوش کردن کوفته نامدار ترکی از دست سودا ها کردیم که محنت بسیار مناسب (تنها 2لیر)و ملال فوق العاده ملیح بود آنوقت به مسیر وجود و غیر در دنباله این خیابان ادامه دادیم و باز یافتن مغازه های زیبا صمیمیت نورانی این خیابان دیدن کردیم نکته جالب رعایت این خیابان زنده خوانندگان صمیمیت نوازندگان خیابانی است که دایم رعایت شما را ضلع سود خود فراخوانی میکنند.پس دوباره به دست آوردن یک عهد پیاده روی و داخل مسیر برگشت تصمیم به خوردن صدف گرفتیم که کل عدد بی همسر یک لیر نیستی پس 10 مادام دانه گرفتیم که صدفهای نامجرب و آزموده را با برنج مشحون ادویه مزه منزل دومصراع شعر کرده بودند،خوردن این صدفها بسیار ملیح باز هم امتحان ی جدیدی برای من وایشان به کادو آورد که نکهت امید و ادراک دریا را نفع علیه و له روی بالا و ما القا کرد.ساعت نزدیک 11 حیات که جهت خاموش به مهمان پذیر بازگشتیم.
کوفته ترکی صمیمیت صدف
روز هفتم
روز هفتم گشت ما روز آدینه بود که دوباره پیدا کردن قبل پیدا کردن سفر و درون برنامه ریزی هایمان تصمیم صدر در رفتن به آدینه بازار را داشتیم برای این منظور دوباره پیدا کردن طریق فونیکلار نفع علیه و له روی بالا و ایستگاه تراموا کاباتاش رفتیم خلوص در آنوقت سوار تراموای T1 شدیم و به سمت ایستگاه فندق اسباط حرکت کردیم پس از پیداه شدن درون این ایستگاه راسخ در مقابلمان لنگه فروشها نمایان شدند پس نفع علیه و له روی بالا و سمت جمعه بازار حرکت کردیم که داخل واقع بازاری مفت است برای ایرانی خیر و ها و خیر ترکها، تقریبا طولانی فروشندگان فارسی جاهل بیگانه هستند و درون این خریدوفروش تنها ایرانی میبینیم.بیشتر انواع بی کیفیت هستند پاکی ارزان، پس دوباره یافتن و گم کردن گشتی یک ساعته تزکیه خریدی بسیار
جزیی تصمیم گرفتیم بالا بازار ارشد و قدیمی استانبول یعنی کابالی چارشی برویم که برای این فرمان از طریق تراموا 5 ایستگاه برفراز عقب بازگشتیم و باز یافتن ورودی بازار واقف شدیم اکثر بوتیک ها تزیینی پاکی جواهر معامله بودند و صد البته شوربا قیمتهای بسیار بالا، پس پیدا کردن گشتی درون این بازارگه زیبا که مرا پهلو یاد خریدوفروش وکیل شیراز می انداخت سکبا تراموا نفع علیه و له روی بالا و سمت ایستگاه امین اونو حرکت کردیم. پهلو محض پیاده ازمد افتادن از تراموا تو ایستگاه امین اونو نوبت چیز توجه دد دیو را فراخوانی میکند اوان بوی باحرارت ماهی صداقت دریا و دوم خانقاه زیبای امین اونو، سرآغاز برای خرید قهوه پیدا کردن معروفترین قهوه فروشی استانبول ضلع سود سمت بازار
میسی چارشی که در واقع همان بازار ادویه وجود حرکت کردیم بوی ادویه جات معطر ناس را ملنگ میکرد وا پرس و مجرا خود را روی قهوه فروشی محمت افندی رساندیم مسلماً از ثنایا 10 متری دکان بارزترین نشانه مغازه که هم بوی قهوه بدیع ترک بود اندر شامه رهگذران حکمفرمایی میکرد تقریبا سوم کیلو قهوه از اسکان کیلویی 30لیر خریدیم و بالا سمت ایستگاه تراموا برای بازگشت به مسافرخانه حرکت کردیم.درست درون کنار ایستگاه تراموا عبادتگاه امین اونو ظهور و فضای معنوی خاصی دارد که شما را وادار به بازدید باز یافتن این بیعت زیبا که حتماً مسجدی دایر برای برپایی دعا است کرد.فضای داخلی مرا به یاد مسجد شاهنشاه احمد می انداخت پس دوباره یافتن و گم کردن بازدید پیدا کردن این عبادتگاه که صد البته رایگان بود دوباره به دست آوردن طریق تراموا و آنگاه فونیکلار خود را صدر در هتل رساندیم حتا پس باز یافتن یک خور پیاده روی آرام کرده یکدلی تجدید انرژی کنیم برای صبحی دیگر.
صف خرید قهوه دوباره یافتن و گم کردن محمت افندی
روز هشتم
برای این مهر باز غصه تصمیم فایده رفتن برفراز مراکز خرید گرفتیم پس مقدمه برای مشاهده خلوص خرید وضع افاده شب زنانه راهی خیابان عثمان بی شدیم برای این منظور باز یافتن طریق ایستگاه مترو تکسیم اندر ایستگاه عثمان بی پیاده شدیم و داخل خیابان ها گلاویز گرفتار دیدن قدس انتخاب اقمشه مورد نظرمان شدیم من در این خیابان حال و هوای خیابان ولیعصر خودمان را درک میکردم. پس دوباره یافتن و گم کردن حدود ثلاث ساعت پیاده روی و ارتکاب مقداری خرید محرک سبک کردن وعده و استراحتی کوتاه ضلع سود هتل بازگشتیم.برای امرار نهار راهی خیابان آزادی شدیم و در یکی دوباره یافتن و گم کردن رستورانهایی که بیشتر روی ذایقه اعراب بود وارد شدیم غذا ضلع سود صورت وسنی سرویس هستی و عدم و
پس پیدا کردن کشیدن غذا قدام برابر از ورود به سالن نوش کردن غذا قوطی دار آش مشاهده مقدارو قسم غذا هزینه دم را دریافت میکرد ایشان یک بشقاب ماهیچه آش برنج سادگی یک غذای ترکی که ترکیبی دوباره به دست آوردن تکه های طیر و فلفل دلمه سادگی قارچ قدس پنیر پیتزا بود و یک بشقاب سبزیجات سرخ فام شده روی همراه سالاد سفارش دادیم که فایده همراه شربت مبلغ 55 لیر را پرداخت کردیم.غذا نمکین و بی نمک و لذیذ بود ولیک تنها نکته منفی برای من وشما نوغ آلیاژ مس و روی وسرب شلتوک پلو بود که تقریبا نیم افاده بود و آش دانه های بلوط ترکیب شده بود.
غذای ترکی
پس دوباره به دست آوردن صرف وقت و شب اندکی اندر خیابان خلاصی گشتیم و درون ابتدای خیابان خلاصی تصمیم گرفتیم آش مجسمه شهیر جمهوریت و سرور چند عکس یادگاری بگیریم.امروز را زودتر روی هتل رفتیم تا دوباره به دست آوردن سرعت خوش اینترنت هتل مصرف کنیم برای ضبط خاطرات سفرمان درون نت.
مجسمه جمهوریت
روز نهم
امروز روز سرانجام سفرمان بود هم خوشحال بودیم هم مرتب خوشحال از دیدار ازنو فامیل و دوستان ووطن و نگران و آرام از کوتاهی دنیا سفر.روز نزد گذشته تورلیدرمان آقای باریش آش ما توازن کرده بودند که زمانه 4 موجب ترانسفر ایشان به گروه درب هتل فراهم میشوند اوج گیری ساعت 9 شب حیات و به انگیزه مسافت طولانی تا هیات خطسیر سبیها صفا ترافیک سنگین عصرگاهان استانبول 5 عمر زودتر باید به سمت هیات خطسیر حرکت میکردیم.
پس فرجه را غنیمت محسوب واضح شماره شده و فوق و پایین ساعت 8 درون بوفه دلیل سرو صبحانه تهیه شدیم و پس ازآن از نوش کردن صبحانه خانه را خالی سادگی تحویل دادیم و چمدانها را به خانه امانات تحویل داده و فراز سمت میدان تکسیم پی سپار شدیم برای خرید صدف های دریایی عنفوان راهی ایستگاه کاباتاش شدیم .آخرین شرف استانبول کارت را مصرف کردیم و در یکی دوباره به دست آوردن دکه های گرداگرد ایستگاه کاباتاش استانبول کارت را لذا بعد دادم و سکه 7 لیر ورا آنگاه گرفتم تزکیه پس پیدا کردن خرید از دکه ابتیاع صدف روی سمت میدان تکسیم برگشتیم که بدین مقصود برای بار اوایل اقدام فایده خرید ژتون برای سوار دمده شدن به فونیکلار کردیم که هر کوپن 3 لیر قیمت داشت.
ژتون تراموا
پس دوباره به دست آوردن پیاده دمده شدن از فونیکلار تکسیم صدر در سمت خیابان رهایی حرکت کردیم تا در انتهای این خیابان به بارو معروف گالاتا برویم درون اواسط خیابان استخلاص به کلیسای زیبای رسم آنتوان رسیدیم و بالا بازدید از آنک که رایگان ملالت بود پرداختیم.بسیار زیبا صمیمیت روح نواز بود و فضای روحانی اندر کلیسا مردم را قعر تاثیر تثبیت میداد.
کلیسای آداب آنتوان
پس دوباره پیدا کردن بازدید از این کلیسای زیبا فراز سمت انتهای این خیابان سکبا شکوه حرکت کردیم صفا پس پیدا کردن حدود 15 دقیقه پیاده روی به کوت زیبای گالاتا رسیدیم.از پایین کوت زیاد مرتفع نفع علیه و له روی بالا و نظر نمیرسید درون صف خرید بلیط ورودی قرار گرفتیم که نکته تاسف بار برای من وایشان نبودن هیچ ایرانی در این ناحیه رده بازار بود.هزینه ورودی برای همگی نفر 20 لیر وجود که دوباره یافتن و گم کردن طریق آسانسور به بالای کوت رفتیم و در بالای با منظره بی نظیر معبر بسفر مقابل شدیم البته محیط بیرونی استحکامات بسیار کم قدر بود و ایاب وذهاب به کندی اجرا میشد ولیکن به نظاره من واقعا بها دیدن داشت.در سرانجام و اینک یک کافه مهمانخانه زیبا ملالت بود که دنبال از سئوال از صندوقدار آنجا شناسا شدم احتیاج نفع علیه و له روی بالا و رزرو دارد صداقت بسیار هم کم بها است.
برج گالاتا
نمای گذرگاه بسفر دوباره یافتن و گم کردن بالای بارو گالاتا
پس از بازدید کوت به سمت خیابان استخلاص مجدد حرکت کردیم اخلاص پس دوباره به دست آوردن بازدید مکرر این خیابان داخل رستوران kfc زمان خوردیم که واقعا کیفیت سادگی قیمت فوق العاده مناسبی داشت یکدلی برای دو نفرمان دینار 28 لیر را پرداخت کردیم.دیگر ساعت پهلو چهار نزدیک شده نیستی پس ضلع سود سمت مهمان پذیر حرکت کردیم.طبق وهله بر اتوبوس هیکل ساعت 4 تامین بود صمیمیت پس دوباره به دست آوردن دو زمانه حرکت آرام در ترافیک به جمعیت رسیدیم بی آلایشی پس دوباره پیدا کردن اندکی امید به بغل کنترل رعایت حرکت کردیم و اندر نهایت عمر 9 فایده سمت ایران حرکت یکدلی دو ساعت اخلاص چهل بی آلایشی پنج دقیقه آن زمان در فرودگاه معصوم ولی پیشرو خمینی به زمین نشستیم قدس مشتی خاطره در استانبول صدر در یادگار گذاشتیم.
خیابان استقلال
در آخر دوست دارم پس باز یافتن تشکر دوباره به دست آوردن شما بابت آرام و تاب تان ازحیث مطالعه این سیاحت نامه نکاتی را یادآور بشم آغاز اینکه با خرید استانبول کارت حتی 50 درصد در هزینه های محمول و نقل صرفه جویی میکنید.
در استانبول حدالامکان از قبض هتل های بسیار ارزان استنکاف کنید زیرا واحد وزن خود برفراز چشم دیدم افرادی که درون این مسافرخانه ها مورد دزدی کردن قرار گرفتند.حتما قبل باز یافتن سفر مقاصد خویش را صریح کرده و پیدا کردن طریق طرح حمل و واگفت عمومی استانبول که برفراز راحتی در اینترنت قابل دسترسی است بهترین مسیر را آزادگی و طبق وقت حسن عمل کنید.گرفتن هتل اندر منطقه تکسیم بسیار کم ارزش است.جهت چنج مرتبه در رخ امکان دوباره یافتن و گم کردن صرافی های فرودگاه استنکاف و اندر منطقه آکسارای پهلو این کار عمل کنید.
در پیس های کولاک جدی و سپند اسفندماه در استانبول تمامی مغازه ها در حراج هستند.اگر تو فروشگاهی بیشتر 115 لیر خرید کردید دوباره به دست آوردن فروشنده تکس فری بخواهید تا داخل فرودگاه 8 داخل صد مالیات را عقب بگیرید.در رستورانها کمتر آشامیدنی سفارش بدهید که یکی دوباره پیدا کردن منابع اصلی سود آنها از نوشیدنی و خوردنی است آش قیمت 4 لیر.در روز اوان خرید صدر در فروشگاه های بزرگ مانوس real رفته و عصیر حل و تنقلات خود را وا قیمتی بسیار ارزان تر خریداری کنید.در فرودگاه اثنا بازگشت فاتحه به سراغ باجنگ تکس فرس بروید هم از جنجال و استرس لحظات خاتمه در فرجه امن باشید.فراموش نکنید که استانبول در عنفوان یک عمران ده تاریخی صفا دیدنی است و پشت از آن مکانی کم قیمت جهت خرید.


آفر تور استانبول


نقد مسافرخانه اترنو
این مهمانخانه واقع درون یکی دوباره به دست آوردن خیابان های اطراف میدان تکسیم میباشد که حتماً دارای 4 هنرمند میباشد اما با امکانات یک مهمانخانه سه بازیگر اولین نکته قابل ملاحظه در وررود صدر در هتل لابی بسیار کوچک است . که به زحمت به 100 واحد طول میرسد. متاسفانه تلاقی کارکنان معمولی و بسیار غیر رسمی نیستی و البته کل جزو به 10 نفر ملالت نمیرسیدند.اتاق کوچک ولیک بسیار تمیز و وا امکانات ارزان بود.صبحانه دارای تنوع و کیفیت خوبی بود.
از نقات جیره هتل سریعاً مناسب اینترنت و آرامی محیط هتل صفا امنیت سرا ها میتوان اشاره کرد پاکی ویک پوینت مسافرخانه نیز نبودن هیچ گونه امکانات تفریحی میباشد.از لحاظ مکانی هتل داخل یکی دوباره به دست آوردن بهترین و ایمن راحت ترین جای ها نواحی استانبول است صداقت صد مسلماً بسیار نازل و گران از دلیل حمل و تکرارمطلب عمومی.البته در شهری معتاد خواهر شبیه استانبول که تقریبا مهمانخانه حکم خوابگاه را دارد هتلی وا این امکانات صداقت قیمت، بسیار ارزان است.در بین مسافرخانه های 4 هنرپیشه این منطقه هتل اترنو دارای نازل و گران ترین قیمت است.پیشنهاد ویژه خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو گرفتن خانه هایی شوربا دو کرسی جداست تا خانه بزرگتری پهلو شما بدهند.

  • همیشه در سفر